title
stringlengths
2
47
context
stringlengths
51
1.52k
queries
list
دوستان
در فصل هشتم، معلوم می‌شود که تست پیداشده برای ریچل است و اعلام می‌شود که پدرِ بچه راس است. راس و ریچل هر دو قبول می‌کنند بدون اینکه رابطه رمانتیک خود را ادامه دهند، بچه را نگه دارند. فصل هشتم حول داستانهای بچه دار شدن ریچل و راس می‌گذرد. ریچل بچه دار می‌شود و نام دخترش را اِما می‌گذارد. جودی مادر راس بعد از اینکه به بیمارستان آمده تا از نوه‌اش دیدن کند، به راس انگشتری می‌دهد تا با آن از ریچل خواستگاری کند. راس که خود میلی به انجام این کار ندارد انگشتر را در ژاکت خود گذاشته و ژاکت را داخل اتاق ریچل می‌گذارد. جویی که برای دیدن و احوال‌پرسی از ریچل پیش او آمده بود، اشتباهاً وقتی می‌خواهد ژاکت راس را بگردد انگشتر را پیدا می‌کند و ریچل که تصور می‌کند جویی از وی خواستگاری کرده، پیش از آنکه مهلت توضیح دادن به جویی بدهد، جواب مثبت می‌دهد.
[ "در فصل هشتم مجموعه فِرِندز مشخص می‌شود که تست فرزند برای چه کسی است؟", "در فصل هشتم مجموعه فِرِندز ریچل نام دخترش را چه انتخاب می‌کند؟", "در مجموعه فِرِندز نام مادر راس چیست؟", "رمانتیک به چه معناست؟" ]
دوستان
نوشتار اصلی: دوستان (فصل ۹)فصل نهم با زندگی مشترک راس و ریچل و نگهداری آن‌ها از دختربچه‌شان اِما آغاز می‌شود. مانیکا و چندلر سعی می‌کنند بچه‌دار شوند ولی پس از بارها تلاش و آزمایش مطلع می‌شوند که هیچ‌کدام قادر به انجام این کار نیستند. فیبی وارد رابطه‌ای با مایک هانیگان (پاول راد) می‌شود و تصمیم می‌گیرد او را به جای دوست‌پسر قبلی‌اش دیوید (هنک آزاریا) انتخاب کند. ریچل و اما در اواسط فصل نهم به آپارتمان جویی برمی‌گردند. راس در آخرین قسمت باید در یک سخنرانی خارج از شهر سفر کند و از آنجایی که آنجا آب و هوای خوبی دارد، تمامی گروه با به باربِی‌دُوز سفر می‌کنند و در هتل آنجا مستقر می‌شوند. جویی و دوست‌دخترش چارلی (آیشا تایلر) رابطه‌شان را به هم می‌زنند و چارلی وارد رابطه‌ای با راس می‌شود. پس از اینکه جویی چارلی و راس را در حال بوسیدن می‌بیند، به اتاق ریچل رفته و آخرین صحنه فصل با بوسهٔ ریچل و جویی به پایان می‌رسد.
[ "فصل نهم مجموعه فِرِندز با چه آغاز می‌شود؟", "نقش مایک هانیگان را در مجموعه فِرِندز چه کسی بازی می‌کند؟", "پاول راد در مجموعه فِرِندز به ایفای نقش چه کسی می‌پردازد؟", "در مجموعه فِرِندز نقش دیوید را چه کسی بازی می‌کند؟", "در مجموعه فِرِندز نقش چارلی را چه کسی بازی می‌کند؟", "پاول راد کیست؟", "هنک آزاریا کیست؟", "آیشا تایلر کیست؟" ]
دوستان
در فصل اول به ازای هر قسمت بازیگران ۲۲٬۵۰۰ دلار دریافت می‌کردند. برای فصل دوم هر کدام دستمزد متفاوتی بین ۲۰٬۰۰۰ تا ۴۰٬۰۰۰ دلار دریافت می‌کردند. برای فصل سوم بازیگران تصمیم گرفتند تا به صورت گروهی مذاکره کنند و دستمزدی یکسان دریافت کنند، با وجود این که وارنر برادرز ترجیح می‌داد قراردادها به صورت جداگانه باشد. در فصل سوم برای هر قسمت ۷۵٬۰۰۰ دلار، فصل چهارم ۸۵٬۰۰۰ دلار، فصل پنجم ۱۰۰٬۰۰۰ دلار، فصل ششم ۱۲۵٬۰۰۰ دلار، فصل هفتم و هشتم ۷۵۰٬۰۰۰ دلار و فصل نهم و دهم برای هر قسمت ۱ میلیون دلار دریافت کردند که این موضوع آنیستون، کاکس و کودرو را به گران‌ترین بازیگران زن تاریخ تلویزیون تبدیل کرد. همچنین بعد از سال ۲۰۰۰، بازیگران به خاطر بازپخش مجموعه دستمزد دریافت کردند. پیش از این تنها بازیگرانی به خاطر بازپخش دستمزد می‌گرفتند که از خالقین سریال نیز بودند مثل جری ساینفیلد و بیل کازبی.
