title
stringlengths
2
47
context
stringlengths
51
1.52k
queries
list
ساموئل لیروی جکسون
در ژوئن ۲۰۱۳، جکسون کارزاری را به‌طور مشترک با پرایزیو جهت جمع‌آوری پول برای مبارزی با بیماری آلزایمر راه‌اندازی نمود. به عنوان بخشی از این کارزار، او چند تک‌گویی مختلف نوشته‌شده توسط هواداران، و یک صحنهٔ معروف از مجموعهٔ برکینگ بد محصول شبکهٔ ای‌ام‌سی را بازخوانی کرد. در اوت ۲۰۱۳، او با دلایل مربوط به سلامتی خود، با توضیح اینکه او «تنها تلاش دارد که تا ابد زنده بماند»، یک پرهیز غذایی گیاهی مطلق را آغاز کرد و پس از آن، کاهش وزن ۱۸ کیلوگرمی خود را به رژیم غذایی جدیدش نسبت داد. در مارس ۲۰۱۷، او این این رژیم غذایی را کنار گذاشت. جکسون کمپینی را با نام «یکی برای پسرها» راه‌اندازی نمود که به مردان در مورد سرطان بیضه آموزش می‌داد و آنان را به معاینهٔ خود تشویق می‌کرد.
[ "در چه تاریخی ساموئل لیروی جکسون کارزاری را به‌طور مشترک با پرایزیو جهت جمع‌آوری پول برای مبارزه با بیماری آلزایمر راه‌اندازی نمود؟", "در ژوئن ۲۰۱۳، ساموئل لیروی جکسون کارزاری را به‌طور مشترک با چه کسی جهت جمع‌آوری پول برای مبارزه با بیماری آلزایمر راه‌اندازی نمود؟", "در ژوئن ۲۰۱۳، ساموئل لیروی جکسون کارزاری را به‌طور مشترک با پرایزیو جهت جمع‌آوری پول برای مبارزه با چه چیزی راه‌اندازی نمود؟", "شبکهٔ ای‌ام‌سی در چه تاریخی تاسیس شده‌است؟" ]
سن‌آنتونیو
سن‌آنتونیو (اسپانیایی: San Antonio‎) هفتمین شهر بزرگ ایالات متحدهٔ آمریکا و دومین شهر بزرگ ایالت تگزاس با جمعیت روزافزون (طبق آمار سال ۲۰۱۴) بیش از ۱٬۳۲۷٬۰۰۰ نفر (در محدوده شهری) است. این شهر مرکز شهرستان بیر است. منطقهٔ شهری سن آنتونیوی بزرگتر، جمعیتی بالغ بر ۲٬۳۲۸٬۶۵۲ نفر (آمار سال ۲۰۱۴) دارد.
[ "سن‌آنتونیو چندمین شهر ایالات متحدهٔ آمریکا است؟", "سن‌آنتونیو چندمین شهر ایالت تگزاس آمریکا است؟", "سن‌آنتونیو طبق آمار سال ۲۰۱۴ چند نفر جمعیت دارد؟", "مرکز شهرستان بیر کدام شهر است؟", "سن‌آنتونیو مرکز کدام شهرستان است؟", "سن‌آنتونیو در کدام ایالت واقع شده‌است؟", "سن‌آنتونیو در کدام کشور قرار دارد؟", "منطقهٔ شهری سن آنتونیوی بزرگتر در سال ۲۰۱۴ چند نفر جمعیت داشت؟", "سن‌آنتونیو با کدام شهرها هم‌مرز است؟", "ایالت تگزاس با کدام ایالات دیگر آمریکا مرز مشترک دارد؟" ]
سن‌آنتونیو
۱۳ سال پس از تأسیس پایگاه این نظامی ـ مذهبی بر کرانهٔ رودخانه سن آنتونیو که بعدها به نام ایستگاه مبلغان آلامو شهرت یافت، امپراتوری اسپانیا تعدادی از ساکنین جزایر قناری در اقیانوس اطلس را به این منطقه مهاجرت داد، و شهری بر این پایگاه بنا نهادند که به نام سان فرناندو دِ بِخار[یادداشت 2] شهرت یافت. ازاین‌روست که شهر امروزه سن‌آنتونیو نام دارد و بخار (یا «بیر» با تلفظ انگلیسی) نام شهرستانی‌ست که سن‌آنتونیو در آن قرار دارد. کلیسای سن فرناندو، پس از گذشت سه قرن، امروزه همچنان پابرجاست و تاریخ این مکان را بر بازدیدکنندگانش بازگو می‌کند.
[ "ایستگاه مبلغان آلامو در کنار کدام رودخانه تاسیس شد؟", "کلیسای سن فرناندو در کدام شهرستان قرار دارد؟", "کلیسای سن فرناندو در کدام شهر قرار دارد؟", "از ساخته شدن کلیسای سن فرناندو چه مدت می‌گذرد؟", "ساکنین شهر سان فرناندو دِ بِخار از کدام منطقه به اینجا مهاجرت داده شده‌اند؟", "نام قدیم شهر سن‌آنتونیو چه بود؟", "امپراتوری اسپانیا که تعدادی از ساکنین جزایر قناری در اقیانوس اطلس را به کرانهٔ رودخانه سن آنتونیو مهاجرت داد چه نام داشت؟", "پایتخت اسپانیا کجاست؟", "اقیانوس اطلس با کدام کشورها مرز مشترک دارد؟" ]
سن‌آنتونیو
یکی از دلایل پیشرفت ایالت تگزاس با وجود رکود اقتصادی آمریکا در سالهای اخیر شهر سن آنتونیو است. این شهر از لحاظ جغرافیایی (نزدیک بودن به مرز مکزیک و لذا حجم بالای مبادلات بازرگانی) و اقلیمی (آب و هوای گرم و زمستان های کوتاه) در موقعیتی مناسب قرار داشته و نیز رشد بدون توقف جمعیت آن در پانزده سال گذشته باعث توسعه این شهر به میزان فراتر از اکثر شهرهای دیگر آمریکا شده‌است. تولیدات صنعتی، صنایع و خدمات پزشکی، آموزش عالی، و گردشگری ارکان اقتصادی این شهر را تشکیل می‌دهند. سالی ۲۶ میلیون گردشگر از داخل و خارج از کشور از این شهر بازدید می‌کنند. در سال ۲۰۱۱ درصد بیکاری شهر رسماً در ۷٫۴٪ قرار داشت.
[ "یکی از دلایل پیشرفت ایالت تگزاس با وجود رکود اقتصادی آمریکا چیست؟", "آب و هوای شهر سن آنتونیو چگونه است؟", " از لحاظ جغرافیایی شهر سن آنتونیو نزدیک کدام کشور است؟", "چه چیزهایی ارکان اقتصادی شهر سن آنتونیو را تشکیل می‌دهند؟", "تعداد گردشگران شهر سن آنتونیو در سال چند نفر است؟", "درصد بیکاری شهر سن آنتونیو در سال ۲۰۱۱ چند درصد بود؟", "پایتخت مکزیک کدام شهر است؟", "مکزیک و آمریکا چند کیلومتر مرز مشترک دارند؟" ]
سن‌آنتونیو
این شهر از لحاظ اقتصادی محل استقرار پنج شرکت از شرکت‌های فهرست فرچون ۵۰۰ است. بزرگترین شرکت‌های بومی این شهر عبارتند از والرو انرجی (بزرگ‌ترین پالایشگر نفت قارهٔ آمریکای شمالی)، شرکت نفتی تسورو، شرکت مالی بانک فراست (بزرگترین بانک تگزاس)، شرکت بیمه ارتش یو.اس.آ. آ،[یادداشت 3] فروشگاه زنجیره‌ای اچ-ای-بی، رستوران زنجیره‌ای بیل میلر،[یادداشت 4] مؤسسه تحقیقات جنوب غربی، شرکت ارتباطات کلیر چنل کامیونیکیشنز،[یادداشت 5] شرکت نرم‌افزار رک اسپیس[یادداشت 6] و شرکت نیو استار انرجی.[یادداشت 7] شعبه شرکت بوئینگ در سن آنتونیو حاوی تأسیسات آزمایش و آزمون کیفیت هواپیماهای کی‌سی-۱۳۵ استراتوتنکر، کی‌سی-۱۰ اکستندر، سی-۱۷ گلوبمستر ۳، و سی-۱۳۰ هرکول است. اتومبیل نیمه‌سواری تویوتا تاندرا نیز در این شهر ساخته می‌شود.
[ "بزرگ‌ترین پالایشگر نفت قارهٔ آمریکای شمالی چه نام دارد؟", "بزرگترین بانک تگزاس چه نام دارد؟", "کدام اتومبیل در شهر سن‌آنتونیو آمریکا ساخته می‌شود؟", "کدام شرکت بزرگ‌ترین پالایشگر نفت قارهٔ آمریکای شمالی در شهر سن‌آنتونیو آمریکا قرار دارد؟", "مدیر شرکت نفتی تسورو در حال حاضر چه کسی است؟" ]
سن‌آنتونیو
در میان شهرهای تگزاس شهر سن آنتونیو دارای بیشترین سابقه و دیرینه در معماری است که بیشتر به دلایل پیشینه تاریخی این شهر بازمی‌گردد. معماری اسپانیولی و مکزیکی سن آنتونیو برگرفته از ریشه‌های فرهنگی و مردمی آن دارد که هویت این شهر را در تاریخ تحت تأثیر قرار داده‌است. این را می‌توان در آثار تاریخی شهر همانند قلعه آلامو یا کاخ فرماندار اسپانیایی مشاهده کرد. کلیسای سن فرناندو از کهن‌ترین کلیساهای کشور است که هنوز در حال استفاده می‌باشد. باسیلیکای عبادتگاه ملی گل کوچک نیز نمونه‌ای دیگر از بناهای تاریخی-مذهبی تگزاس است. اما کهنترین بناهای تاریخی شهر عبارتند از میسیون کنسپسیون، میسیون سن خوزه، میسیون سن خوان، و میسیون اسپادا که متعلق به قرن هفدهم امروزه از بناهای میراث ملی آمریکا محسوب می‌گردند.
[ "در میان شهرهای تگزاس کدام شهردارای بیشترین سابقه و دیرینه در معماری است؟", "قلعه آلامو یا کاخ فرماندار اسپانیایی در کدام شهر واقع شده‌است؟", "باسیلیکای چیست؟", "کهنترین بناهای تاریخی شهر سن آنتونیو را نام ببرید؟", "بنای تاریخی میسیون اسپادا متعلق به کدام قرن است؟", "کهنترین بناهای تاریخی میسیون کنسپسیون، میسیون سن خوزه، میسیون سن خوان، و میسیون اسپادا در کدام شهر قرار دارد؟", "از بناهای تاریخی-مذهبی تگزاس که در شهر سن آنتونیو قرار دارد به کدام مورد می‌توان اشاره کرد؟", "معماری شهر سن آنتونیو چگونه است؟", "بنای تاریخی میسیون سن خوزه متعلق به چه قرنی است؟", "موقعیت جغرافیایی بنای تاریخی میسیون کنسپسیون چیست؟" ]
سن‌آنتونیو
موسسات علمی-فرهنگی متعددی در شهر سن‌آنتونیو استقرار دارند. بزرگترین تمرکز این موسسات در ناحیه شمال غربی شهر موسوم به مرکز درمانی جنوب تکزاس قرار دارد، جایی که در سال ۲۰۱۱ افزون بر ۳ میلیارد دلار بودجه صرف تحقیقات علوم پزشکی گردید. این مرکز حاوی ۱۲ بیمارستان عمده و صدها کلینیک بوده و یکی از بزرگ‌ترین مراکز درمانی ایالت تگزاس و منطقه‌است. پنج مؤسسه آموزش عالی در این مرکز قرار دارند از جمله مرکز علوم درمانی دانشگاه تکزاس در سن‌آنتونیو، دانشکده و مرکز درمانی بینایی دانشگاه اینکارنت ورد، دانشگاه تگزاس در سن آنتونیو، مدرسه مشاغل درمانی بپتیست، و بخش داروهای پرتوی دانشکده داروسازی دانشگاه تگزاس در آستین.
[ "مرکز درمانی جنوب تکزاس دارای چند بیمارستان عمده است؟", "دانشگاه تگزاس در سن آنتونیو در کجای شهر سن‌آنتونیو قرار دارد؟", "مدرسه مشاغل درمانی بپتیست در کجای شهر سن‌آنتونیو قرار دارد؟", "چه تعداد مؤسسه آموزش عالی در ناحیه شمال غربی شهر سن‌آنتونیو موسوم به مرکز درمانی جنوب تکزاس قرار دارند؟", "ریاست دانشگاه تگزاس در سن آنتونیو در حال حاضر چه کسی است؟", "ایالت تگزاس در کدام قسمت آمریکا قرار گرفته‌است؟" ]
سن‌آنتونیو
غرب شهر محل تمرکز مؤسسه پهناور دیگریست که بیش از ۳٬۰۰۰ نفر در استخدام داشته و از میان ۱٬۰۳۰ اختراعی که تاکنون به ثبت رسانیده تعداد ۳۷ اختراع آن در زمره یکصد اختراع برتر سال قرار گرفته. این مؤسسه که مؤسسه تحقیقات جنوب غربی نام دارد، برای پیمانکاران دولتی و خصوصی پژوهش انجام داده و پروژه‌های سفارشی ساخت تجهیزات ویژه را بر عهده دارد. در میان معروفترین پروژه‌های برعهده این مرکز می‌توان پروژه ساخت، پرتاب و رهبری مأموریت سفینه فضایی جونو در سال ۲۰۱۱ میلادی، پروژه ساخت، پرتاب و رهبری مأموریت سفینه کاوشگر مرز میان ستاره‌ای (IBEX) در سال ۲۰۰۹ میلادی، و نیز سفینه نیوهورایزنز در سال ۲۰۰۷ را نام برد. این مرکز تحقیقات گسترده‌ای را در زمینه بهینه‌سازی کیفیت منابع سوختی خودرو نیز در جریان دارد.
[ "پروژه ساخت، پرتاب و رهبری مأموریت سفینه فضایی جونو در چه سالی بود؟", "پروژه ساخت، پرتاب و رهبری مأموریت سفینه کاوشگر مرز میان ستاره‌ای در چه سالی بود؟", "پروژه ساخت، پرتاب و رهبری مأموریت سفینه نیوهورایزنز در چه سالی بود؟", "نام موسسه ای که تحقیقات گسترده‌ای در زمینه بهینه‌سازی کیفیت منابع سوختی خودرو در شهر سن‌آنتونیو دارد چیست؟", "شهردار شهر سن‌آنتونیو در حال حاضر چه کسی است؟" ]
موزهٔ هنرهای معاصر تهران
موزهٔ هنرهای معاصر تهران یکی از سرشناس‌ترین موزه‌های ایران است. این موزه در سال ۱۳۵۶ خورشیدی (۲۲ مهر برابر با ۱۴ اکتبر ۱۹۷۷ میلادی) به کوشش و ابتکار فرح پهلوی و با پشتیبانی دفتر مخصوص شهبانو، در گوشهٔ غربی پارک فرح (بوستان لاله کنونی) در خیابان امیرآباد شهر تهران بنا شد. بنای موزه را کامران دیبا در سبک معماری مدرن و با الهام از بادگیرهای کویری ایران طراحی کرد.
[ "موزهٔ هنرهای معاصر تهران در چه تاریخی بنا شد؟", "موزهٔ هنرهای معاصر تهران، در کدام قسمت تهران بنا شده‌است؟", "بنای موزهٔ هنرهای معاصر تهران را چه کسی طراحی کرده‌است؟", "کامران دیبا بنای موزه هنرهای معاصر تهران را در کدام سبک طراحی کرد؟", "کامران دیبا بنای موزه هنرهای معاصر تهران را با الهام از چه چیزهایی طراحی کرد؟", "کامران دیبا در چند سالگی بنای موزهٔ هنرهای معاصر تهران را طراحی کرد؟", "فرح پهلوی همسر چه کسی بود؟", "موزهٔ هنرهای معاصر تهران به کوشش و ابتکار چه کسی بنا شد؟" ]
موزهٔ هنرهای معاصر تهران
دههٔ ۱۳۳۰ شاهد رفت‌وآمد بیشتر هنرمندان ایرانی به خارج و ارتباط آن‌ها با مکتب مینیمالیستی و تجسمی نیویورک بود. بازگشت تدریجی موج دانش‌جویان ایرانی از خارج به ایران در دههٔ ۱۳۳۰ و در پس آن ورود اندیشه‌های هنری نوین به کشور، نخستین گروه از هنرمندان جوان و مطرح آن سال‌ها، از جمله پرویز تناولی، حسین زنده‌رودی، و سیا ارمجانی را خواهان برپایی مکانی برای ارائهٔ آثار هنرمندان ایرانی کرد. اگرچه دوسالانه‌های هنر ایران برای پنج دوره پیش از انقلاب صورت پذیرفتند، اما پس از مدتی تعطیل شدند و بعدها هنرمندان نوگرا به باشگاه‌های چون «باشگاه هنرمندان» رفت‌وآمد می‌کردند. در این دوره، رویکرد حکومت، پشتیبانی از هنر سنتی ایران و آثار دانش‌آموختگان دانشکدهٔ هنرهای زیبا بود، اما با ازدواج فرح دیبا با محمدرضاشاه پهلوی، جریانی در حکومت پدید آمد که پشتیبان نوگرایی و هنر روز جهان بود. تا اواسط دههٔ ۱۳۵۰، فعالیت‌های «دفتر مخصوص شهبانو [فرح پهلوی]» باعث گسترش ارتباط فرهنگی ایران با نهادهای بین‌المللی همچون یونسکو و شورای بین‌المللی موزه‌ها و خرید انبوه هنر معاصر از سوی دستگاه‌های دولتی شده بود.
[ "کدام دهه شاهد رفت‌وآمد بیشتر هنرمندان ایرانی به خارج و ارتباط آن‌ها با مکتب مینیمالیستی و تجسمی نیویورک بود؟", "چه عواملی نخستین گروه از هنرمندان جوان و مطرح دهه‌ی 1330 را خواهان برپایی مکانی برای ارائهٔ آثار هنرمندان ایرانی کرد؟", "دههٔ ۱۳۳۰ شاهد رفت‌وآمد بیشتر هنرمندان ایرانی به خارج و ارتباط آن‌ها با کدام مکتب بود؟", "چند درصد از جمعیت نیویورک را ایرانیان تشکیل می‌دهند؟" ]
موزهٔ هنرهای معاصر تهران
به گفتهٔ فرح پهلوی، علاقهٔ شخصی او به هنر نوین سبب شده بود تا در زمان حکومت همسرش، دستگاه‌های دولتی و اشخاص مجموعه‌دار را تشویق کند تا به جای خریدن آثار سنتی، پول بیشتری برای خرید و نمایش آثار نوین کنار بگذارند. هنگام بازدید از نمایشگاه کارهای ایران درودی، نقاش نامدار ایرانی، و در پی درخواست درودی از فرح پهلوی برای ایجاد مکانی برای نمایش همیشگی آثار، فرح پهلوی در نهایت مصمم شد تا موزهٔ هنرهای معاصر ساخته شود. این هنگامی بود که افزایش ناگهانی قیمت‌های نفت در سال‌های دهه ۱۳۵۰ (۱۹۷۰ میلادی) و اوج گرفتن آن در ۱۳۵۴ خورشیدی (۱۹۷۵)، پول زیادی به خزانهٔ دولت ریخته بود، و او می‌کوشید تا به نامِ برنامهٔ «تمدن بزرگ»، به نمایش چهره‌ای نوین از کشور و بالا بردن جایگاه ایران میان دیگر کشورهای جهان بپردازد. اِیمن استدلال می‌کند که قرار گرفتن هتل اینترکنتیننتال تهران (لاله کنونی)، موزهٔ هنرهای معاصر، پارک فرح پهلوی (لالهٔ کنونی)، و موزهٔ فرش در کنار هم، همگی تلاشی از سوی محمدرضاشاه برای مدرن‌تر کردن تهران و ارائهٔ تصویری شکوهمند از پایتخت ایران بود.
[ "چه کسی استدلال می‌کند که قرار گرفتن هتل اینترکنتیننتال تهران، موزهٔ هنرهای معاصر، پارک فرح پهلوی (لالهٔ کنونی)، و موزهٔ فرش در کنار هم، همگی تلاشی از سوی محمدرضاشاه برای مدرن‌تر کردن تهران و ارائهٔ تصویری شکوهمند از پایتخت ایران بود؟", "استدلال ایمن در مورد قرار گرفتن هتل اینترکنتیننتال تهران (لاله کنونی)، موزهٔ هنرهای معاصر، پارک فرح پهلوی (لالهٔ کنونی)، و موزهٔ فرش در کنار هم چه بود؟", "چه عاملی باعث می‌شد فرح پهلوی دستگاه‌های دولتی و اشخاص مجموعه‌دار را تشویق کند تا به جای خریدن آثار سنتی، پول بیشتری برای خرید و نمایش آثار نوین کنار بگذارند؟", "هتل اینترکنتیننتال تهران در چه سالی ساخته‌شد؟" ]
موزهٔ هنرهای معاصر تهران
فرح پهلوی در آغاز، طرح ساخت موزه‌ای برای هنر معاصر در تهران را با شاه و امیرعباس هویدا، نخست‌وزیر وقت، در میان گذاشت. وی پیشنهاد کرده بود که هنگام سرشاری خزانه، بهترین زمانِ خرید آثار نوین و نیز سنتی و باستانی بود. بنا شد تا بنای دو موزه، یکی برای هنر نوین و دیگری (با نام موزهٔ فرش) برای نمایش آثار سنتی دستبافت ایرانی، در بخش‌هایی از پارک فرح گذاشته شود. فرح پهلوی همچنین قراردادی با آلوار آلتو، معمار سرشناس فنلاندی، امضا کرد تا شعبه‌ای از موزه را در شیراز برپا سازد، که به خاطر تأخیر انجام طرح و نیز وقوع انقلاب، ناتمام ماند. کامران دیبا در آغاز مأمور شد تا آثار هنری ارزشمند را از بیرون از کشور تهیه کند. به گفتهٔ آیدین آغداشلو، دیبا تعدادی از آثار مطرح هنر نوین را خریداری کرد و با خود به ایران آورد. در میان آن آثار، کارهای بی‌نظیر و گاه اما کارهای کم‌اهمیت‌تر به چشم می‌خورد.[یادداشت 2]
[ "فرح پهلوی در آغاز، طرح ساخت موزه‌ای برای هنر معاصر در تهران را با چه کسانی در میان گذاشت؟", "چه کسی طرح ساخت موزه‌ای برای هنر معاصر در تهران را با شاه و امیرعباس هویدا، نخست‌وزیر وقت، در میان گذاشت؟", "فرح پهلوی با چه کسی قرارداد امضا کرد تا شعبه‌ای از موزه را در شیراز برپا سازد؟", "به چه دلیل فرح پهلوی قراردادی با آلوار آلتو، معمار سرشناس فنلاندی، امضا کرد؟", "آلوار آلتو، معمار سرشناس فنلاندی در کجا متولد شده‌است؟" ]
موزهٔ هنرهای معاصر تهران
کامران دیبا همچنین با کمک همکارانش آغاز به طراحی معماری موزه بر بنیاد اصول نوین و با نگاه به فرهنگ ایرانی کرد. «دفترِ مخصوصِ عُلیاحضرت شهبانو» در آن هنگام هزینهٔ ساخت موزه را در اختیار کامران دیبا گذاشت. این هزینه، بیش از ۷/۲ میلیون دلار تنها برای ساختمان تخمین زده شده‌است. اگرچه ایدهٔ اصلی ساخت موزه را دیبا سال‌ها پیشتر ارائه کرده بود، اما تا پیش از تحویل هزینهٔ ساخت از سوی سازمان برنامه و بودجه کشور، ساخت وسازی صورت نگرفته بود. در نهایت در ۱۳۵۶ کارِ ساختمان موزه به پایان رسید و موزه در زمینی به مساحت ۵٫۰۰۰ مترمربع (بدون احتساب باغ تندیس‌ها) و در کل ۸٫۵۰۰ مترمربع (با احتساب باغ‌ها) ساخته شد.
[ "هزینه‌ی ساخت موزهٔ هنرهای معاصر تهران، تنها برای ساختمان چقدر تخمین زده شده‌بود؟", "در چه سالی کار ساختمان موزهٔ هنرهای معاصر تهران به پایان رسید؟", "موزهٔ هنرهای معاصر تهران (بدون احتساب باغ تندیس‌ها) در زمینی با چه مساحتی ساخته‌شد؟", "موزهٔ هنرهای معاصر تهران (با احتساب باغ‌ها) در زمینی با چه مساحتی ساخته‌شد؟", "مدرک تحصیلی کامران دیبا چه بود؟" ]
موزهٔ هنرهای معاصر تهران
در ۲۲ مهر، برابر با زادروز ۳۹مین سالگی فرح پهلوی، موزه با حضور مهمانان ویژه‌ای چون خود محمدرضا و فرح پهلوی، نلسون آلدریچ راکفلر، معاون رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا، تامس مسر رئیس موزهٔ گوگنهایم و دو ویلد، رئیس موزه اشتدلیک آمستردام گشایش یافت. راکفلر در مراسم گشایش موزه آن را «یکی از زیباترین موزه‌های جهان» و ادامه و تکمیل‌دهندهٔ موزهٔ گوگنهایم نامید.[یادداشت 3] برای جشن گشایش، مجموعه‌ای سفارشی از کارهای دنیس اوپنهایم برای فضای بیرونی موزه ترتیب داده بودند و برنامه‌های موسیقی سنتی ایرانی و موسیقی کلاسیک همراه رقص‌های محلّی ایران و رقص‌های مدرن غربی درون و در محوطهٔ بیرونی موزه اجرا می‌شد. جشن افتتاحیه به مدت سه روز ادامه داشت.
[ "در چه تاریخی موزهٔ هنرهای معاصر تهران گشایش یافت؟", "موزهٔ هنرهای معاصر تهران با حضور چه کسانی در 22 مهر گشایش یافت؟", "چه کسی در مراسم گشایش موزهٔ هنرهای معاصر تهران آن را «یکی از زیباترین موزه‌های جهان» و ادامه و تکمیل‌دهندهٔ موزهٔ گوگنهایم نامید؟", "راکفلر موزهٔ هنرهای معاصر تهران را ادامه و تکمیل‌دهندهٔ کدام موزه نامید؟", "جشن افتتاحیه‌ی موزهٔ هنرهای معاصر تهران چند روز ادامه داشت؟", "راکفلر اهل کدام کشور بود؟", "موزهٔ گوگنهایم در کجا قرار دارد؟" ]
موزهٔ هنرهای معاصر تهران
ایدهٔ اصلی تشکیل موزه این بود که بازدیدکنندگان برای دیدن کارهای هنری معاصر سدهٔ ۲۰ میلادی تنها به یک موزه بروند؛ چراکه اگر همهٔ آثار موجود در موزهٔ هنرهای معاصر تهران به نمایش درمی‌آمد، بازدیدکننده می‌توانست دستِ‌کم یک کار از هر هنرمند مطرح این سده ببیند. دیوید گالووی، متخصص هنری که نخستین نمایشگاه‌گردان موزه بود، در وصف آن می‌گوید: «بازخوردی بسیار گرم و مثبت، تا انتهای کار، از مجموعه به عمل آمد. البته، تلاش ما این بود تا تعادل میان هنر معاصر ایرانی و هنر معاصر غربی درست کنیم». گالووی این موزه را «پلی میان شرق و غرب» دانسته‌است.
[ "ایدهٔ اصلی تشکیل موزهٔ هنرهای معاصر تهران چه بود؟", "چه کسی موزهٔ هنرهای معاصر تهران را پلی میان شرق و غرب دانسته‌است؟", "گالووی موزهٔ هنرهای معاصر تهران را مانند چه چیزی دانسته‌است؟", "گالووی اهل کدام کشور بود؟" ]
موزهٔ هنرهای معاصر تهران
به گفتهٔ کامران دیبا، هنگام راه‌اندازی موزه، هنر معاصر کمتر در ایران شناخته شده بود. به جز تعداد کمی از هنرمندان که به اروپا رفته بودند و کارهای هنرمندان دریافتگرا را شناخته بودند، کمتر کسی از کارهای هنری در نیویورک آگاه بود. از سوی دیگر، مسئولان ایرانی بیشتر دیدی مایل به کارهای هنر زیبای سنتی داشتند. فرح پهلوی خود در آغاز علاقه داشت مجموعه‌ای از کارهای امپرسیونیستی گرد آید، ولی دیبا وی را قانع به خرید آثار هنر نوین از روی فهرست خودش کرد. دیبا برای خرید آثار به ایالات متحده و اروپا سفر می‌کرد و با دلالان هنری دیدار می‌کرد. دفتر فرح پهلوی همچنین سفارش‌هایی به حراجی‌های معتبری چون ساتبی و کریستی داد. آن‌ها برای خرید کارها با رقابت چندانی از سوی دیگر مجموعه‌داران روبرو نشدند، چرا که به خاطر بحران اقتصادی آن سال‌ها توان خرید در بسیاری مجموعه‌داران نمانده بود.
[ "چه کسی فرح پهلوی را قانع به خرید آثار هنر نوین از روی فهرست خودش کرد؟", "به گفته‌ی چه کسی هنگام راه‌اندازی موزهٔ هنرهای معاصر تهران، هنر معاصر کمتر در ایران شناخته شده بود؟", "دفتر فرح پهلوی برای موزهٔ هنرهای معاصر تهران به کدام حراجی‌های معتبر سفارش می‌داد؟", "فرح پهلوی در کجا متولد شده‌است؟" ]
موزهٔ هنرهای معاصر تهران
به گفتهٔ گالووی، هنردوستی مردم ایران و فرهنگشان مانع نابودی آثار موزه در جریان انقلاب شد. به باور او عشق به زیبایی، ابراز هنرمندانه، تزئین، طراحی، و رنگ در ایرانیان آن‌گونه بوده‌است که گویی «در شکلی خنده‌دار، مجموعه‌ای که آثار اندی وارهول و روی لیختنشتاین را در خود جای داده باشد، بی‌تردید در چنان فرهنگی ریشه دارد.» به گفتهٔ آیدین آغداشلو، در سخت‌ترین روزهای انقلاب، مردم از موزه برابر تجاوز دفاع می‌کرده‌اند. مهدی کوثر – که در آن هنگام مدیر موزه شده بود – فهرستی از آثار موزه تهیه کرده و کمک کرده بود تا آثار در زیرزمین مجموعه پاسداری شود. کوثر که واپسین مدیر موزه پیش از انقلاب بود توانست همه کارهای هنری را به خوبی در زیرزمین قرار دهد تا در نهایت در نخستین روزهای اسفند ۱۳۵۷ و اندکی پس از ۲۲ بهمن، مدیریت موزه را به نیروهای پاسدار انقلاب – که از سوی آیت‌الله خمینی مأمور پاسداری از گنجینه‌های کشور شده بودند – سپرد.
[ "به گفته‌ی چه کسی هنردوستی مردم ایران و فرهنگشان مانع نابودی آثار موزه در جریان انقلاب شد؟", "در چه تاریخی مدیریت موزهٔ هنرهای معاصر تهران به نیروهای پاسدار انقلاب سپرده‌شد؟", "در نخستین روزهای اسفند ۱۳۵۷ و اندکی پس از ۲۲ بهمن مدیریت موزهٔ هنرهای معاصر تهران به چه کسانی سپرده‌شد؟", "آیدین آغداشلو فرزند چه کسی بود؟" ]
موزهٔ هنرهای معاصر تهران
پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، انقلابیون قصد داشتند ساختمان منحصر به‌فرد موزه را به حسینیه تبدیل کنند که نشد. با این وجود موزه بر خلاف بسیاری دیگر از موزه‌های ایران تنها دورهٔ تعطیلی کوتاهی به خود دید. به گفتهٔ ایمن، آنچه بر موزه در طی رویدادهای منجر به انقلاب و پس از آن – که با کوشش حکومت اسلامی نوپا برای زدودن یادگارهای خاندان پهلوی در ایران همراه بود – گذشت، در میان دیگر نهادهای همانندش استثناء به‌شمار می‌رود. پس از رویدادهای بهمن ماه ۱۳۵۷ که منجر به سرنگونی پادشاهی در ایران شد، موزه دو هفته تعطیل شد و سپس با بازگشت کارکنان اصلی، تا ۶ ماه به فعالیت خود در پشت درهای بسته بر روی بازدیدکنندگان ادامه داد، تا آنکه پس از تشکیل نهادهای هنری جدید و تغییر مدیریت، دوباره درهایش را گشود. از این هنگام به بعد بسیاری از آثار غربی موجود در موزه برچسب «غیرقابل نمایش» خورد و از دیدگان همگان پنهان شد. شماری از آثار که نمایندهٔ برهنگی بود نیز سبب برانگیختن واکنش مسئولان حکومت جمهوری اسلامی شد. با این حال، در دههٔ ۱۳۷۰ خورشیدی تعدادی از آن‌ها برای نمایش به موزه‌های غربی فرستاده شد.
[ "پادشاهی ایران در چه تاریخی سرنگون شد؟", "پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، انقلابیون قصد داشتند ساختمان منحصر به‌فرد موزه را به چه مکانی تبدیل کنند که موفق نشدند؟", "در کدام رویداد موزهٔ هنرهای معاصر تهران دو هفته تعطیل شد؟", "به چه کسانی انقلابیون گفته می‌شد؟" ]
موزهٔ هنرهای معاصر تهران
تا ۱۵ سال پس از انقلاب، موزه نزدیک به ۱۵ مدیر بر خود دید و گرایشش را به نمایش آثار هنر نوین، همچون هنر ایدئولوژیک در خدمت تبلیغات سیاسی تغییر داد. به گفتهٔ اِیمن، موزه در این هنگام تبدیل شده بود به یک گالری برای نمایش آثار جنگی مربوط به جنگ ایران و عراق، و تصویرهای کشتگان و نیز کارهای هنرمندان انقلابی فلسطینی و مکزیکی به نمایش درمی‌آمدند. این دوره‌ای از تاریخ موزهٔ هنرهای معاصر بود که می‌توان آن را «دورهٔ ارزش‌های انقلابی» نامید. مدیران موزه در این دوره از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب می‌شدند و بیشترشان تحصیلات یا آشنایی هنری نداشتند.
[ "تا ۱۵ سال پس از انقلاب، موزهٔ هنرهای معاصر تهران چند مدیر بر خود دید؟", "پس از انقلاب موزهٔ هنرهای معاصر تهران گرایشش را به چه چیزهایی تغییر داد؟", "مدیران موزهٔ هنرهای معاصر تهران پس از انقلاب از سوی کدام وزارت منصوب می‌شدند؟", "جمعیت فلسطین چقدر است؟" ]
موزهٔ هنرهای معاصر تهران
بزنگاه دگرگونی در مدیریت و گرایش موزه، انتخاب محمد خاتمی به ریاست جمهوری در سال ۱۳۷۶ بود. انتخابات ۱۳۷۶ و روی کار آمدن اصلاح‌طلبان ایران سبب شد تا اندیشه‌های آزادی‌خواهانه و لیبرال در محیط هنری بیشتر پیگیری شود و خاتمی – که خود پیش‌تر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی بود – علیرضا سمیع آذر را به مدیریت موزه برگزید. سمیع آذر که میان سال‌های ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۴ مدیر موزه بود، تحصیل‌کردهٔ بریتانیا و دارای مدرک دکتری در معماری بود و بر خلاف مدیران پیش از خود ارزش بسیاری به نمایش آثار موجود و همچنین آثار هنرمندان ایرانی – که چه بسا همسو با حاکمیت نبودند – داد.
[ "محمد خاتمی در چه سالی به ریاست جمهوری انتخاب شد؟", "بزنگاه دگرگونی در مدیریت و گرایش موزه بعد از انقلاب در زمان ریاست جمهوری چه کسی اتفاق افتاد؟", "محمد خاتمی چه کسی را به مدیریت موزهٔ هنرهای معاصر تهران برگزید؟", "سمیع آذر چه سال‌هایی مدیر موزهٔ هنرهای معاصر تهران بود؟", "تحصیلات علیرضا سمیع آذر چه بود؟", "سمیع آذر در چند سالگی مدیر موزهٔ هنرهای معاصر تهران شد؟" ]
موزهٔ هنرهای معاصر تهران
موزهٔ هنرهای معاصر پس از انتخابات ۱۳۷۶ به مهم‌ترین مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تبدیل شد. موزه از این تاریخ به‌طور فعال و نظام‌مند سمینارها، نمایشگاه‌ها و دوسالانه‌هایی برگزار کرد. هنرمندان نوسنت‌گرا و برخی از بزرگان جنبش سقاخانه، مانند حسین زنده‌رودی، مسعود عربشاهی، محسن وزیری‌مقدم، منصوره حسینی، بهجت صدر و پرویز تناولی – که برخی گاه پس از انقلاب از جامعهٔ هنری ایران گسسته بودند – اکنون برای برگزاری نمایشگاه یا شرکت در سمینار به موزه دعوت می‌شدند و آثارشان در سلسله نمایشگاه‌های پیشگامان هنر مدرن ایران به نمایش درمی‌آمد. در این زمان موزه فعالیت خارج از کشورش را نیز افزایش داد و به برگزاری نمایشگاه‌هایی در اروپا، آمریکا و آسیا پرداخت. موزه در این هنگام با نمایش کارهای نقاشی، طراحی گرافیک، و مجسمه‌سازی توانست مخاطبان خود را گسترش دهد و هنرمندان نامدار بین‌المللی ایرانی چون عباس کیارستمی، آیدین آغداشلو، و فرح اصولی در آن به برگزاری نمایشگاه در کنار هنرمندان جوان‌تر پرداختند.
[ "موزهٔ هنرهای معاصر پس از انتخابات چه سالی به مهم‌ترین مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تبدیل شد؟", "کدام مکان پس از انتخابات ۱۳۷۶ به مهم‌ترین مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تبدیل شد؟", "موزهٔ هنرهای معاصر تهران بعد از انقلاب از چه زمانی به‌طور فعال و نظام‌مند سمینارها، نمایشگاه‌ها و دوسالانه‌هایی برگزار کرد؟", "عباس کیارستمی در کجا متولد شده‌است؟" ]
موزهٔ هنرهای معاصر تهران
نمای بیرونی ساختمان با الهام از بادگیرهای مناطق حاشیهٔ کویر ایران ساخته شده‌است. به گفته دیبا، به خاطر آنکه وی بودجه‌ای در اختیار نداشت تا به دیدار موزه‌های مختلف جهان برود، آرام‌آرام توجهش به یافتن سبکی از معماری محلی جلب شد و بهترین نمونه‌های چنین سبکی را در پشت‌بام‌های گِلی و گنبدهای شهرهای کویری ایران یافت. طاق‌های مرسوم روستایی و نورگیرهای برگرفته از بادگیرهای کویری نقش نوعی هدایت‌کنندهٔ نور فضای بیرون به درون مجموعه را بازی می‌کند. اگرچه در گذشته پنجره‌های تعبیه‌شده در انتهای «بادگیر» این طاق‌ها، نقش انتقال‌دهندهٔ جریان باد و تهویه را در ساختمان داشت، اما امروزه دیگر باز نمی‌شوند و تنها به فضاهای درونی روشنی می‌بخشند. بنا نسبت به خیابان اصلی به اندازهٔ ۴۵ درجه چرخیده‌است و به جز چهار نورگیر فراز ورودی، دیگر نورگیرها همگی به سوی شمال شرق هستند.
[ "به گفته دیبا، برای طراحی موزهٔ هنرهای معاصر تهران به چه دلیل توجهش به یافتن سبکی از معماری محلی جلب شد؟", "موزهٔ هنرهای معاصر تهران چند درجه نسبت به خیابان اصلی چرخیده‌است؟", "نورگیرهای موزهٔ هنرهای معاصر تهران به چه سمتی هستند؟", "بادگیر چیست؟" ]
موزهٔ هنرهای معاصر تهران
ساختمان موزه از دو بخش کلی، مجموعه‌ای از فضاهای بسته و حیاط میانی، تشکیل شده‌است. درون ساختمان و در فضای بسته آن، مسیری مارپیچ به صورت چرخشی طراحی شده‌است که افراد با پیمودن مسیری با شیب کم، به سوی پایین راهنمایی می‌شوند. این مسیر مارپیچ داخلی در تضاد با نمای بیرونی، حالتی کاملاً نوین دارد. مارپیچ دارای هفت فضا یا گالری (نگارخانه) اصلی است. فضای نخست سرسرای اصلی ساختمان است که «گالری شماره یک» خوانده می‌شود. این گالری به آرامی به گالری پس از خود متصل می‌شود و بازدیدکننده را به درون زمین می‌برد. گالری‌های مجموعه دارای طرح‌های کمابیش همانند هستند. اما گالری‌های یک و پنج – که محور اصلی ساختمان موزه را می‌سازند – با دیگر گالری‌ها متفاوتند. اتصال هر گالری به گالری پس از خود از راهی با شیب ملایم صورت گرفته که در هماهنگی کامل با گالری‌ها ساخته شده‌اند.
[ "ساختمان موزهٔ هنرهای معاصر تهران از چند بخش کلی تشکیل شده‌است؟", "ساختمان موزهٔ هنرهای معاصر تهران از چه بخش‌های کلی تشکیل شده‌است؟", "مسیر مارپیچ درون ساختمان و در فضای بسته‌ی موزهٔ هنرهای معاصر تهران دارای چند فضا یا گالری اصلی است؟", "فضای نخست سرسرای اصلی ساختمان موزهٔ هنرهای معاصر تهران چه نامیده می‌شود؟", "گالری‌های یک و پنج موزهٔ هنرهای معاصر تهران به چه دلیل با گالری‌های دیگر متفاوت است؟" ]
موزهٔ هنرهای معاصر تهران
طراحی فضاهای بسته به گونه‌ای است که گالری شمارهٔ یک یا همان سرسرای اصلی، نقطهٔ آغاز و پایان بازدیدکننده خواهد بود. این سرسرا، قاعده‌ای از هشت‌ضلعی نیمه‌منظم و طاقی بلند دارد که در بالایش نورگیر سقفی بزرگی با چهار بادگیر قرار دارد. دیبا در طراحی این سرسرا اهمیت زیادی به فضای میانی و ارتباط آن با ورودی و زنجیرهٔ گالری‌های دیگر، و نیز با کتاب‌فروشی و رستوران مجموعه داده‌است. ارتباط سرسرای اصلی با پایین‌ترین سطح موزه از فضای تهیِ میانی و شیب راههٔ مارپیچ به وجود آمده‌است. پایین مارپیچ و در دل هشتی، اثری مدرن از هنرمند ژاپنی نوریوکی هاراگوچی با نام ماده و فکر قرار دارد که ترکیبی از روغن و پولاد است. این اثر، که در ایران ساخته شده‌است، همانند حوضخانه‌های ایرانی است و به دلیل ویژگی انعکاسی این ترکیب، بازدیدکنندگان آن را به شکل آینه‌ای بزرگ می‌بینند.
[ "کدام گالری موزهٔ هنرهای معاصر تهران نقطهٔ آغاز و پایان بازدیدکننده خواهد بود؟", "دیبا در طراحی گالری شمارهٔ یک یا همان سرسرای اصلی موزهٔ هنرهای معاصر تهران به چه موضوعاتی اهمیت زیادی داده‌است؟", "دیبا در طراحی کدام گالری موزهٔ هنرهای معاصر تهران اهمیت زیادی به فضای میانی و ارتباط آن با ورودی و زنجیرهٔ گالری‌های دیگر، و نیز با کتاب‌فروشی و رستوران مجموعه داده‌است؟", "در کدام قسمت موزهٔ هنرهای معاصر تهران اثری مدرن از هنرمند ژاپنی نوریوکی هاراگوچی با نام ماده و فکر قرار دارد که ترکیبی از روغن و پولاد است؟", "مهمترین اثر هنرمند ژاپنی، نوریوکی هاراگوچی را نام ببرید؟" ]
موزهٔ هنرهای معاصر تهران
دیوارهای ساختمان موزه، بسته و کم‌روزنه هستند و شکلی دژمانند از حجم‌های توپر و سنگین را تشکیل داده‌اند. مصالح به کار رفته در نمای ساختمان سنگ‌های بادبر نارنجی و بتن هستند. این سنگ‌های بادبر به آن خاطر انتخاب شده‌اند تا نما را سنگین و سنتی نشان داده و به آن شکل تاریخی دهند. بخش مدور نورگیرها با ورقه‌های مسی پوشانده شده‌است و شیشه‌هایی که در انتهای نورگیرها قرار دارد تیره‌رنگ هستند. دیوارهای سنگی با بتن قاب‌بندی شده‌اند و رنگ متمایل به کرم این بتن و ترکیب آن با سنگ‌های لاشه سبب ایجاد رنگ و بوی معماری کاهگلی کویری ایران شده‌است.
[ "دیوارهای ساختمان موزهٔ هنرهای معاصر تهران به چه شکل هستند؟", "مصالح به کار رفته در نمای ساختمان موزهٔ هنرهای معاصر تهران چیست؟", "به چه دلیل مصالح به کار رفته در نمای ساختمان موزهٔ هنرهای معاصر تهران سنگ‌های بادبر نارنجی و بتن هستند؟", "بخش مدور نورگیرهای موزهٔ هنرهای معاصر تهران با چه چیزهایی پوشانده شده‌است؟", "در نظر گرفتن چه عواملی در ساخت موزهٔ هنرهای معاصر تهران سبب ایجاد رنگ و بوی معماری کاهگلی کویری ایران شده‌است؟", "موزهٔ هنرهای معاصر تهران چند نورگیر دارد؟" ]
موزهٔ هنرهای معاصر تهران
در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۹۷ موزه هنرهای معاصر به منظور انجام عملیات بازسازی اساسی تعطیل شد و وعده بازگشایی مجدد در تابستان همان سال داده شد، اما فرایند بازسازی به دلیل پیچیدگی‌هایی که بعد از آغاز عملیات اجرایی مشخص شده بود، موضوعات مربوط به امنیت و حفاظت از گنجینه و همچنین دنیاگیری کووید ۱۹، ۳۰ ماه به طول انجامید و با نمایش مجموعه‌ای از آثار گنجینه موزه در نیمه بهمن ۱۳۹۹ برای بازدید عموم گشایش یافت. بازسازی موزه در دو مرحله انجام شد در مرحله اول گنجینه موقتی ایجاد و مجموعه به آن منتقل شد، در پی آن عایق‌بندی سقف و کف، لایروبی چاه‌های فاضلاب، بهسازی سامانه تهویه، عایق سازی پنجره‌ها، لمینیت کردن شیشه‌ها، نورپردازی جدید و اصلاح سامانه‌های امنیتی انجام گرفت، در مرحله دوم زیر ساخت‌های تأسیساتی و اطفای حریق دستی و هوشمند به روزرسانی شد و با برخی تغییرات در کاربری ۲۰ درصد به فضای نگهداری گنجینه افزوده شد. بودجه عملیات بازسازی ۱۶ و نیم میلیارد تومان اعلام شده.