[ "در فصل اول مجموعه فِرِندز به ازای هر قسمت بازیگران چقدر دریافت می‌کردند؟", "در فصل دوم مجموعه فِرِندز به ازای هر قسمت بازیگران چقدر دریافت می‌کردند؟", "در فصل سوم مجموعه فِرِندز به ازای هر قسمت بازیگران چقدر دریافت می‌کردند؟", "در فصل چهارم مجموعه فِرِندز به ازای هر قسمت بازیگران چقدر دریافت می‌کردند؟", "در فصل پنجم مجموعه فِرِندز به ازای هر قسمت بازیگران چقدر دریافت می‌کردند؟", "در فصل ششم مجموعه فِرِندز به ازای هر قسمت بازیگران چقدر دریافت می‌کردند؟", "در فصل هفتم و هشتم مجموعه فِرِندز به ازای هر قسمت بازیگران چقدر دریافت می‌کردند؟", "در فصل نهم و دهم مجموعه فِرِندز به ازای هر قسمت بازیگران چقدر دریافت می‌کردند؟", "جری ساینفیلد کیست؟", "بیل کازبی کیست؟" ]
دوستان
بیرون از صحنهٔ بازی، این مجموعه به دلیل به هم پیوستگی نامعمول هنرمندانش شناخته می‌شد. شش هنرمند اصلی از ابتدا تلاشهای هوشیارانه و دقیقی کردند تا ساختار متحد مجموعه حفظ شود و اجازه ندادند کسی از آن‌ها مسلط بر دیگران شود. این موضوع شامل این درخواست بود که یا همگی نامزد یک کلاس از جایزه (بیشتر «هنرمند نقش مکمل») شوند یا هیچ‌کدام نامزد نشوند. به‌علاوه در مذاکرات مالی در مورد دستمزد همگی با هم حاضر می‌شدند (کودرو گفته، «شش نفر ما بسیار قویتر از فقط یک نفر است»). این هنرمندان به قدری با یکدیگر صمیمی شدند که «تام سلک» بازیگر نقش ریچارد، یکی از ستارگان مهمان گفت که گاهی احساس عدم تعلق به این گروه را داشت.
[ "بازیگر نقش ریچارد در مجموعه فِرِندز چه کسی بود؟", "در مجموعه فِرِندز چه کسی در نقش ریچارد به ایفای نقش پرداخت؟", "بیرون از صحنهٔ بازی مجموعه فِرِندز این مجموعه چگونه شناخته می‌شد؟", "تام سلک کیست؟" ]
دوستان
۶۶-دقیقه سری پایانی توسط برنامهٔ سرگرمی امشب به عنوان بزرگ‌ترین لحظهٔ تلویزیون آمریکا در سال ۲۰۰۴ نامیده شد و دومین رتبه را در سال ۲۰۰۴ بدست آورد و فقط از فینال قهرمانی دو لیگ فوتبال آمریکا عقب ماند؛ هرچند سری پایانی نتوانست از رتبهٔ دریافت شده توسط سری پایانی سریالهای «مش» (۱۰۶ میلیون)، «به سلامتی» (۸۰٫۴ میلیون)، یا «ساینفیلد» (۷۶٫۳ میلیون) تجاوز کند. البته این قسمت پر طرفدارترین قسمت از مجموعهٔ دوستان نبود و قسمت «بعد از فینال» از سری دوم که در ۲۸ ژانویه ۱۹۹۶ روی آنتن رفت ۵۲٫۹ میلیون تماشاگر جذب کرد. در سری ۲۰۰۱–۲۰۰۲، دوستان بالاترین رتبه را در بین برنامه‌ها در ایالات متحده بدست آورد.