[ "در چه تاریخی موزه هنرهای معاصر به منظور انجام عملیات بازسازی اساسی تعطیل شد؟", "در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۹۷ موزه هنرهای معاصر به چه منظور تعطیل شد؟", "بازسازی موزه هنرهای معاصر تهران در چند مرحله انجام شد؟", "مرحله اول بازسازی موزهٔ هنرهای معاصر تهران شامل چه مواردی بود؟", "مرحله دوم بازسازی موزهٔ هنرهای معاصر تهران شامل چه مواردی بود؟", "بودجه عملیات بازسازی موزهٔ هنرهای معاصر تهران چقدر اعلام شده‌است؟", "از چه سالی دنیا درگیر کووید نوزده شد؟" ]
موزهٔ هنرهای معاصر تهران
در آخرین مراحل بازسازی و مرمت، هویت بصری و نشان‌واره تازه‌ای برای موزه توسط رضا عابدینی طراحی و معرفی شد، معرفی این هویت بصری تازه واکنش منفی بسیاری از هنرمندان و طراحان گرافیک را برانگیخت و بسیاری به دفاع از نشانواره اولیه که توسط جواد پویان طراحی شده بود پرداختند که هم با معماری موزه در ارتباط است و هم در طول سال‌ها به بخشی جدایی ناپذیر از هویت موزه تبدیل شده، برخی هم به ضعف‌های طراحی در کار عابدینی اشاره می‌کردند. در نهایت بعد از چند روز مسئولان اعلام کردند که لوگوی موزه تغییر نمی‌کند و طرح تازه کنار گذاشته شد.
[ "در آخرین مراحل بازسازی و مرمت موزهٔ هنرهای معاصر تهران هویت بصری و نشان‌واره تازه‌ برای موزه توسط چه کسی طراحی شد؟", "نشانواره اولیه موزهٔ هنرهای معاصر تهران توسط چه کسی طراحی شده‌بود؟", "جواد پویان چه نقشی در موزهٔ هنرهای معاصر تهران داشت؟", "جواد پویان در چند سالگی نشانواره اولیه موزهٔ هنرهای معاصر را طراحی کرد؟" ]
موزهٔ هنرهای معاصر تهران
کتابخانهٔ تخصصی موزه در پایان شیب راهی که به بخش‌های امور اداری و هنری می‌رسد واقع شده. در مخزن این کتابخانه نزدیک ۵۰۰۰ کتاب فارسی و غیرفارسی هست، که موضوعات هنری گوناگونی چون معماری، نقاشی، طراحی، ارتباط تصویری، عکاسی، سینما و جز این‌ها را پوشش می‌دهد. سامانهٔ رده‌بندی این کتاب‌ها به شکل LC است و تنها اعضا می‌توانند از آن استفاده کنند. عضویت در این کتابخانه، ویژهٔ دانشجویان و پژوهشگران رشتهٔ هنر است. در بخش نشریات ادواری نیز نشریات فرهنگی و هنری داخلی و برخی نشریات خارجی در موضوع‌های مرتبط نگهداری می‌شود. از دیگر امکانات تخصصی موزه می‌توان به کانون‌های معماری و نیو مدیا اشاره کرد.
[ "کتابخانهٔ تخصصی موزهٔ هنرهای معاصر تهران در کجا واقع شده‌است؟", "در مخزن کتابخانه موزهٔ هنرهای معاصر تهران چند کتاب فارسی و غیرفارسی است؟", "عضویت در کتابخانه موزهٔ هنرهای معاصر تهران ویژه چه کسانی است؟", "مساحت کتابخانهٔ تخصصی موزه هنرهای معاصر تهران چقدر است؟" ]
موزهٔ هنرهای معاصر تهران
موزهٔ هنرهای معاصر چندین بخش جنبی نیز دارد که از جملهٔ آن‌ها می‌توان سینماتک، کتابفروشی تخصصی و رستوران را نام برد. سینماتک در مهر ۱۳۷۷ آغاز به کار نمود. هدف از برپایی آن نمایش کارهای ارزشمند سینمای ایران و جهان و سنجش فیلم‌های به نمایش درآمده برای ارتقای کیفیت نگاه مخاطبان است. این مجموعه همچنین به برگزاری جلسه‌های نقد، سمینار و مراسم آغاز و پایان نمایشگاه‌ها می‌پردازد. گنجایش ثابت سینماتک ۲۰۰ صندلی است. اندازهٔ پردهٔ نمایش آن ۶ × ۸ متر است که امکان نمایش فیلم و اسلاید را فراهم می‌سازد. سینماتک اعضای ثابت دارد و در روزهای آغازین هر سال عضویت می‌پذیرد. اعضایش یک سال از برنامه‌های سینماتک استفاده می‌کنند. این اعضا همچنین از دیگر برنامه‌های موزه و کتابخانه نیز بهره‌مند می‌شوند.
[ "بخش سینماتک در موزهٔ هنرهای معاصر تهران از چه سالی آغاز به کار نمود؟", "گنجایش ثابت سینماتک در موزهٔ هنرهای معاصر تهران چند صندلی است؟", "اندازهٔ پردهٔ نمایش سینماتک در موزهٔ هنرهای معاصر تهران چند متر است؟", "رستوران موزهٔ هنرهای معاصر تهران در کدام قسمت آن واقع شده‌است؟" ]
آناتومی گری
آناتومی گری (به انگلیسی: Grey's Anatomy) یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی در ژانر درام پزشکی است که از ۲۷ مارس ۲۰۰۵ توسط شبکه ABC آمریکا پخش می‌شود. داستان اصلی این مجموعه تلویزیونی پیرامون زندگی چند دانشجوی پزشکی است که برای ادامه تحصیل و کسب تخصص جراحی به بیمارستان گریس شهر سیاتل، واشینگتن ایالت واشینگتن آمریکا (به انگلیسی: Seattle Grace Hospital) وارد می‌شوند. شخصیت اصلی داستان که در ضمن راوی داستان نیز هست، دختری به نام مردیت گری است.
[ "ژانر مجموعه تلویزیونی آناتومی گری چیست؟", "مجموعه تلویزیونی آناتومی‌گری از چه تاریخی در آمریکا پخش شد؟", "شخصیت اصلی مجموعه تلویزیونی آناتومی گری چه کسی است؟", "راوی داستان مجموعه تلویزیونی آناتومی گری چه کسی است؟", "مجموعه تلویزیونی آناتومی گری شامل چند فصل است؟" ]
آناتومی گری
این سریال در سال ۲۰۰۶ برنده جایزه گلدن گلوب برای بهترین سریال درام شد. هم‌چنین دو بار در سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ برندهٔ جایزه بهترین سریال درام از جشنواره امی شده‌است.
[ "مجموعه تلویزیونی آناتومی گری در چه سالی برنده جایزه گلدن گلوب برای بهترین سریال درام شد؟", "مجموعه تلویزیونی آناتومی گری در سال ۲۰۰۶ موفق به کسب کدام جایزه شد؟", "مجموعه تلویزیونی آناتومی گری در چه سال‌هایی دوبار برندهٔ جایزه بهترین سریال درام از جشنواره امی شده‌است؟", "ساخت مجموعه تلویزیونی آناتومی گری از چه سالی آغاز شد؟" ]
آناتومی گری
در سپتامبر ۲۰۰۷ پخش مجموعه تلویزیونی مرتبط دیگری به نام درمانگاه خصوصی (به انگلیسی: Private Practice) که توسط تیم مشترکی ساخته می‌شود آغاز شد. داستان این مجموعه تلویزیونی در واقع دنباله یکی از چند داستانی است که در مجموعه تلویزیونی آناتومی‌گری به آن پرداخته شده بود. بخشی از شخصیت‌های مجموعه تلویزیونی درمانگاه خصوصی، قبلاً در مجموعه تلویزیونی آناتومی‌گری معرفی شده بودند. شخصیت اصلی این مجموعه تلویزیونی، خانم دکتر آدیسون مونتگمری است که متخصص زنان و زایمان است. این شخصیت (و بازیگر آن) در سه فصل اول آناتومی‌گری نقشی با اهمیت داشتند، اما در پایان فصل سوم آناتومی گری، به واسطه اتفاق‌هایی آدیسون مونتگمری تصمیم می‌گیرد از سیاتل به لس‌آنجلس برود و در یک درمانگاه خصوصی که توسط دوستانش اداره می‌شود کار کند؛ همین موضوع آغازگر مجموعه تلویزیونی درمانگاه خصوصی می‌شود.
[ "در چه تاریخی پخش مجموعه تلویزیونی درمانگاه خصوصی آغاز شد؟", "داستان کدام مجموعه تلویزیونی در واقع دنباله یکی از چند داستانی است که در مجموعه تلویزیونی آناتومی‌گری به آن پرداخته شده‌بود؟", "شخصیت اصلی مجموعه تلویزیونی درمانگاه خصوصی چه کسی است؟", "شخصیت اصلی مجموعه تلویزیونی درمانگاه خصوصی چه تخصصی دارد؟", "خانم دکتر آدیسون مونتگمری در چه سالی تصمیم می‌گیرد از سیاتل به لس‌آنجلس برود؟" ]
آناتومی گری
این مجموعه بر روی زندگی کارآموزان پزشکی، رزیدنت‌های جراحی و پزشکان گوناگون تمرکز دارد. تولیدکنندگان این مجموعه سعی کرده‌اند که بازیگران از نظر نژادی مختلف باشند و تلاش کردند تا هیچ‌کدام از نظر نژادی برتر نشان داده نشوند. پنج شخصیتی که ابتدا به عنوان انترن معرفی می‌شوند عبارتند از: مردیت گری (الن پامپئو)، الکس کارو (جاستین چمبرز)، جورج اومالی (تی آر نایت)، ایزی استیونس (کاترین هیگل) و کریستینا یانگ (ساندرا اوه). ابتدا میراندا بیلی (چاندرا ویلسون) که یک جراح عمومی است سرپرست آن‌هاست. سرپرست کل بخش جراحی ریچارد وبر (جیمز پیکنز جی آر) است که زمانیکه مردیت خردسال بوده با مادرش رابطه داشته‌است. به همین دلیل مشکلاتی با مردیت دارد. درک شپرد (پاتریک دمپسی) و پرستون برک (ایسایا واشینگتن) نیز جراحان تخصصی این بخش هستند. دکتر شپرد در جراحی مغز و اعصاب تخصص دارد و دکتر برک در جراحی قلب. همچنین شپرد روابط عاشقانه‌ای با مردیت دارد و دکتر برک نیز با کریستینا رابطه دارد.
[ "مجموعه تلویزیونی آناتومی گری بر روی زندگی چه کسانی تمرکز دارد؟", "پنج شخصیتی که در مجموعه تلویزیونی آناتومی گری ابتدا به عنوان انترن معرفی می‌شوند را نام ببرید؟", "در مجموعه تلویزیونی آناتومی گری شپرد با چه کسی روابط عاشقانه‌ای دارد؟", "ساخت فصل اول مجموعه تلویزیونی آناتومی گری چه مدت طول کشید؟" ]
آناتومی گری
آغاز فصل هفتم به شدت تحت تأثیر حادثهٔ تیراندازی است. کریستینا تصمیم می‌گیرد پزشکی را کنار بگذارد زیرا از آن حادثه صدمات روحی شدیدی خورده. در این فصل کریستینا و اوون باهم عروسی می‌کنند. مردیت با دستکاری در تحقیقات دکتر شپرد زمینه را برای دستیابی همسر دکتر وبر به داروی آزمایشی درمان آلزایمر فراهم می‌کند. اما الکس کارو یک شب که مست است همه چیز را لو می‌دهد. نام شپرد به لیست سیاه اِف‌دی‌اِی می‌رود. در این فصل آریزونا رابینز و کالی تورس باهم عروسی می‌کنند. در این فصل کالی تورس صاحب یک دختر به نام سوفیا می‌شود؛ و همچنین درک و مردیت یک کودک آفریقایی به نام زولا را به فرزندخواندگی می‌پذیرند. گفتنی است که در این فصل ریاست بیمارستان سیاتل گریز مرسی وست به دلیل استعفای دکتر شپرد از ریاست، به دکتر ریچارد وبر بازمی‌گردد.
[ "آغاز کدام فصل مجموعه تلویزیونی آناتومی گری به شدت تحت تأثیر حادثهٔ تیراندازی است؟", "در کدام فصل مجموعه تلویزیونی آناتومی گری کریستینا و اوون باهم عروسی می‌کنند؟", "در فصل هفتم مجموعه تلویزیونی آناتومی گری کریستینا با چه کسی ازدواج می‌کند؟", "درکدام فصل از مجموعه تلویزیونی آناتومی گری ریاست بیمارستان سیاتل گریز مرسی وست به دلیل استعفای دکتر شپرد از ریاست، به دکتر ریچارد وبر بازمی‌گردد؟", "ساخت فصل هفتم مجموعه تلویزیونی آناتومی گری چه مدت طول کشید؟" ]
آناتومی گری
فصل هشتم حول رابطهٔ بد مردیت و شپرد به دلیل دستکاری مردیت در تحقیقات دکتر شپرد آغاز می‌شود. ابتدا مردیت توسط دکتر وبر اخراج می‌شود اما بعدها دوباره بازمی‌گردد. در این فصل دکتر وبر از ریاست کناره‌گیری می‌کند و ریاست به دکتر آون هانت می‌رسد. در درازای این فصل رابطهٔ مردیت و شپرد عادی می‌شود. در پایان این فصل مشخص می‌شود که آون هانت به همسرش کریستینا خیانت کرده و یک رابطهٔ پنهانی داشته‌است بنابراین کریستینا از او بیزار می‌شود. در قسمت‌های پایانی این فصل آزمون بورد تخصصی دکترها انجام می‌شود که تمامی دکترهای بیمارستان سیاتل گریز مرسی وست قبول می‌شوند به جز دکتر آوریل کپنر. در قسمت پایانی این فصل یک حادثهٔ سقوط هواپیمای دکترها رخ می‌دهد که در طی آن دکتر لکسی‌گری کشته می‌شود و دکتر مارک اسلون به شدت زخمی می‌شود.
[ "فصل هشتم مجموعه تلویزیونی آناتومی گری حول چه موضوعی آغاز می‌شود؟", "در فصل هشتم مجموعه تلویزیونی آناتومی گری مشخص می‌شود که چه کسی به کریستینا خیانت کرده‌است؟", "در کدام قسمت مجموعه تلویزیونی آناتومی گری مشخص می‌شود که آون هانت به همسرش کریستینا خیانت کرده و یک رابطهٔ پنهانی داشته‌است؟", "ساخت فصل هشتم مجموعه تلویزیونی آناتومی گری چه مدت طول کشید؟" ]
آناتومی گری
قسمت‌های ابتدایی این فصل به حوادث پس از سقوط هواپیما می‌پردازد؛ مارک اسلون پس از مدتی بیهوشی سرانجام می‌میرد، کریستینا که به شدت تحت تأثیر حادثهٔ سقوط هواپیما است بهبودی پیدا می‌کند دکتر هانت را ترک می‌کند و به بیمارستانی دیگر می‌رود ولی هنوز هم با مردیت از راه اینترنت رابطه دارد. شپرد در حادثهٔ هواپیما از ناحیهٔ دست صدمه دیده و موقتاً نمی‌تواند عمل کند. همچنین دکتر تورس مجبور می‌شود پای همسر خود دکتر آریزونا رابینز که در این حادثه به‌شدت آسیب دیده است را قطع کند، رابطهٔ این دو به‌شدت تحت تأثیر این موضوع قرار میگیرد و در پایان فصل آریزونا به تورس خیانت می‌کند. در این فصل همچنین درک و مردیت صاحب فرزند می‌شوند و نام او را بیلی میگذارند در پایان فصل دکتر ریچارد وبر دچار حادثهٔ برق‌گرفتگی می‌شود.
[ "قسمت‌های ابتدایی فصل نهم مجموعه تلویزیونی آناتومی گری به چه موضوعی می‌پردازد؟", "در پایان فصل نهم از مجموعه تلویزیونی آناتومی گری آریزونا به چه کسی خیانت می‌کند؟", "در پایان کدام فصل از مجموعه تلویزیونی آناتومی گری دکتر ریچارد وبر دچار حادثهٔ برق‌گرفتگی می‌شود؟", "در پایان فصل نهم از مجموعه تلویزیونی آناتومی چه کسی دچار حادثهٔ برق‌گرفتگی می‌شود؟" ]
آناتومی گری
در اکتبر ۲۰۰۶، بر سر صحنهٔ فیلم‌برداری واشینگتن به خاطر همجنسگرا بودن تی آر نایت به او توهین کرد. بعد نایت همجنسگرا بودنش را در رسانه‌ها فاش کرد. سپس اتحادیه جلوگیری از توهین به همجنسگرایان از واشینگتن خواست تا عذرخواهی کند. در ۷ جون ۲۰۰۷، شبکه ای‌بی‌سی اعلام کرد که تصمیم گرفته تا قرارداد واشینگتن را تمدید نکند. واشینگتن اعلام کرد که از این تصمیم شبکه «متأسف» شده‌است. او گفت اگر از او می‌خواستند تا نقش کوچکی در سریال ایفا کند، او این کار را می‌کرد. در قسمتی از این سریال که در تاریخ ۹ می ۲۰۰۸ پخش شد، از عکس وی استفاده شد. بعد از روی آنتن رفتن این قسمت، پیتر نلسون وکیل مدافع واشینگتن به ای‌بی‌سی و اس‌ای‌جی اعلام کرد که این کار آن‌ها غیرقانونی بوده‌است. هاوارد براگمن، ناشر وی به خبرنگاران گفت: «آن‌ها حق داشتند تا از نام و یاد این شخصیت در سریال استفاده کنند، ولی نمی‌توانستند عکس او را نشان بدهند» و ادامه داد که این مسئله، به صورت مالی حل خواهد شد.
[ "در چه تاریخی بر سر صحنهٔ فیلم‌برداری واشینگتن به خاطر همجنسگرا بودن تی آر نایت به او توهین کرد؟", "در اکتبر ۲۰۰۶، بر سر صحنهٔ فیلم‌برداری واشینگتن به چه علت به تی آر نایت توهین کرد؟", "در چه تاریخی شبکه ای‌بی‌سی اعلام کرد که تصمیم گرفته تا قرارداد واشینگتن را تمدید نکند؟", "شبکه ای‌بی‌سی از چه سالی فعالیت خود را آغاز کرد؟" ]
آناتومی گری
آناتومی‌گری برندهٔ جوایز متعددی شده‌است. سه بار موفق به دریافت جایزه امی شده‌است. در سال ۲۰۰۶ کارگردانان این سریال برندهٔ جایزهٔ بهترین سریال درام شدند. در سال ۲۰۰۷، کاترین هیگل برندهٔ جایزهٔ بهترین بازیگر زن درام شد. در سال ۲۰۱۰ آن‌ها موفق به دریافت جایزهٔ بهترین گریم برای سریال تک‌دوربینه شدند. ساندرا اوه و چاندرا ویلسون هر کدام به ترتیب در سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ برندهٔ جایزهٔ بهترین بازیگر زن درام در جشنواره گلدن گلوب شدند. این سریال در جشنواره‌های متعدد دیگر برندهٔ جایزهٔ بهترین سریال درام سال شده‌است.
[ "مجموعه تلویزیونی آناتومی‌گری چند بار موفق به دریافت جایزه امی شده‌است؟", "در چه سالی کارگردانان سریال آناتومی‌گری برندهٔ جایزهٔ بهترین سریال درام شدند؟", "در چه سالی کاترین هیگل برندهٔ جایزهٔ بهترین بازیگر زن درام شد؟", "در سال ۲۰۰۷، چه کسی برندهٔ جایزهٔ بهترین بازیگر زن درام شد؟", "ساندرا اوه در چه سالی برندهٔ جایزهٔ بهترین بازیگر زن درام در جشنواره گلدن گلوب شد؟", "چاندرا ویلسون در چه سالی برندهٔ جایزهٔ بهترین بازیگر زن درام در جشنواره گلدن گلوب شد؟", "ساندرا اوه در چه سنی برندهٔ جایزهٔ بهترین بازیگر زن درام در جشنواره گلدن گلوب شد؟", "کاترین هیگل در چه سنی برندهٔ جایزهٔ بهترین بازیگر زن درام شد؟" ]
اسب
اسب یا باره با (نام علمی: Equus ferus caballus)، یکی از دو زیرگونه‌های اسب وحشی (Equus ferus) است. این جانور پستاندار و فَردسُم است و به تیره اسبیان تعلق دارد. فرگشت اسب از ۴۵ تا ۵۵ میلیون سال پیش به این سو آغاز شده‌است، گذشتهٔ اسب‌های بزرگ و تک‌سم امروزی به جانورانی کوچک‌جثه و چندسم بازمی‌گردد. نزدیک به ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد انسان تلاش کرد تا اسب را اهلی کند. گمان بر این است که تا سال ۳۰۰۰ پیش از میلاد اسب‌های اهلی در جاهای گوناگونی از زمین حضور داشتند. اسب‌های زیرگونهٔ caballus اهلی شده‌اند، اگرچه بسیاری از آن‌ها در طبیعت آزاد زندگی می‌کنند. البته اسب‌هایی وجود دارند که هرگز اهلی نشده‌اند؛ برای نمونه اسب شوالسکی تنها زیرگونه‌ای است که واقعاً تاکنون وحشی باقی مانده‌است.
[ "چندسال پیش از میلاد انسان تلاش کرد تا اسب را اهلی کند؟", "گمان بر این است که تا چند سال پیش از میلاد اسب‌های اهلی در جاهای گوناگونی از زمین حضور داشتند؟", "تنها زیرگونه‌ی اسب که واقعاً تاکنون وحشی باقی مانده‌است کدام است؟\n", "فرگشت اسب از چند سال پیش به این سو آغاز شده‌است؟", "مشخصه‌ی اسب شوالسکی چیست؟" ]
اسب
در فارسی به اسب ماده مادیان و به اسب نر نریان می‌گویند. فرزند آنها کره اسب خوانده می‌شود.
[ "در فارسی به اسب ماده چه می‌گویند؟", "در فارسی به اسب نر چه می‌گویند؟", "در فارسی به فرزند اسب چه می‌گویند؟", "خوراک اصلی اسب چیست؟" ]
اسب
کهن‌ترین گونه شناخته شده از تیره اسبیان خرگوشک‌دد (نام علمی: Hyracotherium) است که میان ۵۵ تا ۴۵ میلیون سال پیش در دوره ائوسن زندگی می‌کرد. این جانور ۴ انگشت در هر پای جلویی داشت و ۳ انگشت در پاهای عقبی. انگشت اضافه در پاهای جلو با پدیدار شدن میان‌اسب‌آبی (نام علمی: Mesohippus) در ۳۷ تا ۳۲ میلیون سال پیش از میان رفت. با گذر زمان، انگشت‌های کناری (بیرونی) اضافی کوچک و کوچک‌تر شدند تا آنکه ناپدید گشتند. همه آنچه در اسب‌های کنونی باقی مانده‌است تعدادی استخوان وستیجیال کوچک در پا زیر زانو است. پاهای آن‌ها همچنین با ناپدید شدن انگشتان بلندتر شد تا آنکه اسب‌ها تبدیل به سم‌دارانی شدند که می‌توانستند با سرعت زیاد بدوند. تا هنگام ۵ میلیون سال پیش، اسب نوین کنونی پدید آمده بود. دندان‌های اسب همچنین خود را از دندان‌هایی برای خوردن گیاهان نرم و گرمسیر به دندان‌هایی برای جویدن علف‌های اندکی خشک‌تر و سپس علف‌های دشت و صحراها تغییر دادند. از این رو، اسب‌های نخستین از جانورانی برگ‌خوار و جنگل‌نشین به جانورانی علف‌خوار و ساکن مناطق نیمه‌خشک سراسر جهان از جمله استپهای اوراسیا و دشت‌های بزرگ آمریکای شمالی تبدیل شدند.
[ "کهن‌ترین گونه شناخته‌شده از تیره اسبیان چیست؟", "خرگوشک‌دد چند سال پیش در دوره ائوسن زندگی می‌کرد؟", "خرگوشک‌دد در کدام دوره زندگی می‌کرد؟", "خرگوشک‌دد چند انگشت در هر پای جلویی داشت؟", "خرگوشک‌دد چند انگشت در هر پای عقبی داشت؟", "انگشت اضافه در پاهای جلو خرگوشک‌دد چند سال پیش از میان رفت؟", "راه رفتن اسب به چه صورت است؟" ]
اسب
تا هنگام ۱۵٬۰۰۰ سال پیش، اسب امروزین جانوری با گستردگی فراوان در هام‌شمالگان بود. استخوان‌های اسب از این دوره، یعنی پایان پلیستوسن، در اروپا، اوراسیا، برینژیا ، و آمریکای شمالی یافت شده‌اند. این در حالی است که میان ۱۰٬۰۰۰ تا ۷٬۶۰۰ سال پیش، اسب در آمریکای شمالی منقرض شد و در دیگر نقاط نیز کمیاب. دلایل این انقراض هنوز به درستی شناخته نشده‌اند، ولی یک نگره به این اشاره می‌کند که انقراض در آمریکای شمالی مصادف با ورود انسان بود. دیگر بررسی بر این باور است که تغییرات آب و هوایی باعث ایجاد توندراهایی فاقد گیاهان مفید برای این جانوران در نزدیک به ۱۲٬۵۰۰ سال پیش شد.
[ "تا چند سال پیش اسب امروزین جانوری با گستردگی فراوان در هام‌شمالگان بود؟", "استخوان‌های اسب امروزین از کدام دوره در اروپا، اوراسیا، برینژیا، و آمریکای شمالی یافت شده‌اند؟", "استخوان‌های اسب امروزین از پایان پلیستوسن، در کجاها یافت شده‌اند؟", "چند سال پیش اسب امروزین در آمریکای شمالی منقرض و در دیگر نقاط نیز کمیاب شد؟", "چه عاملی باعث ایجاد توندراهایی فاقد گیاهان مفید برای اسب‌های امروزین در نزدیک به ۱۲٬۵۰۰ سال پیش شد؟", "پوشش جانوری در آمریکای شمالی چگونه است؟", "چند گونه اسب در ایران وجود دارد؟", "پرورش اسب در کدام مناطق ایران رواج دارد؟" ]
اسب
اسب شوالسکی (با نام علمی Equus ferus przewalskii) که پس از نیکولای شوالسکی کاشف روس نامگذاری شد زیرگونه‌ای کمیاب از اسب است. این جانور با نام «اسب وحشی مغولستان» نیز شناخته می‌شود. مردم مغولستان آن را با نام تاکی می‌شناسند و قرقیزها آن را کیرتاگ صدا می‌کنند. این زیرگونه میان سال‌های ۱۹۶۹ تا ۱۹۹۲ در طبیعت منقرض شده بود، با این حال دسته‌های کوچکی از آن‌ها در باغ‌وحش‌های سراسر جهان نگهداری می‌شدند. در ۱۹۹۲، در پی تلاش‌های چند باغ‌وحش برای بازگرداندن آن به حیات وحش، اسب‌های شوالسکی وحشی در مغولستان رها شدند و امروزه می‌توان آن‌ها را در این کشور یافت.
[ "کدام اسب پس از نیکولای شوالسکی کاشف روس نامگذاری شد و زیرگونه‌ای کمیاب از اسب است؟", "نام دیگر اسب شوالسکی چیست؟", "قرقیزها به اسب شوالسکی چه می‌گویند؟", "اسب‌های شوالسکی در چه سال‌هایی در طبیعت منقرض شده بود؟", "در چه سالی در پی تلاش‌های چند باغ‌وحش برای بازگرداندن اسب شوالسکی به حیات وحش، اسب‌های شوالسکی وحشی در مغولستان رها شدند و امروزه می‌توان آن‌ها را در این کشور یافت؟", "جمعیت مغولستان چقدر است؟" ]
اسب
طول عمر یک اسب اهلی امروزی به نژاد، روش نگهداری و شرایط محیطی بستگی دارد اما می‌توان امید داشت که یک اسب میان ۲۵ تا ۳۰ سال عمر کند. البته گونه‌های خاص وجود دارد که تا ۴۰ سال و گاهی بیشتر هم عمر می‌کنند. پیرترین اسبی که برای وجود آن سند در دسترس است بیلی پیر نام دارد که در سدهٔ ۱۹ میلادی زندگی می‌کرده و تا سن ۶۲ سالگی رسیده بود. «شوگر پوف» نام یک اسب از نژاد اسبچه است که توانسته بود لقب پیرترین اسب زنده را از آن خود کند و نامش را میان رکوردهای جهانی گینس ثبت کند؛ این اسب در سن ۵۶ سالگی در ۲۰۰۷ از دنیا رفت.
[ "طول عمر یک اسب اهلی امروزی به چه عواملی بستگی دارد؟", "طول عمر یک اسب اهلی امروزی چقدر است؟", "طول عمر یک اسب اهلی امروزی چقدر است؟", "پیرترین اسبی که برای وجود آن سند در دسترس است چه نام دارد؟", "پیرترین اسبی در کدام سده زندگی می‌کرده‌است؟", "پیرترین اسب به چه سنی رسیده‌بود؟", "«شوگر پوف» چگونه اسبی بود؟", "«شوگر پوف» که یک اسب از نژاد اسبچه است در چند سالگی از دنیا رفت؟", "«شوگر پوف» که یک اسب از نژاد اسبچه است در چه سالی از دنیا رفت؟", "اسب با نام «شوگر پوف» از کدام نژاد است؟", "«شوگر پوف» که یک اسب از نژاد اسبچه است در کدام کشور زندگی می‌کرد؟", "«شوگر پوف» که یک اسب از نژاد اسبچه است در کدام کشور از دنیا رفت؟" ]
اسب
استاندارد سنتی برای بلندی یک اسب یا اسبچه در هنگام بزرگسالی، ۱۴٫۲ وجب (۱۴۷ سانتیمتر) است. اگر قد حیوان برابر با ۱۴٫۲ وجب یا بیشتر بود حیوان، اسب خوانده می‌شود اما اگر قدش کوتاه‌تر بود، اسبچه دانسته می‌شد. البته استثناهای زیادی برای این پیمانهٔ سنجش وجود دارد. در استرالیا اسبچه به آن‌هایی گفته می‌شود که قدی کوتاه‌تر از ۱۴ وجب (۱۴۲ سانتیمتر) دارند. برای مسابقه در سرزمین‌های غربی ایالات متحده، این معیار ۱۴٫۱ وجب (۱۴۵ سانتیمتر) است. فدراسیون ورزش‌های سوارکاری، بلندی اندام اسب را در سامانهٔ متری می‌سنجد و به آن‌هایی اسبچه می‌گوید که بدون نعل، قدی کوتاه‌تر از ۱۴۸ سانتیمتر در جلوگاه داشته باشند؛ که اگر نعل اسب را در نظر بگیریم به ۱۴٫۲ وجب یا ۱۴۹ سانتیمتر می‌رسیم.
[ "استاندارد سنتی برای بلندی یک اسب یا اسبچه در هنگام بزرگسالی چند وجب است؟", "استاندارد سنتی برای بلندی یک اسب یا اسبچه در هنگام بزرگسالی چند سانتی‌متر است؟", "نحوه تشخیص اسب و اسبچه از قد حیوان چگونه است؟", "در استرالیا به چه اسب‌هایی اسبچه گفته‌می‌شود؟", "فدراسیون ورزش‌های سوارکاری چه اسب‌هایی را بعنوان اسبچه در نظر می‌گیرد؟", "پرورش اسب در کدام استان‌های ایران رواج بیشتری دارد؟", "پوشش گیاهی استرالیا چگونه است؟" ]
اسب
اسبچه‌ها معمولاً، یال، دُم و در مجموع پوشش ضخیم‌تری دارند. همچنین به نسبت پاهایی کوتاه‌تر، قوس شکم پهن‌تر، استخوان‌های سنگین تر، گردن کلفت‌تر و کله‌ای کوتاه با پیشانی پهن دارند. این جانور از اسب آرام‌تر است و در عین حال از هوش خوبی برخوردار است که گاهی از آن برای همکاری با انسان بهره می‌برد. اندام کوچک تنها نشانهٔ این حیوان نیست برای نمونه اسبچه شتلند که به‌طور متوسط ۱۰ وجب یا ۱۰۲ سانتیمتر است هم یک اسبچه دانسته می‌شود. در مقابل گونه‌هایی از اسب مانند فالابلا و اسب‌های مینیاتوری یا کوچک‌اندام که بلندی آن‌ها به بیش از ۷۶ سانتیمتر نمی‌رسد در دفترهای ثبت نژاد به عنوان «اسب بسیار کوچک» رده‌بندی شده‌اند و نه اسبچه.
[ "اسبچه‌ها معمولاً به چه شکلی هستند؟", "اسبچه شتلند به‌طور متوسط چند سانتی متر است؟", "اسبچه شتلند به‌طور متوسط چند وجب است؟", "چه اسب‌هایی بعنوان «اسب بسیار کوچک» رده‌بندی شده‌اند؟", "اسب‌های مینیاتوری بیشتر در کدام کشور وجود دارند؟", "اسب‌های فالابلا بیشتر در کدام کشور قرار دارند؟" ]
اسب
بسیاری از ژنهایی که الگوها و رنگ‌های پوست بدن اسب‌ها را تولید می‌کنند شناسایی شده‌اند. آزمایش‌های ژنتیکی کنونی توانسته‌اند کمینه ۱۳ الل گوناگون مؤثر بر رنگ پوست را پیدا کنند، و پژوهش بر روی یافتن ژن‌های جدید مرتبط با ویژگی‌های این جانور ادامه دارد. رنگ‌های اصلی بدن اسب‌ها یعنی کرنگ و سیاه توسطی ژنی کنترل‌شده توسط گیرنده ملانوکورتین ۱ تعیین می‌شوند. این ژن با نام‌های «ژن گسترش» یا «فاکتور قرمز» نیز شناخته می‌شود، چرا که فرم مغلوب آن قرمز رنگ است و فرم غالبش سیاه. ژن‌های اضافی دیگری سرکوب رنگ سیاه به رنگ‌آمیزی نقطه‌ای را کنترل می‌کنند؛ عملی که باعث پدید آمدن اسب‌های کهر می‌شود. این ژن‌ها همچنین مسوول تولید همه دیگر الگوهای رنگ‌آمیزی گوناگونی هستند که بر پوست بدن اسب‌ها پدید می‌آیند.
[ "آزمایش‌های ژنتیکی کنونی توانسته‌اند کمینه‌ی چند علل گوناگون مؤثر بر پوست اسب را پیدا کنند؟", "رنگ‌های اصلی بدن اسب‌ها چیست؟", "رنگ‌های اصلی بدن اسب‌ها یعنی کرنگ و سیاه توسط کدام ژن تعیین می‌شوند؟", "ژنی کنترل‌شده توسط گیرنده ملانوکورتین ۱ که رنگ‌های اصلی بدن اسب‌ها یعنی کرنگ و سیاه توسط آن تولید می‌شود به چه نام‌هایی شناخته‌می‌شود؟", "فرم مغلوب ژن گسترش در بدن اسب‌ها به چه رنگ است؟", "فرم غالب ژن گسترش در بدن اسب‌ها به چه رنگ است؟", "اسب‌ها به چه بیماری‌هایی دچار می‌شوند؟", "خواب اسب‌ها به چه صورت است؟" ]
اسب
بدن اسب به‌طور میانگین ۲۰۵ استخوان دارد. تفاوت مهم میان استخوان‌بندی بدن اسب و انسان این است که اسب ترقوه ندارد و پاهایش مستقیم به ستون مهره‌ها وصل شده‌است برای این منظور یک مجموعهٔ نیرومند از ماهیچه، تاندون و رباط که وظیفهٔ اتصال شانه‌ها به تنه (ناحیهٔ سینه و شکم) را دارند همکاری می‌کنند. پا و سُم‌های اسب هم ساختار بسیار ویژه‌ای دارند. استخوان‌های پای آن‌ها متفاوت از آنچه در انسان است پخش شده‌اند. برای نمونه، بخشی از بدن اسب که «زانو» خوانده می‌شود در اصل از استخوان‌های مچی تشکیل شده‌اند که مطابق با مچ دست انسان هستند. استخوان‌های پایینی پا مطابق با استخوان‌های دست یا پای انسان هستند. اسب همچنین هیچ ماهیچه‌ای در پاهای خود زیر زانوها و ران خود ندارد و تنها پوست، مو، استخوان، تاندون، رباط، غضروف، و بافت‌های مرتبط مخصوصی که سم را می‌سازند در آن ناحیه قرار گرفته‌اند.
[ "بدن اسب به‌طور میانگین چند استخوان دارد؟", " تفاوت مهم میان استخوان‌بندی بدن اسب و انسان چیست؟", "بخشی از بدن اسب که «زانو» خوانده می‌شود در اصل از چه استخوان‌هایی تشکیل شده‌است؟ ", "بخشی از بدن اسب که «زانو» خوانده می‌شود مطابق با کدام قسمت بدن انسان است؟", "بزرگترین اسب ثبت‌شده در تاریخ چه نام دارد؟" ]
اسب
پاهای اسب و گام برداشتنش آنقدر مهم هستند که در فرهنگ غربی ضرب‌المثلی به شکل «اسبی که پا ندارد، اسب نیست» وجود دارد. سُم اسب از بندهای سرانگشتی، که معادل آن در انسان برابر با سر انگشتان می‌شود، آغاز می‌شوند و توسط غضروف و دیگر بافت‌های نرم پُرخون احاطه می‌شوند. دیواره خارجی سم از همان ماده‌ای ساخته شده‌است که ناخن انسان را می‌سازد. نتیجه چنین چیزی آن است که این جانور با میانگین ۵۰۰ کیلوگرم وزن می‌تواند بر همان استخوان‌هایی گام بردارد که گویی انسانی بر سر انگشتانش راه می‌رود. برای حفاظت از سم در شرایط گوناگون، نعل‌بندان به درون سم اسبان نعل فرو می‌برند. سم همواره به رشد خود ادامه می‌دهد و در بیشتر اسب‌های اهلی نیاز به کوتاه شدن در بازه‌های زمانی ۵ تا ۸ هفته‌ای دارد. نعل را می‌توان برابر کفش برای اسب دانست. بدون نعل، سم اسب‌ها از راه رفتن آسیب‌های بزرگ می‌بیند. آسیب‌هایی که گاهی به لنگ شدن اسب‌ها برای همیشه می‌انجامد.
[ "ماده‌ای که دیواره خارجی سم اسب از آن تشکیل می‌شود مشابه ماده‌ای است که کدام قسمت بدن انسان را می‌سازد؟", "میانگین وزن اسب چقدر است؟", "چه چیزی را می‌توان برابر کفش برای اسب دانست؟", "میانگین وزن اسبچه‌ها چقدر است؟" ]
اسب
دندان‌های اسب برای چرا ساخته شده‌است. یک اسب بزرگسال، روی هم رفته ۱۲ دندان پیش (۶ تا در هر فک) در جلوی دهانش دارد. این دندان‌ها برای گاز گرفتن علف‌ها و دیگر گیاهان کاربرد دارد. ۲۴ دندان در دهان اسب برای جویدن ساخته شده‌اند که دندان‌های آسیاب کوچک و دندان‌های آسیاب بزرگ در انتها، پُشت دهان جای گرفته‌اند. اسب‌های اخته شده چهار دندان اضافه تر در پشت دندان‌های پیش دارند این دندان‌ها مانند دندان نیش است. برخی اسب‌ها (نر و ماده) یک تا چهار دندان بسیار کوچک وستیجیال در جلوی دندان‌های آسیاب بزرگ دارند. این دندان‌های کوچک که «دندان گرگی» نامیده می‌شوند که معمولاً کشیده می‌شوند چون در هنگام بستن دهنه به اسب، مزاحمت ایجاد می‌کنند. میان دندان‌های پیشین و آسیاب بزرگ یک فضای تهی وجود دارد که در هنگامی که اسب رام شده‌است، دهنهٔ اسب مستقیم روی لثههایش در آن ناحیه جای می‌گیرد.
[ "یک اسب بزرگسال، روی هم رفته چند دندان پیش دارد؟", "یک اسب بزرگسال در هر فک خود چند دندان پیش دارد؟", "دندان‌های پیش اسب چه کابردی دارند؟", "چند دندان در اسب برای جویدن ساخته شده‌اند؟", "اسب‌های اخته‌شده چند دندان اضافه‌تر در پشت دندان‌های پیش دارند؟", "کدام دندان‌های اسب معمولاً کشیده می‌شوند چون در هنگام بستن دهنه به اسب، مزاحمت ایجاد می‌کنند؟", "به چه دلیل «دندان گرگی» اسب معمولاً کشیده می‌شود؟", "نژاد اسب بسته به خوی جانور، دارای چند دستهٔ مهم است؟", "به چه اسب‌هایی اسب خونسرد گفته‌می‌شود؟", "به چه اسب‌هایی اسب خونگرم گفته‌می‌شود؟", "افسار اسب چند نوع است؟", "یک اسب روزانه چند لیتر آب می‌نوشد؟" ]
اسب
اسب جانوری گیاه‌خوار است. خوراک این حیوان علوفه، چمن و دیگر رشته‌های گیاهی است. اسب به‌طور پیوسته در تمام روز در حال چریدن است بنابراین در مقایسه با انسان، معدهٔ نسبتاً کوچکی دارد ولی در مقابل رودهای بسیار بلند دارد. این روده جابجایی پیوستهٔ مواد خوراکی و تغذیهٔ بدن را آسان می‌کند. یک اسب ۴۵۰ کیلوگرمی در روز ۷ تا ۱۱ کیلوگرم غذا می‌خورد و در یک روز معمولی ۳۸ تا ۴۵ لیتر آب می‌نوشد. اسب‌ها برخلاف بسیاری از جانوران نشخوارکننده مانند انسان اند و تنها یک معده دارند اما برخلاف انسان‌ها می‌توانند سلولز را هضم کنند. هضم سلولز در سکوم و پیش از ورود به رودهٔ بزرگ روی می‌دهد. اسب‌ها نمی‌توانند خورده‌هایشان را بالا بیاورند برای همین اگر اسبی نتواند خوراکش را به خوبی هضم کند دچار درد شکمی، یکی از عامل‌های معمول مرگ، می‌شود.
[ "خوراک اسب چیست؟", "یک اسب ۴۵۰ کیلوگرمی در روز چند کیلوگرم غذا می‌خورد؟", "یک اسب ۴۵۰ کیلوگرمی در روز چند لیتر آب می‌نوشد؟", "اسب پر حرارت به چه اسبی گفته‌می‌شود؟" ]
اسب
حس‌های اسب معمولاً از حس‌های انسان توانمندتر است. اسب مانند درندگان باید همواره از رویدادهای پیرامونش آگاه باشد. اسب‌ها در میان پستانداران خشکی، بزرگترین چشم را دارند، و البته چشمانشان در دو سوی سرشان قرار دارند. با این چشم‌ها، بازهٔ دید اسب به ۳۵۰ درجه می‌رسد که نزدیک به ۶۵ درجه آن را با هر دو چشم و ۲۸۵ درجه باقی‌مانده را با یک چشم می‌بیند. اسب‌ها دید بسیار خوبی در شب و روز دارند اما تنها دو رنگ را می‌بینند. وضعیت دید آن‌ها از نظر رنگ مانند کوررنگی در انسان است که تنها چند رنگ، به ویژه قرمز و رنگ‌های مرتبط با آن به صورت سایهٔ سبز قابل دیدن است.
[ "در میان پستانداران خشکی، کدام حیوان بزرگترین چشم را داراست؟", "چشمان اسب‌ها در کدام قسمت بدنشان قرار دارند؟", "بازه‌ی دید اسب چگونه است؟", "اسب قادر به دیدن چند رنگ است؟", "دوران بارداری اسب ماده چند روز است؟" ]
اسب
در حالت طبیعی و پایه، همهٔ اسب‌ها برای جابجایی با چهار گام حرکت می‌کنند، در حالت قدم رو یا پایه، سرعت اسب به‌طور میانگین ۶٫۴ کیلومتر بر ساعت است. اگر به صورت دو گام-دو گام بجهد (هر بار دوپا به صورت قطری) در آن صورت سرعتش به ۱۳ تا ۱۹ کیلومتر بر ساعت می‌رسد، اگر به صورت سه گام-سه گام بجهد سرعتش به ۱۹ تا ۲۴ کیلومتر بر ساعت می‌رسد و اگر به صورت چهارنعل بتازد به‌طور میانگین به ۴۰ تا ۴۸ کیلومتر بر ساعت می‌دود. بالاترین سرعت ثبت شده برای تاختن چهارنعل است در بازهٔ زمانی کوتاه، ۸۸ کیلومتر بر ساعت بوده‌است. علاوه بر این چهار روش راه رفتن، روش‌های دیگری هم وجود دارد که ممکن است بسته به نژاد و ساختار اندام اسب در توان حیوان نباشد.