[ "در سری ۲۰۰۱-۲۰۰۲ کدام مجموعه بالاترین رتبه را در بین برنامه‌ها در ایالات متحده بدست آورد؟", "در کدام سری مجموعه فرندز بالاترین رتبه را در بین برنامه‌ها در ایالات متحده بدست آورد؟", "قسمت بعد از فینال مجموعه فرندز از سری دوم در چه تاریخی روی آنتن رفت و ۵۲٫۹ میلیون تماشاگر جذب کرد؟", "سریال ساینفیلد توسط چه کسی ساخته شد؟" ]
جرج واشنگتن
جرج واشنگتن (به انگلیسی: George Washington) ‏(زاده ۲۲ فوریه ۱۷۳۲ – درگذشته ۱۴ دسامبر ۱۷۹۹) رهبر سیاسی، ژنرال نظامی، دولت‌مرد آمریکایی و اولین رئیس‌جمهور ایالات متحده (۱۷۸۹ – ۱۷۹۷) بود. او میهن‌دوستان را در انقلاب آمریکا رهبری کرد و یکی از پدران بنیان‌گذار ایالات متحده آمریکا به شمار می‌رود.
[ "جرج واشنگتن در چه تاریخی متولد شده‌است؟", "جرج واشنگتن در چه تاریخی از دنیا رفت؟", "جرج واشنگتن کیست؟", "اولین رئیس‌جمهور ایالات متحده چه کسی بود؟", "جرج واشنگتن در چه سال‌هایی رئیس‌جمهور ایالات متحده بود؟", "چه کسی یکی از پدران بنیان‌گذار ایالات متحده آمریکا به شمار می‌رود؟", "ژنرال به چه معناست؟", "انقلاب آمریکا در چه سالی اتفاق افتاد؟" ]
جرج واشنگتن
واشنگتن صاحب بردگان بود و به منظور حفظ وحدت ملی، از اقدامات مصوب کنگره برای محافظت از برده داری حمایت کرد. وی بعداً با نهاد برده داری به دردسر افتاد و در وصیت نامه ای در سال ۱۷۹۹ برده‌های خود را آزاد کرد. او تلاش می‌کرد بومیان آمریکایی را به فرهنگ انگلیسی-آمریکایی بپیوندد اما در برابر موارد مقاومت در برابر بومیان در هنگام درگیری‌های خشونت‌آمیز مبارزه می‌کرد. وی عضوی از کلیسای آنگلیکان و فراماسونرها بود و آزادی نقش گسترده مذهبی را در نقش‌های خود به عنوان ژنرال و رئیس‌جمهور خواستار شد. پس از مرگ، او به عنوان «اولین بار در جنگ، ابتدا در صلح، و اولین بار در قلب هموطنانش» مداحی شد. تصویر وی در آثار تاریخی، هنری، موقعیت‌های جغرافیایی، تمبرها و ارز به یادگار مانده‌است و بسیاری از محققان و نظرسنجی‌ها وی را در زمره بزرگترین روسای جمهور ایالات متحده قرار می‌دهند.
[ "جرج واشنگتن به چه دلیلی از اقدامات مصوب کنگره برای محافظت از برده داری حمایت کرد؟", "جرج واشنگتن در چه سالی در وصیت نامه ای برده‌های خود را آزاد کرد؟", "تصویر چه کسی در آثار تاریخی، هنری، موقعیت‌های جغرافیایی، تمبرها و ارز ایالات متحده به یادگار مانده‌است؟", "جرج واشنگتن عضو کدام کلیسا بود؟", "فراماسونر به چه معناست؟", "کلیسای آنگلیکان در کجا واقع شده‌است؟" ]
جرج واشنگتن
واشنگتن غالباً از کوه ورنون و بلوور، مزارعی که متعلق به پدر زن لورنس، ویلیام فیرفکس بود، بازدید می‌کرد. فیرفکس حامی واشنگتن و پدر جایگزین وی شد و واشنگتن یک ماه در سال ۱۷۴۸ با تیمی در حال بررسی املاک دره شنندوآ در فیرفکس بود. وی سال بعد مجوز نقشه‌بردار را از کالج ویلیام و مری دریافت کرد ؛ [c] Fairfax وی را به عنوان نقشه‌بردار در شهرستان کالپپر، ویرجینیا منصوب کرد و بنابراین او با منطقه مرزی آشنا شد و در سال ۱۷۵۰ از کار استعفا داد. تا سال ۱۷۵۲ تقریباً ۱۵۰۰ هکتار (۶۰۰ هکتار) در دره خریداری و ۲۳۱۵ هکتار (۹۳۷ هکتار) مالک آن بود.