[ "در حالت طبیعی و پایه، همهٔ اسب‌ها برای جابجایی با چند گام حرکت می‌کنند؟", "در حالت قدم رو یا پایه، سرعت اسب به‌طور میانگین چقدر است؟", "اگر اسب به صورت دو گام-دو گام بجهد (هر بار دوپا به صورت قطری) سرعتش به چند کیلومتر بر ساعت می‌رسد؟", "اگر اسب به صورت سه گام-سه گام بجهد سرعتش به چند کیلومتر بر ساعت می‌رسد؟\n", "اگر اسب به صورت چهارنعل بتازد به‌طور میانگین چند کیلومتر بر ساعت می‌دود؟", "چه محصولاتی از اسب به‌دست می‎‌آید؟" ]
اسب
در گذشته باور این بود که اسب‌ها هیچگونه توان درک و فهم ندارند و حیوانات باهوشی نیستند و اگر کاری می‌کنند از روی رفتارهای کلی گله است. پژوهش‌های امروزی نشان داده‌است که آن‌ها می‌توانند مجموعه‌ای از کارهای مربوط به شناخت را انجام دهند یا از دید روانی دچار چالش شوند مانند جستجوی غذا یا شناسایی سامانهٔ اجتماعی. یک اسب می‌تواند تصویرهای دو بُعدی را از سه بُعدی تشخیص دهد. بررسی‌ها نشان داده که یک اسب می‌تواند مسئله حل کند، سرعت را یاد بگیرد و آموخته‌هایش را در ذهنش نگه دارد. آن‌ها از راه خوگیری، حساسیت زدایی، شرطی‌شدن واکنشی و شرطی‌شدن فعال آموزش می‌بینند. آن‌ها به ابزارهای مثبت و منفی پاسخ می‌دهند و از آن‌ها یادمی‌گیرند. همچنین یک اسب می‌تواند تا چهار بشمارد.
[ "اسب‌ها از چه راه‌هایی آموزش می‌بینند؟", "یک اسب می‌تواند تا چه عددی بشمارد؟", "برخلاف باور گذشته که تصور می‌کردند اسب‌ها هیچگونه توان درک و فهم ندارند پژوهش‌های امروزی نشان داده‌است که اسب‌ها قادر به انجام چه کارهایی هستند؟", " اغلب اسب را نخست با کدام ویژگی بدنش معرفی می‌کنند؟" ]
اسب
اسب‌های اهلی نسبت به اسب‌های وحشی با چالش‌های بزرگتری روبرو می‌شوند چون آن‌ها در دنیایی زندگی می‌کنند که مانند طبیعتشان نیست و غریزهٔ آن‌ها خاموش شده‌است. اسب‌ها زود عادت می‌کنند و شرایط تازه را می‌پذیرند، اگر این روش به صورت پیوسته بر آن‌ها اعمال شود به آن بهتر پاسخ می‌دهند. برخی آموزش دهندگان اسب بر این باورند که «هوش» اسب به هوش تربیت‌کننده اش بستگی دارد هرچه تربیت‌کننده از روش‌های مثبت تری بهره ببرد شرایط مناسب برای یک حیوان تنها را بهتر فراهم کند اسب بهتر آموزش می‌بیند. آن‌هایی که اسب را آموزش می‌دهند می‌گویند که جدا از هوش اسب، شخصیت تربیت‌کنندهٔ آن هم در اینکه آن حیوان به یک محرک چه پاسخ‌هایی می‌دهد نقش دارد.
[ "به چه دلایلی اسب‌های اهلی نسبت به اسب‌های وحشی با چالش‌های بزرگتری روبرو می‌شوند؟", "عادت‌پذیری اسب‌ها چگونه است؟", "به چه دلیل آموزش دهندگان اسب بر این باورند که «هوش» اسب به هوش تربیت‌کننده اش بستگی دارد؟", "از جفت‌گیری اسب خونسرد با اسب پرحرارت کدام اسب به‌دست می‌آید؟" ]
اسب
اسب‌ها، پستاندارند و جاندارانی خون‌گرم دانسته می‌شوند. در این تعریف خون‌گرم در برابر عبارت خونسرد یا خزندگان خونسرد قرار می‌گیرد. هنگامی که از اسب‌ها و خانوادهٔ آن‌ها سخن به میان می‌آید، این عبارت‌ها معنی تازه‌ای به خود می‌گیرند. برای اسب، عبارت‌های خونگرم یا خونسرد برای اشاره به خوی حیوان است و نه تنظیم دمایی بدن آن. همچنین عبارت «پُرحرارت یا پر خون» (Hot blooded) هم وجود دارد و برای اشاره به اسب‌هایی است که بسیار حساس و پُر انرژی‌اند. عبارت «خونسرد» برای اسب‌هایی است که ساکت‌تر و آرام‌ترند. گاهی پُرحرارت به «اسب‌های سبک» یا «اسب‌های سواری» گفته می‌شود درحالی که اسب‌های خونسرد در ردهٔ «اسب‌های کار» و «اسب بارکش» جای می‌گیرند.
[ "برای اسب، عبارت‌های خونگرم یا خونسرد به چه چیزی اشاره دارد؟", "عبارت «پُرحرارت یا پر خون» برای اشاره به چه اسب‌هایی است؟", "عبارت «خونسرد» برای اشاره به چه اسب‌هایی است؟", "به چه اسب‌هایی پرحرارت گفته می‌شود؟", "کدام نوع اسب‌ها در رده‌ی «اسب‌های کار» و «اسب بارکش» جای می‌گیرند؟", "امروزه چند نژاد گوناگون اسب در جهان وجود دارند؟" ]
اسب
اسب‌های سنگین با اندامی عضلانی را به عنوان «اسب‌های خونسرد» می‌شناسند. آن‌ها را به دلیل توان ماهیچه‌ای و خوی آرام و صبورشان پرورش می‌دهند. مردم با کمک آن‌ها بارهای سنگین را جابجا می‌کردند. گاهی به این اسب‌های «غول‌های نجیب» هم گفته می‌شود. از جمله اسب‌های باری می‌توان به نژاد بلژیکی و کلایدزدیل اشاره کرد. برخی از این اسب‌ها مانند پرچرون سبک‌تر و چابک ترند و درکشیدن بار یا شخم زدن زمین در اقلیم خشک به کار می‌آیند. دیگران مانند شایر آرام‌تر و نیرومندترند و برای شخم زدن خاک‌های رسی کاربرد دارند. برخی اسبچهها هم در دستهٔ خونسردها جای می‌گیرند.
[ "اسب‌های سنگین با اندامی عضلانی را چه می‌نامند؟", "به چه دلیل «اسب‌های خونسرد» را پرورش می‌دهند؟", "به کدام اسب‌ها «غول‌های نجیب» گفته می‌شود؟", "اسب‌های شایر چه کاربردی دارند؟", "اسب پرچرون برای چه کارهایی مناسب است؟", "اسب‌ پرچرون بیشتر در کجا یافت می‌شود؟" ]
اسب
اهلی‌سازی همچنین از روی مقایسه ویژگی‌های ژنتیکی اسب‌های امروزین و آنچه از استخوان‌ها و دندان‌های باقی‌مانده از اسب‌های کهن، بررسی شده‌است. دگرگونی‌ها در درون‌مایه‌های ژنتیکی نشان می‌دهند که تعداد بسیار کمی از اسب‌های نر وحشی در ترکیب کنونی اسب‌های امروزین نقش داشته‌اند. در حالی است که بسیاری از اسب‌های ماده بخشی از گله‌های اهلی‌شده بوده‌اند. این مسئله در دگرگونی ژنتیکی میان دی‌ان‌ای‌هایی که از راه پدران منتقل شده‌اند (کروموزوم Y) با آنچه از سوی مادران منتقل شده‌اند (دی‌ان‌ای میتوکندریایی) نمود دارد. در مورد اسب، میزان بسیار کمی از تغییرات کروموزوم‌های Y دیده می‌شود، ولی تغییرات دی‌ان‌ای میتوکندریایی بسیار بالایی وجود دارد. همچنین، تغییرات محلی در دی‌ان‌ای میتوکندریایی دیده می‌شود که به دلیل تعلق ماده‌های وحشی به گله‌های محلی بوده‌است. دیگر نشانه اهلی‌سازی، افزایش در دگرگونی‌های رنگ پوست است. این دگرگونی و تنوع در رنگ پوست اسب‌ها میان ۵۰۰۰ تا ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد رخ داد.
[ "اهلی‌سازی اسب‌ها چگونه بررسی شده‌است؟", "دگرگونی و تنوع در رنگ پوست اسب‌ها چند سال پیش از میلاد رخ داد؟", "تغییرات محلی دیده شده در دی‌ان‌ای میتوکندریایی اسب به چه دلیل است؟", "نخستین مردمی که اسب را به کار گرفتند چه کسانی بودند؟" ]
اسب
نژادهای گوناگون اسب به دلیل نیاز به دارا بودن ویژگی‌های مشخص در اندامشان، که برای انسان‌ها سودمند بودند، پدید آمدند. از این رو، نژادی خالص‌شده اما قوی‌هیکل همچون اندلوس برای مصارف باربری و سواری - و البته با تمایل به انجام درساژ - شکل گرفت. اسب‌های سنگین‌وزن به دلیل نیاز به انجام کارهای سنگین در کشتزارها و کشیدن گاریهای سنگین پرورش یافتند. دیگر نژادها نیز برای کارهای سبک کشاورزی، سوارکاری و ورزش، یا صرفاً زیبایی و به عنوان جانور خانگی پرورش یافتند. بعضی نژادها حاصل ترکیب نژادهای گوناگون در طی صدها سال هستند ولی نیاکان بعضی دیگر یک نر مولد مشخص یا تعداد محدودی مولد آغازین بوده‌اند. در غرب، این روند انتقال ویژگی‌ها از یک والد به نسل پس از خود در دفترچه‌هایی ویژه به ثبت می‌رسید. از قدیمی‌ترین این دفترچه‌ها می‌توان به دفترچه عمومی پرورشگاه اشاره کرد که دفتری شجره‌نامه‌وار از اسب‌های گوناگون بود که در سال ۱۷۹۱ آغاز به ثبت کرد.
[ "نژادهای گوناگون اسب به چه دلیلی به‌وجود آمدند؟", "نژاد خالص‌شده اما قوی‌هیکل همچون اسب اندلوس برای چه مصارفی شکل گرفت؟", "اسب‌های سنگین‌وزن به چه دلیل پرورش یافتند؟", "پیرترین اسب در کدام کشور است؟" ]
اسب
کاسیان نخستین مردمی بودند که اسب را به کار گرفتند، آن‌ها بودند که برای مردم بین‌النهرین پایین که غیر از الاغ حیوان کاری دیگری نمی‌شناختند، اسب را رام و آماده کردند، چنان بود که مردم بین‌النهرین پایین اسب را " الاغ کوهستانی " می‌خواندند.امروزه در سراسر جهان اسب‌ها در کاربردهای تفریحی، ورزشی و... دیده می‌شوند. سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد برآورد کرده بود که تا سال ۲۰۰۸ نزدیک به ۵۹٬۰۰۰٬۰۰۰ اسب در سراسر جهان زندگی کند که ۳۳٬۵۰۰٬۰۰۰ آن، از آن آمریکا، ۱۳٬۸۰۰٬۰۰۰ از آن آسیا، ۶٬۳۰۰٬۰۰۰ از آن اروپا و درصد کمتر آن‌ها از آن آفریفا و اقیانوسیه باشد. برآورد شده‌است که ۹٬۵۰۰٬۰۰۰ اسب تنها در ایالات متحدهٔ آمریکا زندگی می‌کند. سازمان‌های آمریکایی دریافته‌اند که فعالیت‌های اقتصادی در ارتباط مستقیم با اسب سرمایه‌ای نزدیک به ۳۹ میلیارد دلار را در این کشور جابجا می‌کند که با افزودن فعالیت‌های در ارتباط غیرمستقیم با اسب این رقم به ۱۰۲ میلیارد دلار می‌رسد. در یک نظر سنجی که در سال ۲۰۰۴ از سوی انیمال پلانت با شرکت ۵۰٬۰۰۰ نفر از ۷۳ کشور برگزار شد، اسب‌ها رتبهٔ چهارمین حیوان دوست داشتنی مردم را از آن خود کردند.
[ "چه کسانی برای مردم بین‌النهرین پایین که غیر از الاغ حیوان کاری دیگری نمی‌شناختند، اسب را رام و آماده کردند؟", "مردم بین‌النهرین پایین اسب را با چه نامی می‌خواندند؟", "طبق برآورد سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد تا سال ۲۰۰۸ نزدیک به چند اسب در سراسر جهان زندگی می‌کند؟", "در یک نظر سنجی که در سال ۲۰۰۴ از سوی انیمال پلانت با شرکت ۵۰٬۰۰۰ نفر از ۷۳ کشور برگزار شد، اسب‌ها رتبهٔ چندمین حیوان دوست داشتنی مردم را از آن خود کردند؟", "جمعیت آفریقا چقدر است؟", "به مجموعه وسایلی که برای سواری از اسب به پشت حیوان می‌گذارند چه می‌گویند؟" ]
اینْگْمار برگمان
ارنْسْت اینْگْمار برگمان (به سوئدی: Ernst Ingmar Bergman) (زادهٔ ۱۴ ژوئیهٔ ۱۹۱۸ – درگذشتهٔ ۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۷) کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، و تهیه‌کنندهٔ معاصر سوئدی بود که علاوه بر سینما در تئاتر، تلویزیون و رادیو نیز فعالیت می‌کرد. او از برجسته‌ترین فیلم‌سازان تاریخ سینما به‌شمار می‌رود. برگمان نخستین فیلمش را در سال ۱۹۴۶ با عنوان بحران ساخت. او اولین بار در سال ۱۹۵۶ و با فیلم لبخندهای یک شب تابستانی و کسب جایزهٔ نخل طلٔا «بهترین اثر طنز شاعرانه» توانست خود را به جهان اثبات کند. از دیگر فیلم‌های مشهور وی می‌توان به فریادها و نجواها، فنی و الکساندر، توت فرنگی‌های وحشی، پرسونا و مهر هفتم اشاره کرد.
[ "ارنْسْت اینْگْمار برگمان در چه روزی متولد ‌شد؟", "ارنْسْت اینْگْمار برگمان علاوه بر سینما در چه جاهای دیگری فعالیت داشت؟", "ارنْسْت اینْگْمار برگمان چه کسی بود؟", "ارنْسْت اینْگْمار برگمان نخستین فیلمش را در چه سالی ساخت؟", "عنوان نخستین فیلم ارنْسْت اینْگْمار برگمان چه بود؟", "ارنْسْت اینْگْمار برگمان در چه سالی با کسب جایزهٔ نخل طلٔا «بهترین اثر طنز شاعرانه» توانست خود را به جهان اثبات کند؟", "ارنْسْت اینْگْمار برگمان با چه فیلمی توانست جایزهٔ نخل طلٔا «بهترین اثر طنز شاعرانه» را کسب کند؟", "فیلم فریادها و نجواها اثر چه کسی است؟", "فیلم فنی و الکساندر اثر چه کسی است؟", "فیلم توت فرنگی‌های وحشی اثر چه کسی است؟", "ارنْسْت اینْگْمار برگمان در چه سنی کارگردانی را آغاز کرد؟", "بازیگر نقش اول مرد فیلم فنی و الکساندر چه کسی است؟", "بازیگر نقش اول مرد فیلم فریادها و نجواها چه کسی است؟" ]
اینْگْمار برگمان
برگمان در چهاردهم ژوئیه ۱۹۱۸ (میلادی)در شهر اوپسالا در سوئد متولد شد. پدر اینگمار اسقف بود و مادر او پرستار. فضای محزون و اگزیستانسیال آثار او شاید محصول دوران کودکی او باشد؛ پدر وی کشیشی لوتری بود که برای تنبیهِ او را در قفسه کابینت محبوس می‌کرد و معمولاً او را کتک می‌زد. برگمان یک بار ادعا کرد که در سن کودکی (۸ سالگی) ایمان خود را از دست داد. با این حال او بخشی از ایمان خود را حفظ کرد و در برخی فیلم‌های خود آن‌ها را بروز داد. برگمان در بعضی از روزها به «جرائم» مختلف— مانند شب‌ادراری—در انباری تاریک زندانی می‌شد. پدرش او را وامی‌داشت که در کلیسا حضور داشته باشد. هرچند او به خطبه‌های خسته‌کننده توجهی نداشت، اما کلیسا برای او زیبا بود و آهنگ‌های کلیسا را دوست داشت. اینگمار کوچک بعضی مواقع شاهد مراسم خاکسپاری بود و می‌دید که چگونه قبرها را آماده می‌کردند. او نه تنها از دیدن این تصاویر نمی‌ترسید، بلکه مجذوب آن‌ها نیز شده بود. او هنگامی که پدر برگمان روی منبر مشغول وضع خطابه بود، برگمان در زندگی‌نامه‌اش می‌نویسد:
[ "برگمان در چه شهری متولد شد؟", "شغل مادر برگمان چه بود؟", "واکنش برگمان در زمان کودکی به کلیسا چه بود؟", "برگمان چند فیلم سینمایی در کارنامه‌ی خود دارد؟" ]
اینْگْمار برگمان
او عاشق مادرش بود: «او زن خیلی گرم و سردی بود. وقتی که گرم بود تلاش می‌کردم که به نزدیک شوم، اما او می‌توانست سرد هم باشد.» هنگامی که برگمان ۴ ساله بود خواهر او به دنیا آمد. به گفتهٔ او با به دنیا آمدن خواهرش، مارگارتا، جایگاه او در خانواده تغییر کرد. او به خاطر می‌آورد که چگونه کم‌تر مورد توجه پدر و مادرش قرار گرفت و از اتاق‌شان بیرون شد. برگمان که از این وضعیت ناراضی بود، با برادرش (که در آن زمان رابطهٔ خوبی نداشت) متحد شد، تا خواهرش را بکشد. یک روز که مارگارتا خوابیده بود برگمان تلاش کرد که او را خفه کند، اما اشتباهی قفسهٔ سینهٔ خواهرش را فشار داد که باعث شد مارگارتا از ترس جیغ بلندی بزند و برگمان روی زمین بیفتد.
[ "برگمان چند ساله بود که خواهرش به دنیا آمد؟", "نام خواهر برگمان چه بود؟", "برگمان مادرش را چگونه توصیف می‌کند؟", "پرفروش‌ترین فیلم برگمان چه نام دارد؟" ]
اینْگْمار برگمان
برگمان در ۳۰ ژانویه سال ۱۹۷۶ هنگام تمرین تئاتر به علت فرار از پرداخت مالیات بازداشت شد. با این که چند ماه بعد تبرئه شد، اما این اتفاق او را به شدت افسرده کرد و پس از چند روز بستری بودن در بیمارستان او کشور خود را ترک به مدت چند سال خارج از کشور خود زندگی کرد. ترس از دولت سوئد باعث شد تا برگمان پروژه‌های خود را تعطیل کند و تصمیم بگیرد تا کارگردانی فیلم را کنار بگذارد. بنیاد فیلم سوئد ضرر وارد شده را حدود ۱۰ میلیون کرون و صدها شغل از دست رفته تخمین زد. برگمان در اواسط سال ۱۹۷۰ به سوئد سفر کرد تا تولد ۶۰ سالگی خود را جشن بگیرد. او تا سال ۱۹۸۴ در مونیخ ماند. او در مصاحبه‌ای که در سال ۲۰۰۵ انجام داد گفت که با وجود فعال بودن در طول تبعید خود خواسته‌اش، به‌طور مؤثری ۸ سال از زندگی حرفه‌ایش را از دست داد.
[ "برگمان در چه تاریخی هنگام تمرین تئاتر به علت فرار از پرداخت مالیات بازداشت شد؟", "برگمان در ۳۰ ژانویه سال ۱۹۷۶ هنگام تمرین تئاتر به چه دلیل بازداشت شد؟", "چه عاملی سبب شد تا برگمان کارگردانی فیلم را کنار بگذارد؟", "برگمان در چه سالی به سوئد سفر کرد تا تولد ۶۰ سالگی خود را جشن بگیرد؟", "برگمان تا چه سالی در مونیخ ماند؟", "برگمان در مصاحبه‌ای که در سال ۲۰۰۵ انجام داد گفت با وجود فعال بودن در طول تبعید، چند سال از زندگی حرفه‌ایش را از دست داد؟", "جمعیت سوئد چقدر است؟" ]
اینْگْمار برگمان
برگمان کار خود را در سال ۱۹۴۱ و با بازنویسی فیلمنامه شروع کرد، اما اولین کار مهم‌اش را با نوشتن فیلمنامهٔ شکنجه (۱۹۴۴) آغاز کرد که در براساس داستانی است که برگمان در رابطه با سال آخر مدرسه نوشته‌است. او همچنین دستیار کارگردان این فیلم نیز بود. اولین فیلم مهمی که برگمان فیلمنامهٔ آن را نوشت و کارگردانی کرد زندان نام دارد که در سال ۱۹۴۹ ساخته شد و ششمین فیلم برگمان است. این فیلم که در ۱۸ روز ساخته شد، در رابطه با تن‌فروشی است که خودکشی کرده‌است و با این که با استقبال منتقدان روبه‌رو نشد، اما زمانی یکی از فیلم‌های مورد علاقه او بود.
[ "برگمان کار خود را از چه سالی شروع کرد؟", "برگمان نوشتن فیلمنامهٔ شکنجه را در چه سالی آغاز کرد؟", "برگمان فیلمنامهٔ شکنجه را براساس چه داستانی نوشته‌است؟", "اولین فیلم مهمی که برگمان فیلمنامهٔ آن را نوشت و کارگردانی کرد چه نام دارد؟", "فیلم زندان در چه سالی توسط برگمان ساخته‌شد؟", "ششمین فیلم برگمان چه نام دارد؟", "فیلم زندان در چند روز ساخته شده‌است؟", "تهیه کننده‌ی فیلم برگمان چه کسی است؟" ]
اینْگْمار برگمان
او پس آن در طی ۱۰ سال حدود ۱۲ فیلم را—از جمله تابستان با مونیکا—کارگردانی کرد. برگمان اولین بار با فیلم لبخندهای یک شب تابستانی و کسب جایزهٔ «بهترین اثر طنز شاعرانه» توانست خود را به جهانیان اثبات کند. موفقیت‌های برگمان با مهر هفتم و توت‌فرنگی‌های وحشی همچنان ادامه داشت. این دو فیلم که با فاصلهٔ ده ماه از هم ساخته شده‌اند، حتی بیشتر از فیلم‌های پیشین برگمان مورد استقبال منتقدان قرار گرفتند (مهر هفتم موفق به دریافت جایزهٔ «هیئت داوران» از کن شد و توت‌فرنگی‌های وحشی جایزهٔ «خرس طلایی» را از برلیناله دریافت کرد). او نمایشنامهٔ مهر هفتم را بین سال‌های ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۴ نوشت و اولین بار برای تئاتر نوشته بود. برگمان این فیلم را با بودجهٔ محدود (۱۵۰ هزار دلار) و در ۳۵ روز ساخت.
[ "برگمان در حدود ده سال چند فیلم را کارگردانی کرد؟", "کارگردان فیلم از جمله تابستان با مونیکا، چه کسی بود؟", "برگمان به فاصله‌ی چند ماه فیلم‌های مهر هفتم و توت‌فرنگی‌های وحشی را ساخت؟", "کدام فیلم برگمان موفق به دریافت جایزهٔ «هیئت داوران» از کن شد؟", "کدام فیلم برگمان جایزهٔ «خرس طلایی» را از برلیناله دریافت کرد؟", "برگمان نمایشنامهٔ مهر هفتم را بین چه سال‌هایی ساخت؟", "برگمان نمایشنامهٔ مهر هفتم را در چند روز ساخت؟", "برگمان نمایشنامهٔ مهر هفتم را با چه بودجه‌ای ساخت؟", "آخرین فیلمی که برگمان کارگردانی کرده‌است چه نام دارد؟", "برگمان چند فرزند دارد؟", "چند فیلم برگمان جایزه کن گرفته‌است؟" ]
اینْگْمار برگمان
ایدهٔ ساخت توت‌فرنگی‌های وحشی زمانی به ذهن برگمان رسید که به خانهٔ مادربزرگش رفته بود. در همین لحظه بود که ایده‌ای به ذهن برگمان خطور کرد: ساختن فیلمی در رابطه با فردی که دری را باز می‌کند و به دوران کودکی خود برود. سپس در دیگری را باز کند و به واقعیت برگردد. این ایدهٔ اولیه فیلم بود. نقش اول این فیلم را ویکتور شوستروم به عهده گرفت که از فیلم‌سازان مورد علاقهٔ برگمان بود. در یکی از مصاحبه‌های او (که در کتاب «Bergman on Bergman» جمع‌آوری شده‌است) برگمان گفته‌است که ایدهٔ استفاده از شوستروم از مراحل اولیه ساخت فیلم به ذهنش خطور کرده بود، اما در کتاب «Images: My Life in Film» او نوشته‌است که این پیشنهاد را اولین بار تهیه‌کنندهٔ فیلم به او داد. او به شوستروم گفت تنها کاری که باید بکند این است که زیر درخت بنشیند، توت‌فرنگی وحشی بخورد و به گذشته‌اش فکر کند. با این حال برخی اوقات هنگام فیلم‌برداری شوستروم ۷۹ ساله با مشکل مواجه می‌شد. او اوایل کار دیالوگ‌های خود را فراموش می‌کرد و عصبانی می‌شد. با این حال توت‌فرنگی‌های وحشی ساخته شد تا برگمان بیشتر از قبل شناخته شود.
[ "ایدهٔ ساخت توت‌فرنگی‌های وحشی زمانی به ذهن برگمان رسید که به خانهٔ چه کسی رفته‌بود؟", "نقش اول فیلم توت‌فرنگی‌های وحشی ساخته‌ی برگمان را چه کسی بر عهده گرفت؟", "شوستروم در چند سالگی نقش اصلی فیلم توت‌فرنگی‌های وحشی را بر عهده گرفت؟", "ویکتور شوستروم در کجا متولد شد؟" ]
اینْگْمار برگمان
پس از این اکثر کارهای برگمان در همین جزیره ساخته شدند. برگمان تصمیم داشت تا همچون در یک آینه را در یک جزیرهٔ دیگر فیلمبرداری کند و تا به حال به فارو نرفته بود، اما پس از رفتن به فارو زندگی او عوض شد. برگمان شش فیلم، دو مستند و یک سری تلویزیونی را در این جزیره ساخت. پس از این او تا جایی که می‌توانست به فارو می‌رفت. سرانجام در سال ۲۰۰۳ برگمان خانهٔ خود را (در استکهلم) فروخت و به فارو نقل‌مکان کرد. پس از این سه‌گانه، برگمان کمتر به مسائل اعتقادی و مرگ پرداخت. این اتفاق زمانی رخ داد که او در بیمارستان بستری بود. هنگامی که او هوشیاری خودش را به دست آورد، دریافت که دیگر از مرگ نمی‌ترسد و این سؤال ناپدید شده بود. پس از این، فیلم‌های او نوعی از انسانیت را نشان می‌دهد که در آن تنها امید برای رستگاری، عشق است.
[ "اکثر کارهای برگمان در کدام جزیره ساخته ‌شده‌است؟", "برگمان چند فیلم در جزیره‌ی فارو ساخت؟", "برگمان چند مستند در جزیره‌ی فارو ساخت؟", "برگمان چند سری تلویزیونی در جزیره‌ی فارو ساخت؟", "در چه سالی برگمان خانهٔ خود را (در استکهلم) فروخت و به فارو نقل‌مکان کرد؟", "در سال 2003، برگمان به کجا نقل مکان کرد؟", "برگمان در چند سالگی خانهٔ خود را (در استکهلم) فروخت و به فارو نقل‌مکان کرد؟" ]
اینْگْمار برگمان
فیلم پرآوازهٔ دیگری که برگمان ساخت پرسونا (۱۹۶۶) نام دارد که به عقیدهٔ خودش یکی از بهترین فیلم‌های او بود. در حالی که این اثر یک فیلم تجربی بود، اما به عقیدهٔ بسیاری یکی از بهترین کارهای برگمان است (راجر ایبرت به این فیلم امتیاز ۴ از ۴ را داد). به گفتهٔ برگمان، پرسونا (و فریادها و نجواها) زندگی او را نجات داد، چرا که او برای اولین بار بدون توجه به نتیجهٔ نهایی (موفق بودن در فروش) این دو فیلم را ساخت. او با ساختن این دو اثر توانست به رازهای غیرقابل بیانی دست پیدا کند که تنها از طریق سینما امکان‌پذیر بود. پس از دور شدن از موضوعات مذهبی، برگمان با ساخت شرم (۱۹۶۸) به پیامدهای جنگ و اثرات آن بر روی انسان‌ها پرداخت. نام فیلم قرار بود «جنگ» باشد که بعد از تمام شدن فیلم به «شرم» تغییر پیدا کرد.
[ "برگمان فیلم پرسونا را در چه سالی ساخت؟", "راجر ایبرت به فیلم پرسونا که ساخته‌ی برگمان بود چه امتیازی داد؟", "دو فیلمی که به گفته‌ی برگمان زندگی او را نجات دادند چه نام داشتند؟", "چرا برگمان عقیده داشت که دو فیلم پرسونا و فریادها و نجواها زندگی او را نجات دادند؟", "برگمان با ساخت کدام فیلم‌ها توانست به رازهای غیرقابل بیانی دست پیدا کند که تنها از طریق سینما امکان‌پذیر بود؟", "برگمان در چه سالی فیلم شرم را ساخت؟ ", "برگمان در فیلم شرم به چه مسائلی پرداخت؟", "برگمان در چند سالگی فیلم شرم را ساخت؟", "بازیگر اصلی فیلم شرم ساخته‌ی برگمان چه کسی است؟", "تهیه کننده‌ی فیلم شرم ساخته‌ی برگمان چه کسی است؟", "تهیه کننده‌ی فیلم پرسونا ساخته‌ی برگمان چه کسی است؟", "چند فیلم برگمان جایزه اسکار گرفته‌است؟", "کدام فیلم برگمان در حالی که یک فیلم تجربی بود، اما به عقیدهٔ بسیاری یکی از بهترین کارهای برگمان است؟", "برگمان ابتدا برای فیلم شرم چه نامی را انتخاب کرده‌بود؟" ]
اینْگْمار برگمان
برگمان به مرور زمان یک گروه رپرتوار از بازیگران سوئدی ایجاد کرد که در فیلم‌های او ایفای نقش کردند. بازیگرانی چون هریت اندرسون، بیبی آندرسون، لیو اولمان، گونار بیورنستراند، اینگرید تولین و مکس فون سیدو حداقل در پنج فیلم برگمان حضور یافتند. در بین این بازیگران لیو اولمان که با بازی در ۹ فیلم و یک فیلم تلویزیونی (ساراباند) برگمان در بالاترین رده قرار دارد، آخرین فردی بود که به این گروه پیوست. با گذشت زمان، لیو و برگمان به هم دو دوست صمیمی تبدیل شدند و حتی مدتی با یکدیگر رابطه داشتند. این رابطه تا چهار سال ادامه داشت. این دو در سال ۱۹۶۶ صاحب فرزندی شدند به نام لین اولمان.
[ "یک گروه رپرتوار از بازیگران سوئدی که برگمان ایجاد کرد تا در فیلم‌های او ایفای نقش کنند شامل چه کسانی بودند؟", "بازیگرانی چون هریت اندرسون، بیبی آندرسون، لیو اولمان، گونار بیورنستراند، اینگرید تولین و مکس فون سیدو حداقل در چند فیلم برگمان حضور یافتند؟", "نام فرزند لیو و برگمان چه بود؟", "لیو و برگمان در چه سالی صاحب فرزند شدند؟", "برگمان در چند سالگی برای اولین بار صاحب فرزند شد؟", "لیو در چه سنی با برگمان آشنا شد؟", "لیو و برگمان در چه سالی به رابطه‌یشان پایان دادند؟" ]
اینْگْمار برگمان
برگمان از سال ۱۹۵۳ همکاری خود را با سون نیکویست آغاز کرد که تا مرگ او ادامه داشت. در روز فیلمبرداری، برگمان با نیکویست به‌طور مختصر در رابطه با هدفی که در ذهن خود داشت حرف می‌زد و ادامهٔ کار را به نیکویست می‌سپرد. نیکویست یکی از فیلمبردارهای خوب زمان خودش بود و به همین دلیل اکثر اوقات سرش شلوغ بود، اما همیشه آماده همکاری با برگمان بود. به‌طور معمول او و برگمان از یک سال قبل از شروع فیلمبرداری در رابطه با فیلم حرف می‌زدند، سپس برگمان به جزیرهٔ فارو می‌رفت تا فیلمنامه رو بنویسد و بعد از آن فیلمبرداری را شروع می‌کردند. به گفتهٔ برگمان، او هیچوقت مشکلی با تأمین بودجه نداشته‌است که دو دلیل دارد: یک، او هیچوقت در آمریکا زندگی نکرد (که بیش از حد به فروش گیشه توجه می‌کند)؛ و دو، فیلم‌های او پرخرج نبودند. به عنوان مثال، فریادها و نجواها با بودجهٔ ۴۵۰ هزار دلاری ساخته شد و سری تلویزیونی ۶ قسمتی صحنه‌هایی از یک ازدواج تنها ۲۰۰ هزار دلار خرج برداشت.
[ "برگمان از چه سالی همکاری خود را با سون نیکویست آغاز کرد؟", "همکاری برگمان و سون نیکویست تا چه زمانی ادامه داشت؟", "به چه دلایلی برگمان در ساخت فیلم‌هایش هیچوقت مشکلی با تأمین بودجه نداشته‌است؟", "برگمان فیلم فریادها و نجواها را با چه بودجه‌ای ساخت؟", "پرهزینه‌ترین فیلمی که برگمان ساخت چه نام داشت؟" ]
اینْگْمار برگمان
برگمان تا قبل از آن که خود را بازنشسته کند ۶۲ فیلم ساخت و بیش از ۱۷۰ نمایش را کارگردانی کرد. او بیشترین تأثیر را بر وودی آلن گذاشت، به گونه‌ای که آلن او را بزرگ‌ترین فیلمساز می‌داند. فیلمسازان بزرگ دیگری مثل دیوید لینچ، استنلی کوبریک، رابرت آلتمن، کریشتوف کیشلوفسکی، لارس فون تریه و آندری تارکوفسکی از او به عنوان کسی که بر کارهایشان تأثیر گذاشته یاد کرده‌اند. او تأثیر زیادی بر فرهنگ و مردم سوئد گذاشت. زمانی خیابان‌های سوئد خلوت می‌شد، چرا که بسیاری از مردم پای تلویزیون می‌نشستند تا صحنه‌هایی از یک ازدواج را تماشا کنند. این فیلم چند قسمتی توانست درصد طلاق در سوئد را بالا ببرد؛ چرا که با دیدن این فیلم بود که بسیاری از زوج‌ها جرئت کردند حرف‌هایشان را به همدیگر بزنند. به دلیل تلاش‌های بی‌شمار برگمان در صنعت فیلم‌سازی، از اکتبر سال ۲۰۱۵ چهرهٔ برگمان روی اسکناس ۲۰۰ کرون سوئد قرار خواهد گرفت. افراد زیر از برگمان الهام گرفته‌اند:
[ "برگمان تا قبل از آن که خود را بازنشسته کند چند فیلم ساخت؟", "برگمان تا قبل از آن که خود را بازنشسته کند چند نمایش را کارگردانی کرد؟", " آلن چه کسی را بزرگ‌ترین فیلمساز می‌داند؟", "کدام فیلمسازان بزرگ از برگمان به‌عنوان کسی که بر کارهایشان تأثیر گذاشته یاد کرده‌اند؟", "کدام فیلم برگمان درصد طلاق در سوئد را بالا برد؟", "از چه تاریخی چهرهٔ برگمان روی اسکناس ۲۰۰ کرون سوئد قرار گرفت؟", "به چه دلیل چهرهٔ برگمان روی اسکناس ۲۰۰ کرون سوئد قرار گرفت؟", "وودی آلن در کجا متولد شد؟", "کریشتوف کیشلوفسکی در کجا متولد شد؟" ]
اینْگْمار برگمان
در طول سال‌ها نقیضه‌هایی زیادی در رابطه با فیلم‌های برگمان ساخته شده‌است که مهر هفتم یکی از معروف‌ترینشان است. موضوع «دور زدن مرگ» و «شطرنج بازی کردن با مرگ» از زمان‌های قدیم به تصویر کشیده شده‌اند. در بسیاری از فیلم‌های وودی آلن به کارهای برگمان اشاره شده‌است. به عنوان مثال، در آنی هال وقتی آنی و آلوی در خیابان در حال صحبت کردن هستند، پوستر فیلم چهره به چهره به چشم می‌خورد. این اشارات محدود به فیلم‌های جدی برگمان نمی‌شود؛ پایان فیلم عشق و مرگ (رقص با مرگ) نیز یادآور مهر هفتم است. پس از این فیلم در پخش زنده شنبه شب (فصل اول، قسمت ۲۳) کلیپ کمدی کوتاهی (با نام «فیلم سوئدی» در رابطه با همین موضوع نمایش داده شد. همچنین، در فیلم معنای زندگی از مانتی پایتان سکانسی وجود دارد که فرشتهٔ مرگ تعدادی شخصیت را در یک خانه ملاقات می‌کند. باید این نکته را ذکر کرد که این نوع از اشاره‌ها محدود به مهر هفتم نمی‌شود. در سری ماپت‌ها قسمتی به نام «توت‌فرنگی‌های ساکت» وجود دارد که یادآور توت‌فرنگی‌های وحشی است.
[ "در بسیاری از فیلم‌های وودی آلن به کارهای چه کسی اشاره شده‌است؟", "فیلم معنای زندگی از چه کسی است؟", "چه موضوعاتی از زمان‌های قدیم در فیلم‌های برگمان به تصویر کشیده شده‌اند؟", "مانتی پایتان چند فیلم سینمایی ساخته‌است؟" ]
اینْگْمار برگمان
او از خاطرات خود در فیلم‌ها استفاده می‌کرد، مانند صحنه‌هایی از یک ازدواج، سونات پاییزی و چهره‌به‌چهره. او با این که از سیاست دوری می‌کرد، دو فیلم با موضوع جنگ و سیاست ساخت (تخم مار و شرم). فیلم اول در رابطه با نازی است. او ساختن فیلم دوم را با این سؤال شروع کرد: «اگر زمان نازی‌ها سوئد اشغال می‌شد و من مسئولیتی داشتم چگونه رفتار می‌کردم؟». آن‌طور که برگمان می‌گوید، اکثر فیلم‌های او از یک اتفاق کوچک یا خاطره‌ای در گذشته «مانند یک گلوله برف» بزرگ شده‌اند و ساختن آن‌ها برای او حالتی درمانی دارد. به‌طور مثال، او با ساختن مهر هفتم بر ترس از مرگ خود غلبه کرد، با توت‌فرنگی‌های وحشی به سراغ دوران پیری رفت و به کنار آمدن با وجود داشتن پرداخت و با فانی و الکساندر با کودکی خود کنار آمد. برگمان گفته‌است اگر همیشه کار نمی‌کرد تبدیل به یک دیوانه می‌شد.
[ "برگمان چند فیلم با موضوع جنگ و سیاست ساخت؟", "کدام فیلم‌های برگمان با موضوع جنگ و سیاست بود؟", "فیلم تخم مار در رابطه با چه موضوعی است؟", "برگمان با ساختن کدام فیلم بر ترس از مرگ خود غلبه کرد؟", "تهیه کننده‌ی تخم مار، ساخته‌ی برگمان، چه کسی است؟" ]
اینْگْمار برگمان
موضوع اکثر فیلم‌های برگمان در رابطه با بیماری (سونات پاییزی، فریادها و نجواها) و سکوت خدا (مهر هفتم، همچون در یک آینه) است. به‌طور کلی فیلم‌ها و تصاویر او در دو دسته قرار می‌گیرند: فیلم‌های سیاه و سفید مانند مهر هفتم و سکوت و فیلم‌هایی که رنگ‌های معدودی بیشتر از بقیه به چشم می‌خورند؛ مانند رنگ قرمز در فریادها و نجواها. یکی از امضاهای برگمان که در اکثر فیلم‌های او دیده می‌شود نماهای بسته و نزدیک است که برای شناخت شخصیت‌ها به کار می‌رود. برگمان یکی از معدود کارگردانان معروفیست که در فیلم‌هایش به جنس زن پرداخته‌است و آن‌ها را برخلاف فیلم‌های رایج به تصویر می‌کشد. زن‌ها در فیلم‌های برگمان آدم‌هایی صبور خشک و بی روح ولی به شدت شکننده و گاهی دچار بحران درونی هستند . این موضوع در بسیاری از فیلم‌های برگمان به چشم می‌خورد. او معمولاً در فیلم‌هایش به دغدغه‌های زنان می‌پردازد. او در پرسونا رابطهٔ پیچیده دو زن را به تصویر می‌کشد، در سونات پاییزی به بی‌مهری‌های یک مادر نسبت به دخترش می‌پردازد و در همچون در یک آینه و فریادها و نجواها مشکلات یک زن بیمار را بازگو می کند.
[ "موضوع اکثر فیلم‌های برگمان در رابطه با چه موضوعاتی هست؟", "موضوع کدام فیلم‌های برگمان در مورد بیماری است؟", "موضوع کدام فیلم‌های برگمان در مورد سکوت خدا است؟", "به‌طور کلی فیلم‌ها و تصاویر برگمان در چند دسته قرار می‌گیرند؟", "به‌طور کلی فیلم‌ها و تصاویر برگمان به چه دسته‌هایی تقسیم می‌شوند؟", "زن‌ها در فیلم‌های برگمان چگونه آدم‌هایی هستند؟", "برگمان در کدام فیلم رابطهٔ پیچیده دو زن را به تصویر می‌کشد؟", "برگمان در کدام فیلم به بی‌مهری‌های یک مادر نسبت به دخترش می‌پردازد؟", "برگمان در چند سالگی سونات پاییزی را ساخته‌است؟", "برگمان در کدام فیلم‌هایش مشکلات یک زن بیمار را بازگو می کند؟\n", "برگمان در چند سالگی همچون در یک آینه را ساخته‌است؟", "بازیگران اصلی فیلم سونات پاییزی را نام ببرید؟" ]
اینْگْمار برگمان
در مهر هفتم شخصیت اصلی فیلم به دیگران کمک می‌کند و پدر الکساندر در فانی و الکساندر به عنوان یک پدر مهربان و دلسوز نشان داده می‌شود. به دلیل علاقه برگمان به مسائل دینی، مردها در فیلم‌های اول برگمان بیشتر درگیر اعتقادات و سؤال‌های شخصی خود هستند. او در فیلم‌های بعدی او کم‌کم از این موضوع فاصله می‌گیرد و به مرد به عنوان یک پدر نگاه می‌کند. برگمان در فیلم‌های آخر خود مانند فانی و الکساندر و ساراباند با رجوع به خاطرات گذشته خود و رابطهٔ پرتنشش با پدرش و همچنین پسر خود شخصیت‌های پدر این دو فیلم را می‌سازد. در فانی و الکساندر، ناپدری الکساندر تا حد زیادی شبیه به پدر خود برگمان است (خشک بودن و تنبیه‌های او) و در ساراباند پدربزرگ کارین شبیه به برگمان است و یادآور رابطهٔ نه چندان صمیمی‌اش با پسرش است.
[ "در کدام فیلم برگمان شخصیت اصلی فیلم به دیگران کمک می‌کند و پدر الکساندر در فانی و الکساندر به عنوان یک پدر مهربان و دلسوز نشان داده می‌شود؟", "به چه دلیل مردها در فیلم‌های اول برگمان بیشتر درگیر اعتقادات و سؤال‌های شخصی خود هستند؟", "برگمان در کدام فیلم‌های خود با رجوع به خاطرات گذشته خود و رابطهٔ پرتنشش با پدرش و همچنین پسر خود شخصیت‌های پدر این فیلم‌ها را می‌سازد؟", "برگمان شخصیت‌‌های پدر فیلم‌های آخر خود مانند فانی و الکساندر و ساراباند را با توجه به چه موضوعی می‌سازد؟", "برگمان با کدام بازیگر مرد همکاری بیشتری داشته‌است؟", "برگمان با کدام بازیگر زن همکاری بیشتری داشته‌است؟" ]
کامبیز روشن‌روان
کامبیز روشن‌روان (زادهٔ ۱۹ خرداد ۱۳۲۸) موسیقی‌دان، آهنگساز، نوازنده، رهبر ارکستر و آموزگار موسیقی اهل ایران است. او به‌عنوان یکی از آهنگسازان سرشناس در موسیقی کلاسیک و سنتی ایرانی، آثار متنوعی در این سبک‌ها با استفاده از فرم‌های شناخته شدهٔ غربی و ایرانی مانند: سمفونی، سونات، پوئم سمفونیک، کنسرتو، فرم‌های موسیقی ردیفی و موسیقی محلی ساخته یا تنظیم کرده‌است. زندگی حرفه‌ای او به سه بخشِ آهنگسازی، تدریس و فعالیت صنفی در جامعهٔ موسیقی تقسیم می‌شود. وی در طول حرفهٔ خود، آثارِ زیادی برای موسیقی فیلم، موسیقی آوازی، ارکستر سمفونیک و مجلسی خلق کرده‌است و برای سال‌ها تلاش در راه تدریس، تألیف کتاب، جزوه و مقاله در امرِ آموزش، از او به‌عنوان موسیقی‌دانی صاحب‌نظر، در مباحث تئوریک و هارمونی یاد می‌کنند.
[ "کامبیز روشن‌روان در چه تاریخی متولد شد؟", "کامبیز روشن‌روان چه کسی است؟", "کامبیز روشن‌روان اهل چه کشوری است؟", "کامبیز روشن‌روان در کدام سبک‌های موسیقی سرشناس است؟", "چند نمونه از آثار متنوع کامبیز روشن‌روان در سبک‎های کلاسیک و سنتی ایرانی با استفاده از فرم‌های شناخته شدهٔ غربی و ایرانی را نام ببرید؟", "زندگی حرفه‌ای کامبیز روشن‌روان به چند بخش تقسیم می‌شود؟", "زندگی حرفه‌ای کامبیز روشن‌روان به چه بخش‌هایی تقسیم می‌شود؟", "از چه کسی به‌عنوان موسیقی‌دانی صاحب‌نظر، در مباحث تئوریک و هارمونی یاد می‌کنند؟", "کامبیز روشن‌روان در کدام شهر متولد شده‌است؟", "کامبیز روشن‌روان از چند سالگی کار در حوزه‌ی موسیقی را شروع کرد؟" ]
کامبیز روشن‌روان
کارهای روشن‌روان به چهار بخشِ ارکسترال و مجلسی، آموزشی، موسیقی فیلم و آلبوم تقسیم می‌شود. در بخش ارکسترال و مجلسی، آثاری گوناگونی در فرم‌های موسیقی کلاسیک و موسیقی سنتی تصنیف کرده‌است و تعدادی از این آثار توسط ارکسترهای معتبر ایرانی و خارجی اجرا شده‌است. در حوزۀ آموزش، با تدریس در هنرستان‌ها، دانشگاه‌ها، مراکز آموزشی، چاپ کتاب، مقاله، جزوه و سخنرانی، فعالیت خود را تداوم بخشید و کتاب هارمونی جامع کاربردی، از آثار شاخص وی در این زمینه محسوب می‌شود. او فعالیت در سینما را با فیلم مسافر (۱۳۵۳) به کارگردانی عباس کیارستمی آغاز کرد و در این مدت، ساخت بیش از یکصد موسیقی متن برای فیلم‌های سینمایی، مجموعه تلویزیونی و پویانمایی را انجام داده و برای کارگردانانی همچون امیر نادری، خسرو هریتاش، فریبرز صالح، سعید نیکپور، پوران درخشنده، مهدی فخیم‌زاده، تهمینه میلانی، رسول صدرعاملی، مجتبی راعی، یداله صمدی و ... موسیقی متن ساخته‌است. همچنین در موسیقی آوازی و تهیهٔ آلبوم، با خوانندگانی مانند: محمدرضا شجریان، شهرام ناظری، علیرضا افتخاری، بیژن بیژنی، محمد اصفهانی، علیرضا قربانی، سیامک علیقلی و ... همکاری داشته‌است.
[ "کارهای روشن‌روان به چند بخش تقسیم میشود؟", "کارهای روشن‌روان به چه بخش‌هایی تقسیم می‌شود؟", "کامبیز روشن‌روان در بخش اکسترال و مجلسی، آثاری در کدام فرم‌های موسیقی تصنیف کرده‌است؟", "کامبیز روشن‌روان در حوزه‌ی آموزش چه کارهایی انجام داده‌است؟", "کتاب هارمونی جامع کاربردی اثر چه کسی است؟", "کامبیز روشن‌روان فعالیت در سینما را با چه فیلمی آغاز کرد؟", "کامبیز روشن‌روان در چه سالی فیلم مسافر را ساخت؟", "فیلم مسافر به کارگردانی عباس کیارستمی در چه سالی ساخته‌شد؟", "کامبیز روشن‌روان برای کدام کارگردان‌ها موسیقی متن ساخته‌است؟", "کامبیز روشن‌روان در موسیقی آوازی و تهیهٔ آلبوم با کدام خوانندگان بزرگ کار کرده‌است؟", "محمدرضا شجریان در چه سنی از دنیا رفت؟", "علیرضا افتخاری در کدام شهر متولد شد؟", "شهرام ناظری از چه سنی خوانندگی را آغاز کرد؟" ]
کامبیز روشن‌روان
کامبیز روشن‌روان در ۱۹ خرداد ۱۳۲۸ در تهران، کوچه کاشانچی، مقابل «کافه شهرداری» (محلِ پارک دانشجو و تاتر شهر فعلی)، در خانواده‌ای مذهبی و با اوضاع مالی متوسط، به دنیا آمد. پدرش اهل بوشهر و فردی بود با اعتقادات شدید مذهبی، به‌طوری که نماز جماعت را با فرزندانش در خانه برگزار می‌کرد و علاوه بر خودش که قرآن را با لحن آوازی تلاوت می‌کرد، فرزندانش را نیز به این امر تشویق می‌نمود. مادرش اهل مشهد و دارای تحصیلات عالیه بود، او علاقهٔ زیادی به هنر، ادبیات و نقاشی داشت، به‌همین دلیل از اولین زنانی بود که در آن سال‌ها موفق به دریافت لیسانس ادبیات از دانشگاه شد.
[ "کامبیز روشن‌روان در چه خانواده‌ای به دنیا آمد؟", "پدر کامبیز روشن‌روان اهل کدام شهر بود؟", "پدر کامبیز روشن‌روان چگونه فردی بود؟", "مادر کامبیز روشن‌روان اهل کدام شهر بود؟", "مادر کامبیز روشن‌روان چه تحصیلاتی داشت؟", "نام پدر کامبیز روشن‌روان چه بود؟", "مدرک تحصیلی کامبیز روشن‌روان چیست؟" ]
کامبیز روشن‌روان
عشق روشن‌روان به موسیقی در خانواده‌ای که هیچ‌کدام‌شان علاقه‌ای به موسیقی نداشتند، باعث شد او با اشتیاق به آهنگ‌ها و ترانه‌هایی که در آن زمان از رادیو پخش می‌شد، گوش دهد و آوازها را تقلید کند. او پس از هر ترانه‌ای که می‌شنید، به حیاط خانه می‌رفت و آن آهنگ را به صورت دقیق و کامل با صدای بلند می‌خواند، این کار موجب تعجب و همچنین تشویق همسایگان از استعداد این کودک در بازخوانی ترانه‌ها قرار می‌گرفت. دست بر قضا در این همسایگی، شخصی بود به‌نام مصطفی کسروی که آهنگساز و رهبر ارکستر رادیو بود. او که این آوازها را می‌شنید، تصمیم گرفت با پدرِ روشن‌روان صحبت کند و او را تشویق کند تا فرزندش را به هنرستان موسیقی بفرستد. پدر ابتدا مخالفت کرد ولی سرانجام با اصرار زیاد کسروی، رضایت داد فرزندش در هنرستان ثبت‌نام کند، به‌شرطی که فقط ساز ویولن بنوازد. روشن‌روان بعدها متوجه می‌شود علت اصلیِ شرط پدرش این بوده که او نیز زمانی علاقمند به موسیقی بوده‌است و قصد فراگیری ویولن داشته ولی به علت تعصبات مذهبی خانواده، موفق نشده‌است و بدین‌وسیله می‌خواست آرزوی دیرینه‌اش در وجود فرزندش تحقق یابد.
[ "چه عاملی موجب تعجب و تشویق همسایگان از استعداد کامبیز روشن روان در کودکی در بازخوانی ترانه‌ها قرار گرفت؟", "مصطفی کسروی چه کسی بود؟", "کدام آهنگساز با پدر کامبیز روشن‌روان صحبت کرد و او را تشویق کرد تا فرزندش را به هنرستان موسیقی بفرستد؟", "به چه شرطی پدر کامبیز روشن‌روان به او اجازه داد تا در هنرستان ثبت‌نام کند؟", "کامبیز روشن‌روان در کدام هنرستان آموزش خود را شروع کرد؟" ]
کامبیز روشن‌روان
کسروی پس از اتمام تحصیلات ابتدایی روشن‌روان، او را برای ثبت‌نام به هنرستان عالی موسیقی معرفی کرد. وی پس از تستِ استعدادیابی موسیقی و امتحانات ورودی، مورد استقبال و تحسین مسئولان هنرستان قرار می‌گیرد و به‌عنوان یک شاگرد با استعداد پذیرفته شد. اما ورود او به هنرستان آغاز ماجرا بود، چرا که در آن زمان انتخاب ساز برای هنرجوی موسیقی طبق معیارهای اساتید موسیقی، بر اساس فیزیک بدنی، انگشتان، لب‌ها و ... مورد بررسی و انتخاب قرار می‌گرفت و آنها بودند که تصمیم می‌گرفتند هنرجو چه سازی را می‌تواند بنوازد تا در این رشته موفق شود. این معیارها باعث شد از همان ابتدا با انتخاب ساز ویولن برای روشن‌روان مخالفت شود و معتقد بودند انگشتان وی برای نواختن این ساز مناسب نیست و او نمی‌تواند نوازندهٔ خوبی در این رشته شود. سرانجام سازی کوچک به‌نام پیکولو را مناسب انگشتان وی تشخیص دادند و او ملزم بود این ساز را فرا بگیرد. وی که علاقه و شناختی از این ساز نداشت، در همان ابتدای راه، نتوانست آرزو و خواست پدرش را برآورده کند.
[ "چه کسی پس از اتمام تحصیلات ابتدایی روشن‌روان، او را برای ثبت‌نام به هنرستان عالی موسیقی معرفی کرد؟", "چرا اساتید موسیقی هنرستان کامبیز روشن‌روان معتقد بودند که او نمی‌تواند نوازندهٔ خوبی در رشته‌ی ویولون شود؟", "کامبیز روشن‌روان برای چند فیلم موسیقی ساخته‌است؟", "بعد از اینکه با انتخاب ساز ویولون برای روشن‌روان در هنرستان مخالفت شد او ملزم بود کدام ساز را فرا بگیرد؟" ]
کامبیز روشن‌روان
حدود یک سال از حضور روشن‌روان در هنرستان می‌گذشت و در این مدت پیشرفت قابل توجه‌ای در فراگیری ساز پیکولو در وی مشاهده نشد، زیرا او همچنان به بازیگوشی‌های خود ادامه می‌داد و این رفتار مشکلاتی به همراه داشت، چراکه ساز او به خاطر کوچکی و نداشتن جعبهٔ محافظ، در جیب جای می‌گرفت و این باعث می‌شد ساز آسیب ببیند یا کلیدهای آن می‌شکست، به‌همین دلیل او مجبور بود بارها و بارها برای رفع نقص فنی ساز، به تعمیرگاه هنرستان مراجعه کند. در نهایت او تصمیم گرفت محل تحصیل خود را از هنرستان عالی موسیقی (آموزش موسیقی کلاسیک) به هنرستان موسیقی ملی (آموزش موسیقی سنتی) منتقل کند تا بلکه بتواند در آنجا ساز ویولن را فرا بگیرد.
[ "به چه دلیل روشن‌روان محل تحصیل خود را از هنرستان عالی موسیقی (آموزش موسیقی کلاسیک) به هنرستان موسیقی ملی (آموزش موسیقی سنتی) منتقل کرد؟", "روشن‌روان محل تحصیل خود را از هنرستان عالی موسیقی (آموزش موسیقی کلاسیک) به کدام هنرستان منتقل کرد؟", "به چه دلایلی روشن‌روان پیشرفت قابل توجه‌ای در فراگیری ساز پیکولو نداشت؟", "روشن‌روان در چه سالی محل تحصیل خود را از هنرستان عالی موسیقی (آموزش موسیقی کلاسیک) به هنرستان موسیقی ملی (آموزش موسیقی سنتی) منتقل کرد؟" ]
کامبیز روشن‌روان
وی پس از اخذ لیسانس از دانشگاه تهران، به خدمت سربازی رفت و این ایام نیز برای او، ماجراهای زیادی به‌همراه داشت. روشن‌روان دوران آموزشی را در تبریز به اتمام رساند. او در این مدت بی‌توجه به آموزش‌های نظامی بود و با دفترچه نت‌هایی که با خود برده بود، فقط به تمرین آهنگسازی می‌پرداخت، به‌همین دلیل در امتحانات پایانی دوران آموزشی، پایین‌ترین رتبه را کسب کرد. این رتبه باعث شد او نتواند شهر دلخواه خود را برای خدمت انتخاب کند. به وی اطلاع دادند فقط سهمیهٔ شهر سرپل ذهاب باقی مانده‌است. او در هنگام انتقال و توقف موقت در کرمانشاه، به‌طور اتفاقی با فرمانده موسیقی نظامی لشکر کرمانشاه که از قبل با هم آشنایی داشتند و پیشتر نوازندهٔ ارکستر سمفونیک تهران بود، ملاقات کرد. او به روشن‌روان پیشنهاد داد به‌جای وی، در این سِمَت قرار گیرد تا او بتواند برای ادامهٔ تحصیلات به خارج از کشور برود. روشن‌روان این پیشنهاد را پذیرفت. مسئولان نظامی که از توانایی‌های وی مطلع شدند، از او استقبال کردند و علاوه بر لشکر کرمانشاه، طبق یک امریه، او را به فرماندهیِ کلِ موسیقی نظامی در استان‌های کرمانشاه و کردستان منصوب کردند.
[ "کامبیز روشن‌روان از کدام دانشگاه مدرک لیسانس خود را اخذ کرد؟", "روشن‌روان دوران آموزشی سربازی خود را در کجا به اتمام رساند؟", "به چه دلیل کامبیز روشن‌روان در امتحانات پایانی دوران آموزشی، پایین‌ترین رتبه را کسب کرد؟", "جمعیت کرمانشاه در حال حاضر چقدر است؟" ]
کامبیز روشن‌روان
هنگام وقوع انقلاب اسلامی، روشن‌روان مشغول تحصیل در آمریکا بود. او که تحت تأثیر وقایع ایران قرار گرفته بود، تصمیم گرفت پایان‌نامه‌اش را با نام و موضوع جمعه خونین (مرثیه برای شهدای ۱۷ شهریور) در سبک موسیقی آوانگارد، تصنیف کند. وی که قصد داشت تحصیل در مقطع دکترا را ادامه دهد و ضمن اینکه بورسیهٔ تحصیلی وی نیز قطع شده بود، جشن فارغ‌التحصیلی و مراسم دریافت جایزهٔ اول آهنگسازی را رها کرد در آذرماه سال ۱۳۵۸، به اتفاق همسرش به ایران برگشت. او در این باره اظهار داشت: «... بسیاری از استادان دانشگاه اصرار کردند که به ایران بازنگردم، آنها می‌گفتند که بر اثر انقلاب در حال حاضر در ایران موسیقی از وضعیت خوبی برخوردار نیست ... خانواده هم می‌گفتند به ایران برنگردم ... من مملکتم را به همه چیز ترجیح می‌دادم، دیگر طاقت نداشتم و قصد داشتم هر چه سریعتر به میهنم بازگردم.»
[ "هنگام وقوع انقلاب اسلامی، روشن‌روان مشغول تحصیل در کدام کشور بود؟", "به چه دلیل روشن‌روان تصمیم گرفت پایان‌نامه‌اش را با نام و موضوع جمعه خونین (مرثیه برای شهدای ۱۷ شهریور) در سبک موسیقی آوانگارد، تصنیف کند؟", "روشن‌روان هنگام وقوع انقلاب اسلامی، تصمیم گرفت پایان‌نامه‌اش را با چه موضوعی تصنیف کند؟", "در چه تاریخی کامبیز روشن‌روان به اتفاق همسرش به ایران برگشت؟", "همسر کامبیز روشن‌روان چه کسی بود؟" ]
کامبیز روشن‌روان
وی پس از ورود به ایران، بلافاصله قراردادی برای تدریس با دانشگاه تهران منعقد کرد، اما پس از مدتی متوجه شد که موسیقی در همهٔ ابعاد آن تعطیل شده‌است و توصیه‌ای که به او برای نرفتن به ایران شده بود، درست بوده‌است. وی در بهمن همان سال تصمیم گرفت قطعهٔ جمعه خونین را اجرا کند. اجرای این اثر با توجه به مشکلات پیش آمده ناشی از انقلاب، کار را برای او سخت کرد. در نهایت وی موفق ‌شد با فراخوان از نوازندگان ارکستر و سایر نوازندگان از گروه‌های دیگر، در زمانی که حملِ ساز نیز در اماکن عمومی ممنوع شده بود، آنها را دور خود جمع کند. سرانجام این اثر توسط ارکستر سمفونیک تهران در تالار وحدت، همراه با ۲۴۰ نوازنده و خواننده، توسط خودش رهبری و به‌مدت حدود پانزده شب، اجرا شد.
[ " قطعهٔ جمعه خونین کامبیز روشن‌روان سرانجام در کدام تالار تهران اجرا شد؟", " قطعهٔ جمعه خونین کامبیز روشن‌روان سرانجام با چند نوازنده و خواننده، در تالار وحدت اجرا شد؟\n", "قطعهٔ جمعه خونین کامبیز روشن‌روان توسط چه کسی رهبری شد؟", "تالار وحدت تهران در چه سالی افتتاح شد؟" ]
کامبیز روشن‌روان
در اوایل سال ۱۳۵۹، انقلاب فرهنگی در حال شکل‌گیری بود. روشن‌روان در این زمان مشغول تدریس در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود و در همین ایام، وی شاهد هجوم و حملهٔ افراد به دانشگاه، تخریب، ضرب‌وشتم و شکستن شیشه‌ها بود. در نهایت دانشگاه‌ها نیز تعطیل و او بیکار ‌شد. روشن‌روان می‌گوید: «... چون کاری نداشتم، هر روز کنجکاوانه به اطراف دانشگاه می‌رفتم تا ببینم چه اتفاقی می‌افتد و بالاخره کار به کجا کشیده می‌شود ... شاهد چه جریانات و اتفاقاتی که نبودم ... شاهد جشن کتاب‌سوزان بودم ... شیشه کتابفروشی‌ها را می‌شکستند ... این چیزی نبود که به خاطرش به ایران برگشتم و واقعاً باور کردن این موضوع برایم غیرممکن بود ...» حالا دیگر همهٔ راه‌ها برای فعالیت او به بن‌بست رسیده‌ بود؛ بنابراین با مشورتِ همسرش، تصمیم گرفتند ایران را ترک کرده و مجدداً به آمریکا بروند و به تحصیل و تدریس در آنجا ادامه دهد، ولی تعطیلی سفارت آمریکا، اخذ ویزا را سه‌ماه به تأخیر انداخت. ویزا هنگامی آماده ‌شد که جنگ ایران و عراق آغاز شده و در پی بمباران فرودگاه مهرآباد، تمام مرزهای هوایی بسته شده بود. بدین‌ترتیب او در تهران ماند و سفر وی به فرجام نرسید.
[ "در اوایل چه سالی انقلاب فرهنگی در حال شکل‌گیری بود؟", "در کدام جنگ فرودگاه مهرآباد بمباران شد؟", "به چه دلیل دوباره روشن‌دل تصمیم گرفت ایران را ترک کند و مجدداً به آمریکا برود؟", "جنگ ایران و عراق چند سال طول کشید؟" ]
کامبیز روشن‌روان
با شروع جنگ و آغاز دور جدیدی از زندگی روشن‌روان با اقامت در ایران، وی قصد داشت به هر ترتیبی تولید موسیقی را بهبود و رونق دهد. در سال ۱۳۵۹، ابتدا به سراغ ساخت موسیقی فیلم رفت و اولین موسیقی متن بعد از انقلاب را برای فیلم موج طوفان و سپس برنج خونین، آهنگسازی کرد و در قبال آن دستمزدی دریافت نکرد.∗ پس از آن در حالی که حدود پنج ماه از آغاز جنگ گذشته بود، با همکاری دوستان و همکلاسی‌های سابق‌اش، به‌نام‌های محمد شمس، اسماعیل تهرانی و اسماعیل واثقی، آلبومی مشترک با موضوع جنگ ایران و عراق، به‌نام فصل ایثار با صدای سیامک علیقلی تهیه کردند و توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر ‌شد.
[ "در چه سالی کامبیز روشن‌روان به سراغ ساخت موسیقی فیلم رفت؟", "کامبیز روشن‌روان اولین موسیقی متن بعد از انقلاب را برای کدام فیلم ساخت؟", "کامبیز روشن‌روان با همکاری کدام همکلاسی‌های سابقش، آلبومی مشترک با موضوع جنگ ایران و عراق تهیه کردند؟", "کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در چه سالی در ایران آغاز به کار کرد؟" ]
کامبیز روشن‌روان
در پی شروع فعالیت در موسیقی فیلم، روشن‌روان وارد مذاکره با مسئولین فرهنگی ‌شد تا بتواند آنان را متقاعد کند مجوز برای تولید آلبوم برای او و سایر آهنگسازان صادر کنند. سرانجام مسئولین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با انتشار این نوع آثار به‌صورت خیلی محدود موافقت کردند، اما موانع زیادی ایجاد ‌شد و این موانع تا صدا و سیما نیز امتداد داشت. استفاده از ریتم‌هایی مثل شش و هشت و فرم‌هایی مانند رنگ، چهار مضراب و ساخت هرگونه آهنگِ رقص و شادی‌آفرین، در این تولیدات ممنوع ‌گردید و انتخاب شعر نیز دچار سانسور ‌بود. اما او در نهایت موفق ‌شد با وجود مشکلات بسیار، اولین آلبوم اختصاصی و ارکسترال خود را بعد از انقلاب، در سال ۶۳–۱۳۶۲، به‌نام یادگار دوست با صدای شهرام ناظری منتشر کند.∗ در ادامه و طی سال‌های آتی، او علاوه بر همکاری با محمدرضا شجریان و شهرام ناظری، برای خوانندگانِ دیگری مانند: علیرضا افتخاری، بیژن بیژنی، محمد اصفهانی، علیرضا قربانی و ... آهنگ ساخته یا تنظیم کرده‌است.
[ "کامبیز روشن‌روان اولین آلبوم اختصاصی و ارکسترال خود را بعد از انقلاب در چه سالی منتشر کرد؟", "کامبیز روشن‌روان اولین آلبوم اختصاصی و ارکسترال خود را بعد از انقلاب با صدای چه کسی منتشر کرد؟", "اولین آلبوم اختصاصی و ارکسترال کامبیز روشن‌روان بعد از انقلاب چه نام داشت؟", "علیرضا قربانی در کجا متولد شده‌است؟" ]
کامبیز روشن‌روان
با گذشت زمان و تثبیت مراکز آموزشی، تولید آلبوم، فیلم و سریال، بر فعالیت‌های روشن‌روان هم افزوده شد. او علاوه بر آهنگسازی برای آلبوم، موسیقی صحنه‌ای و سینما، به‌طور گسترده‌ای در مراکز آموزشی معتبری چون: هنرستان‌های موسیقی (دختران و پسران)، دانشسرای هنر، دانشکده هنرهای زیبا، مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی، دانشکده صدا و سیما، دانشکده سینما تئاتر، دانشگاه تربیت مدرس، دانشگاه هنر، دانشگاه آزاد اسلامی و ... به تدریس در حوزهٔ موسیقی و سینما پرداخته‌است. او که در زمینهٔ آموزش و آهنگسازی کوشش مستمری داشته‌است، در طولِ زندگی هنری، بارها مورد تقدیر قرار گرفته و جوایز متعددی از جشنواره‌های مختلف داخلی و خارجی کسب کرده‌است. همچنین در سال ۱۳۸۳، مدرک درجه یک هنری از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به وی اهدا شد. به‌خاطر سال‌ها تجربه در زمینهٔ آموزش، تألیف کتاب، انتشار جزوه، مقاله و سخنرانی‌های علمی، از وی به‌عنوان موسیقی‌دانی صاحب‌نظر، در مباحث تئوریک و هارمونی یاد می‌کنند.
[ "کامبیز روشن‌روان به‌طور گسترده‌ در کدام مراکز آموزشی معتبر به تدریس در حوزهٔ موسیقی و سینما پرداخته‌است؟", "کامبیز روشن‌روان در چه سالی مدرک درجه یک هنری از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را دریافت کرد؟", "به چه دلیل از کامبیز روشن‌روان به‌عنوان موسیقی‌دانی صاحب‌نظر، در مباحث تئوریک و هارمونی یاد می‌کنند؟", "کامبیز روشن‌روان چند سال به تدریس در حوزهٔ موسیقی و سینما پرداخته‌است؟" ]
کامبیز روشن‌روان
روشن‌روان دههٔ شصت را با پرکاری در امر آموزش و آهنگسازی پشت سر ‌گذاشت. در این زمان و با شروع دههٔ هفتاد، او احساس کرد هنرستان‌ها پاسخگوی انبوه متقاضیان و هنرجویان جدید موسیقی نیستند و لازم است تا آموزشگاه‌های خصوصی جدیدی تأسیس شود. او تصمیم گرفت با متولیان فرهنگی وارد مذاکره شود و در این راه به نتیجه رسید و با حضور در شوراها و قبولِ بعضی مسئولیت‌ها مانند عضویت در: شورای مرکزی نظارت بر آموزشگاه‌های آزاد هنری، شورای عالی هنرستان‌های هنری، شورای عالی موسیقی (وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)، شورای برنامه‌ریزی و نظارت بر آموزش موسیقی سازمان صدا و سیما، کمیته برنامه‌ریزی هنر ستاد انقلاب فرهنگی، این امر را تسریع ‌بخشید و خود نیز در سال ۱۳۷۷، اقدام به تأسیس یک آموزشگاه خصوصی ‌کرد. او می‌گوید نتیجهٔ این کار، تا زمانی که او در شوراها حضور داشته‌است (۱۳۸۵)، منجر به ایجاد و صدور مجوز برای تعداد زیادی آموزشگاه موسیقی در سراسر کشور ‌شد.
[ "روشن‌روان دههٔ شصت را با پرکاری در چه اموری پشت سر گذاشت؟", "کامبیز روشن‌روان در چه سالی اقدام به تأسیس یک آموزشگاه خصوصی ‌کرد؟", "کامبیز روشن‌روان تا چه سالی در شوراها حضور داشته‌است؟", "کامبیز روشن‌روان در چه سنی اقدام به تأسیس یک آموزشگاه خصوصی ‌کرد؟" ]
کامبیز روشن‌روان
فعالیت‌های روشن‌روان در جامعهٔ موسیقی فقط به کارهای صنفی محدود نمی‌شود و او در بسیاری از جشنواره‌ها و مراکز فرهنگی به‌عنوان عضو هیئت داوران یا کارشناس حضور دارد مانند عضویت در: هیئت داوران جشنواره‌های موسیقی فجر (۶۸–۱۳۷۹)، هیئت داوران جشنواره‌های موسیقی جوان (۸۲–۱۳۷۰)، هیئت داوران جشنواره‌های موسیقی دفاع مقدس (۸۳–۱۳۷۰)، رئیس هیئت داوران اولین جشنواره موسیقی معلولین (۱۳۷۹) و عضو هیئت داوران جشن‌های خانه سینما. او همچنین نایب رئیس «کمیته ملی موسیقی» وابسته به یونسکو در ایران بوده‌است. سرانجام وی در سال ۱۳۸۵ که در استخدام دانشگاه صدا و سیما بود، بازنشسته ‌شد و در پی آن از اکثر مسئولیت‌های صنفی و هنری کناره‌گیری ‌کرد. او علت این کار را خستگی ناشی از سال‌ها فعالیت مدام دانست و گفت قصد دارد با تجدید قوا، به ایده‌ها و کارهای برجا ماندهٔ آهنگسازی و تألیف بپردازد و همچنین در کنار خانواده باشد. فرصتی که طی سال‌های قبل از آن، برایش به وجود نیامده بود.
[ "کامبیز روشن‌روان در چه سال‌هایی در هیئت داوران جشنواره‌های موسیقی فجر حضور داشت؟", "کامبیز روشن‌روان در چه سال‌هایی در هیئت داوران جشنواره‌های موسیقی جوان حضور داشت؟", "کامبیز روشن‌روان در چه سال‌هایی در هیئت داوران جشنواره‌های موسیقی دفاع مقدس حضور داشت؟", "کامبیز روشن‌روان در چه سالی رئیس هیئت داوران اولین جشنواره موسیقی معلولین بود؟", "کامبیز روشن‌روان در چه سالی که در استخدام دانشگاه صدا و سیما بود بازنشسته شد؟", "کامبیز روشن‌روان چند سال در آمریکا زندگی کرده‌است؟", "کامبیز روشن‌روان در چه سالی به استخدام دانشگاه صدا و سیما درآمد؟" ]
کامبیز روشن‌روان
کامبیز روشن‌روان با «آذر افروز» ازدواج کرده‌است. آنها دو دختر (هیوا و هیلا) و دو پسر (هومن و علی) دارند. او بخشی از موفقیت‌هایش را مدیون حمایتِ همسرش می‌داند. وی در زندگی شخصی و به‌خاطر فعالیت‌های شدید روزانه در امورِ آموزشی، نوازندگی و ضبط موسیقی، کارهای آهنگسازی را بعد از نیمه شب انجام می‌داده‌است. به‌همین دلیل برای بیدار ماندن، با افراط در نوشیدن قهوه و دوشِ آب سرد، به بیماری‌های متعددی مانند: سردرد، تب‌های بالا، سینوزیت و سپس به دیابت مبتلا ‌شد که هنوز ادامه دارد. او اشاره می‌کند در طول فعالیت‌های هنری‌اش، همیشه دچار بی‌خوابی بوده‌است و با درمانِ پزشکان، ‌توانست ۳ ساعت در شبانه‌روز بخوابد که در دوران بازنشستگی، به ۴ ساعت افزایش یافته‌است. با این حال او اظهار می‌دارد اگر یک بار دیگر به دنیا بیاید، باز هم موسیقی را انتخاب می‌کند و می‌گوید:
[ "کامبیز روشن‌روان با چه کسی ازدواج کرد؟", "کامبیز روشن‌روان چند دختر دارد؟", "کامبیز روشن‌روان چند پسر دارد؟", "نام دخترهای کامبیز روشن‌روان چیست؟", "نام پسرهای کامبیز روشن‌روان چیست؟", "کامبیز روشن‌روان در چه سنی ازدواج کرده‌است؟", "کامبیز روشن‌روان در چه سالی با آذر افروز ازدواج کرده‌است؟" ]
کامبیز روشن‌روان
سبک موسیقی روشن‌روان به‌خاطر آهنگسازی برای فرم‌های مختلف موسیقی، با الهام از فرهنگ ایرانی و غربی ابعاد گسترده‌ای دارد. در آثار وی از کارهای ارکسترال تا موسیقی فیلم و موسیقی آوازی، می‌توان شیوه‌های متفاوتی از: موسیقی کلاسیک غربی، سنتی ایرانی، محلی، مدرن، معاصر، آوانگارد و گاهی پاپ (در موسیقی فیلم)، مشاهده کرد. او خودش را معلم و آهنگساز می‌داند و به‌دلیل تجربه‌ای که در آموزش و آهنگسازی داشته‌است، از هارمونی و ارکستراسیون متفاوتی نسبت به روالِ معمولِ آن استفاده می‌کند. نوازندگی با دو ساز غربی و ایرانی، باعث ‌شد از همان ابتدای تحصیلات موسیقی، با هر دو مکتب آشنایی کامل پیدا کند و در آثارش از تلفیق این سبک‌ها، بهره ببرد. به‌عنوان مثال، وی اشاره می‌کند در اثری که ارکستر ملی ایران برای تنظیم آهنگی سنتی از حسن کسایی به او سفارش داده بودند، تماماً از آکوردهای خوشه‌ای که دارای فواصلی کاملاً غربی و نامطبوع است، استفاده کرده‌است.
[ "به چه دلیل سبک موسیقی روشن‌روان ابعاد گسترده‌ای دارد؟", "به چه دلیل کامبیز روشن‌روان از هارمونی و ارکستراسیون متفاوتی نسبت به روالِ معمولِ آن استفاده می‌کند؟", "کامبیز روشن‌روان در کدام اثر تماماً از آکوردهای خوشه‌ای که دارای فواصلی کاملاً غربی و نامطبوع است، استفاده کرده‌است؟", "حسن کسایی در کجا متولد شده‌است؟" ]
کامبیز روشن‌روان
روشن‌روان می‌گوید در موسیقی غربی، تحت‌تاثیر آهنگسازانی مانند: باخ، موتسارت، بتهوون، چایکوفسکی، راخمانینف، استراوینسکی و پندرسکی بوده‌است. وی در موسیقی ایرانی نیز از روح‌الله خالقی، حسین دهلوی و احمد پژمان نام می‌برد و یادآور می‌شود که از سبک موسیقی آنان تأثیر زیادی پذیرفته‌است. او خود را عاشق موسیقی سنتی و محلی ایران می‌داند و اعلام می‌کند در اکثر آثارش از این دو منبع استفاده کرده‌است. اما روشن‌روان سرچشمهٔ اصلی الهام خودش را در آهنگسازی، هنر نقاشی ذکر می‌کند و می‌گوید با مشاهدهٔ این آثار در سبک‌های مختلف، سعی می‌کند هرچه بیشتر به موسیقی تصویری نزدیک شود.
[ "روشن روان در موسیقی غربی، تحت‌تاثیر کدام آهنگسازان بوده‌است؟", "روشن‌روان می‌گوید در موسیقی ایرانی، تحت‌تاثیر چه کسانی بوده‌است؟", "روشن‌روان سرچشمهٔ اصلی الهام خودش در آهنگسازی را کدام هنر ذکر می‌کند؟", "بتهوون از چند سالگی به کار موسیقی پرداخت؟", "موتسارت در کجا متولد شده‌است؟" ]
کامبیز روشن‌روان
روشن‌روان آلبوم‌های متفاوتی در سبک‌های گوناگون منتشر کرده‌است. اولین کار منتشر شده ساختهٔ وی، آلبوم پسرک چشم آبی اثر فرشید مثقالی در قالب صفحه گرامافون بود که توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان انتشار یافت و پس از آن بسیاری از آثار او در حوزهٔ موسیقی کودک، به سفارش این کانون نشر یافته‌است. اکثر آثار روشن‌روان در قالب آلبوم، متعلق به بعد از انقلاب است که حدود ۲۵ آلبوم را در بر می‌گیرد. بیشتر این آثار موسیقی آوازی هستند و تعدادی آلبوم بی‌کلام نیز وجود دارد که موسیقی متن، یا آثاری ارکسترال مانند سمفونی فلک‌الافلاک را شامل می‌شود. در این میان، آلبوم‌هایی وجود دارند که فقط تنظیم‌های آن توسط روشن‌روان انجام گرفته‌است مانند: تنها ماندم اثر همایون خرم، رفتم و بار سفر بستم اثر علی تجویدی و دود عود اثر پرویز مشکاتیان (روشن‌روان اظهار می‌دارد یکی از آهنگ‌های این آلبوم، «قطعهٔ سنتور و ارکستر»، آهنگساز و تنظیم‌کننده خودش بوده‌است که در بروشور دود عود، به آن اشاره نشده‌است).
[ "آلبوم پسرک چشم آبی اثر چه کسی است؟", "آلبوم پسرک چشم آبی توسط کدام کانون منتشر شد؟", " آثار روشن‌روان حدود چند آلبوم را در بر می‌گیرد؟", " آلبوم‌هایی که فقط تنظیم‌های آن توسط روشن‌روان انجام گرفته‌است را نام ببرید؟", "آلبوم پسرک چشم آبی اثر فرشید مثقالی در چه سالی منتشر شد؟" ]
کِیتی پری
کاترین الیزابت هادسن (به انگلیسی: Katheryn Elizabeth Hudson) (زادهٔ ۲۵ اکتبر ۱۹۸۴) که بیشتر با نام هنری‌اش کِیتی پری (به انگلیسی: Katy Perry) شناخته می‌شود؛ خواننده، ترانه‌سرا و بازیگر اهل آمریکا است. او در نوجوانی از موسیقی غیر مذهبی منع شده بود و با موسیقی گاسپل بزرگ شد. کیتی در سال اول دبیرستان حرفهٔ موسیقی را با نام کیتی هادسن و با انتشار آلبومی با همین نام در سال ۲۰۰۲ آغاز کرد. یک سال بعد به لس آنجلس مهاجرت کرد تا در زمینه موسیقی غیرمذهبی فعالیت کند. او مشترکاً با گروه ماتریکس آلبومی را ضبط کرد که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد. او همچنین آلبومی با گلن بالارد ضبط کرد که به خاطر مسائل مربوط به قرارداد، هیچ‌گاه منتشر نشد.
[ "کاترین الیزابت هادسن در چه روزی متولد شد؟", "نام هنری کاترین الیزابت هادسن چیست؟", "کِیتی پری، نام هنری کدام بازیگر است؟", "کاترین الیزابت هادسن اهل کدام کشور است؟", "کاترین الیزابت هادسن با چه موسیقی بزرگ شد؟", "کیتی پری حرفه‌ی موسیقی را با انتشار چه آلبومی آغاز کرد؟", "کیتی پری حرفه‌ی موسیقی را در چه سالی آغاز کرد؟", "کاترین الیزابت هادسن چند سال پس از انتشار اولین آلبومش به لس آنجلس مهاجرت کرد تا در زمینه موسیقی غیرمذهبی فعالیت کند؟", "کاترین الیزابت هادسن یک سال پس از انتشار اولین آلبومش به کجا مهاجرت کرد تا در زمینه موسیقی غیرمذهبی فعالیت کند؟", "کاترین الیزابت هادسن به چه دلیل یک سال پس از انتشار اولین آلبومش به لس آنجلس مهاجرت کرد؟", "کاترین الیزابت در چند سالگی به لس آنجلس سفر کرد؟", "کاترین الیزابت هادسن در چند سالگی مشترکاً با گروه ماتریکس آلبومی را ضبط کرد؟", "به چه دلیل آلبومی که کاترین الیزابت هادسن با گلن بالارد ضبط کرد کرد هیچ‌گاه منتشر نشد؟", "کاترین الیزابت هادسن در چه سنی آلبومی با گلن بالارد ضبط کرد؟" ]
کِیتی پری
پری تاکنون جوایز و نامزدی‌های زیادی شامل ۴ رکورد جهانی گینس، ۵ جایزه موسیقی آمریکا، یک جایزه بریت و یک جایزه جونو دریافت کرده و از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۸ نامش در فهرست «پردرآمدترین زنان در موسیقی» که توسط مجله فوربز گردآوری شده، بوده‌است. در طول حرفه‌اش او بیش از ۴۰ میلیون آلبوم و ۱۰۰ میلیون تک‌آهنگ در سرتاسر دنیا فروخته‌است که او را تبدیل به یکی از پرفروش‌ترین هنرمندان تاریخ کرده‌است. ارزش او در سال ۲۰۲۰ برابر با ۳۳۰ میلیون دلار است. در جهان فیلم نیز او در ژوئیه ۲۰۱۱، برای اولین بار در فیلم اسمورف‌ها به جای شخصیت اسمورف مو طلا صحبت کرد و در سال ۲۰۱۳ در دنبالهٔ آن نیز همین نقش را بر عهده داشت. در ژوئیه سال ۲۰۱۲، وی مستند کیتی پری: بخشی از من را منتشر کرد که در آن به زندگی‌اش به عنوان یک هنرمند و ازدواج کوتاه‌مدتش با راسل برند بازیگر و کمدین انگلیسی در اوایل دههٔ ۲۰۱۰ میلادی پرداخته شده‌است. پری در سال ۲۰۱۸ داور شانزدهمین فصل مجموعهٔ امریکن آیدل بود. کیتی پری همچنین نخستین فردی است که در سال ۲۰۱۷ میلادی به رقم ۱۰۰ میلیون دنبالگر در توییتر دست یافت و نامش در رکوردهای جهانی گینس ثبت شد
[ "کِیتی پری تاکنون چه جوایزی کسب کرده‌است؟", "کِیتی پری در چه سال‌هایی نامش در فهرست «پردرآمدترین زنان در موسیقی» که توسط مجله فوربز گردآوری شده، بوده‌است؟", "کِیتی پری در طول حرفه‌اش چند آلبوم در سرتاسر دنیا فروخته‌است؟", "کِیتی پری در طول حرفه‌اش چند تک آهنگ در سرتاسر دنیا فروخته‌است؟", "ارزش کِیتی پری در سال 2020 چند دلار بود؟", "کِیتی پری در چه تاریخی برای اولین بار در فیلم اسمورف‌ها به جای شخصیت اسمورف مو طلا صحبت کرد؟", "کِیتی پری در چه تاریخی مستند کیتی پری: بخشی از من را منتشر کرد؟", "کیتی پری در مستند کیتی پری: بخشی از من به چه مسائلی پرداخته‌است؟", "کیتی پری در چه سالی با راسل برند بازیگر و کمدین انگلیسی ازدواج کرد؟", "کیتی پری در چه سالی داور شانزدهمین فصل مجموعهٔ امریکن آیدل بود؟", "نخستین فردی که در سال ۲۰۱۷ میلادی به رقم ۱۰۰ میلیون دنبالگر در توییتر دست یافت و نامش در رکوردهای جهانی گینس ثبت شد چه کسی بود؟\n", "کیتی پری در چه سالی به رقم ۱۰۰ میلیون دنبالگر در توییتر دست یافت و نامش در رکوردهای جهانی گینس ثبت شد؟", "تعدا دنبالگران کیتی پری در سال 2017 چقدر بود؟", "کیتی پری فرزند چه کسی است؟", "کیتی پری چند فرزند دارد؟", "کیتی پری چندبار ازدواج کرده‌است؟", "راسل برند در چند سالگی با کیتی پری ازدواج کرد؟", "راسل برند در کجا متولد شده‌است؟" ]
کِیتی پری
کاترین الیزابت هادسون در سنتا باربارا، کالیفرنیا از دو کشیش پنتاکوستالیست، موریس کیت هادسون (به انگلیسی: Maurice Keith Hudson) (زاده ۱۹۴۷) و مری کریستین پری (به انگلیسی: Mary Christine Perry) (زاده ۱۹۴۷) زاده شد. والدین او مسیحیان دوباره متولد شده‌اند، که هر کدام پس از «سرکشی در نوجوانی» به خدا روی آورده‌اند. پری اصلیت پرتغالی، آلمانی، ایرلندی و انگلیسی دارد. او خواهرزادهٔ فرانک پری (۱۹۹۵–۱۹۳۰) تهیه‌کننده و کارگردان فیلم است. یک برادر کوچک‌تر به نام دیوید (زاده ۱۹۸۸) دارد که او هم خواننده است و یک خواهر بزرگ‌تر به نام آنجلا (زاده ۱۹۸۲). از سن ۳ تا ۱۱، به خاطر راه‌اندازی کلیساهای مختلف توسط پدر و مادرش، پری مرتب در کشور به همراه آن‌ها سفر می‌کرد، ولی دوباره در سنتا باربارا ساکن شدند. او به مدرسه‌ها و کمپ‌های مذهبی فرستاده می‌شد، از جمله دبستان مسیحیان سنتا باربارا. خانوادهٔ او وضعیت مالی خوبی نداشت و آن‌ها اغلب از برنامه کمکی تغذیه الحاقی استفاده می‌کردند.
[ "کاترین الیزابت هادسون در کجا متولد شد؟", "کاترین الیزابت هادسون چه اصلیتی دارد؟", "کاترین الیزابت هادسون خواهرزاده‌ی کدام تهیه‌کننده و کارگردان است؟", "برادر کوچکتر کاترین الیزابت هادسون چه نام دارد؟", "برادر کوچکتر کاترین الیزابت هادسون در چه تاریخی متولد شده‌است؟", "خواهر بزرگ‌تر کاترین الیزابت هادسون چه نام دارد؟", "خواهر بزرگ‌تر کاترین الیزابت هادسون در چه تاریخی متولد شده‌است؟", "جمعیت سنتا باربارا چقدر است؟", "فرانک پری چند فیلم کارگردانی کرده‌است؟", "فرانک پری در چند سالگی کارگردان شد؟" ]
کِیتی پری
پری در ابتدا به موسیقی گاسپل گوش می‌داد، زیرا موسیقی غیر مذهبی در خانهٔ آن‌ها ممنوع بود. او از طریق سی‌دی‌هایی که مخفیانه از دوستانش می‌گرفت، با موسیقی عامه‌پسند آشنا شد. با وجود این‌که او خودش را مذهبی نمی‌داند ولی می‌گوید: «من همیشه دعا می‌کنم، برای خودداری و فروتنی.» به دنبال خواهرش آنجلا، پری خوانندگی را با نوارهای تمرینی خواهرش شروع کرد. او برای پدر و مادرش اجرا کرد و آن‌ها تصمیم گرفتند که وی باید به کلاس آواز برود. او از ۹ تا ۱۶ سالگی تمرین آواز می‌کرد. او اجرا را در ۹ سالگی در کلیسا آغاز کرد. در ۱۳ سالگی گیتاری به عنوان کادوی تولدش دریافت کرد و ترانه‌هایی که خودش نوشته بود را اجرا نمود. در طول سال‌های نوجوانی، او ورزش‌های اسکیت، اسکیت بورد و موج سواری را آموخت. دیوید او را تام‌بویی در حال بلوغ توصیف می‌کرد. او به کلاس رقص نیز رفت و رقص‌های سوئینگ، لیندی هاپ و جیترباگ را نیز یادگرفت.
[ "به چه دلیل کیتی پری ابتدا به موسیقی گاسپل گوش می‌داد؟", "چگونه کیتی پری با موسیقی عامه‌پسند آشنا شد؟", "کیتی پری از چند سالگی تمرین آواز می‌کرد؟", "کیتی پری در چند سالگی اجرا را در کلیسا آغاز کرد؟", "کیتی پری در 9 سالگی اجرا را در کجا آغاز کرد؟", "کیتی پری در طول سال‌های نوجوانی چه ورزش‌هایی را آموخت؟", "چه کسی کیتی پری را تام‌بویی در حال بلوغ توصیف می‌کرد؟", "کیتی پری در چند سالگی به کلاس رقص رفت و رقص‌های سوئینگ، لیندی هاپ و جیترباگ را یادگرفت؟", "کیتی پری در ۱۳ سالگی از چه کسی گیتاری به عنوان کادوی تولدش دریافت کرد؟" ]
کِیتی پری
پری در ۱۵ سالگی آزمون توسعه آموزش عمومی را با موفقیت پشت سر گذاشت و دبیرستان را برای دنبال کردن حرفهٔ موسیقی ترک کرد. در ابتدا اوپرای ایتالیایی در آکادمی موسیقی غرب در سنتا باربارا آموخت. آوازخوانی او توجه استیو توماس و جنیفر نپ را جلب کرد و آن‌ها او را برای ارتقای توانایی ترانه‌سرایی، به نشویل بردند. در نشویل او شروع به ضبط قطعات آزمایشی کرد و نواختن گیتار و ترانه نوشتن را یادگرفت. بعد از امضای قرارداد با رد هیل رکوردز، اولین آلبومش را با نام کیتی هادسن منتشر کرد. این آلبوم در ۶ مارس ۲۰۰۱ منتشر شد و بعد از آن وی یک تور کنسرت را آغاز کرد. آلبوم از نظر تجاری ناموفق بود و فقط ۲۰۰ نسخه از آن به فروش رسید؛ پیش از این که شرکت منتشرکنندهٔ آن در ماه دسامبر ورشکسته و منحل شود.
[ "کیتی پری در چند سالگی آزمون توسعه آموزش عمومی را با موفقیت پشت سر گذاشت و دبیرستان را برای دنبال کردن حرفهٔ موسیقی ترک کرد؟", "چه کسانی کیتی پری را برای ارتقای توانایی ترانه‌سرایی، به نشویل بردند؟", "به چه دلیل استیو توماس و جنیفر نپ کیتی پری را به نشویل بردند؟", "کیتی پری پس از امضای قرارداد با چه کسی اولین آلبومش را با نام کیتی هادسن منتشر کرد؟", "چند نسخه از اولین آلبوم کیتی هادسن به فروش رسید؟", "استیو توماس در کجا متولد شد؟", "جنیفر نپ در کجا متولد شد؟", "استیو توماس و جنیفر نپ کیتی پری را در چند سالگی به نشویل بردند؟" ]