[ "مزارع کوه ورنون و بلوور در زمان جرج واشنگتن از آن چه کسی بود؟", "دره شنندوآ در کجا قرار دارد؟", "شهرستان کالپپر در کدام ایالت قرار دارد؟", "ایالت ویرجینیا با کدام ایالات دیگر امریکا مرز مشترک دارد؟" ]
جرج واشنگتن
در اکتبر ۱۷۵۳، دینویدی واشنگتن را به عنوان فرستاده ویژه ای تقاضا کرد که فرانسوی‌ها قلمرو خالی را که انگلیسی‌ها ادعا کرده بودند، تخلیه کند. واشنگتن برای تأمین قول حمایت از فرانسوی‌ها با نیمی از پادشاه تاناخاریسون و دیگر سران ایروکوای در لوگستاون ملاقات کرد و حزب او در ماه نوامبر به رود اوهایو رسید. آنها توسط یک گشت فرانسوی رهگیری شدند و تا قلعه لو بوف که در آنجا دوستانه واشنگتن پذیرفته شد، همراه شدند. او خواست انگلیسی‌ها برای خالی شدن را به فرمانده فرانسوی سن پیر تحویل داد، اما فرانسوی‌ها از رفتن خودداری کردند. سنت پیر پس از چند روز تأخیر پاسخ رسمی خود را در پاکت مهر و موم شده به واشنگتن داد و وی برای سفر به ویرجینیا به مهمانی واشنگتن غذا و لباس اضافی زمستانی داد.[persian-alpha 2] واشنگتن در ۷۷ روز و در شرایط دشوار زمستان، مأموریت ناخوشایند را به پایان رساند و هنگامی که گزارش خود را در ویرجینیا و لندن منتشر کرد، به یک تمایز رسید.
[ "جرج واشنگتن در چه تاریخی دینویدی واشنگتن را به عنوان فرستاده ویژه ای تقاضا کرد؟", "جرج واشنگتن در اکتبر ۱۷۵۳ چه کسی را به عنوان فرستاده ویژه ای تقاضا کرد؟", "واشنگتن برای تأمین قول حمایت از فرانسوی‌ها با نیمی از پادشاه تاناخاریسون و دیگر سران ایروکوای در کجا ملاقات کرد؟", "اوهایو در کجا واقع شده‌است؟" ]
جرج واشنگتن
در ۶ ژانویه ۱۷۵۹، واشینگتن، در ۲۶ سالگی، با مارتا دندریج کوسیس، بیوه ۲۷ ساله صاحب مزارع ثروتمند دانیل پارک کوستیس ازدواج کرد. این ازدواج در املاک مارتا انجام شد. او باهوش، بخشنده و باتجربه در مدیریت املاک یک گیاهکار بود و این زوج یک ازدواج سعادتمندانه ایجاد کردند. آنها جان پارک کوستیس (جکی) و مارتا پارک (پاتسی) کوسیس، فرزندان ازدواج قبلی او و بعداً نوه‌هایشان النور پارک کوستیس (نلی) و جورج واشنگتن پارک کوستیس (واشی) را بزرگ کردند. تصور می‌شود که درگیری ۱۷۵۱ واشنگتن با آبله، وی را عقیم کرده‌است، اگرچه احتمالاً «مارتا ممکن است در هنگام تولد پاتسی، فرزند آخر خود، آسیب دیده باشد و تولدهای اضافی را غیرممکن کرده باشد.» آنها از این واقعیت که آنها هیچ فرزندی با هم نیست. آنها به کوه ورنون، نزدیک اسکندریه نقل مکان کردند، جایی که او زندگی را به عنوان یک کاشت توتون و گندم آغاز کرد و به عنوان یک شخصیت سیاسی ظاهر شد.
[ "در چه تاریخی جرج واشنگتن با مارتا دندریج کوسیس ازدواج کرد؟", "در ۶ ژانویه ۱۷۵۹، جرج واشینگتن با چه کسی ازدواج کرد؟", "جرج واشینگتن در چه سنی با مارتا دندریج کوسیس ازدواج کرد؟", "مارتا دندریج کوسیس کیست؟", "کوه ورنون نزدیک کدام منطقه است؟", "نام فرزندان مارتا دندریج کوسیس چیست؟", "نام نوه‌های مارتا دندریج کوسیس چیست؟", "آبله چیست؟", "توتون چیست؟" ]
غُلام‌رضا تَختی
غُلام‌رضا تَختی (۵ شهریور ۱۳۰۹ – ۱۷ دی ۱۳۴۶) که با عنوان جهان پهلوان نیز شناخته می‌شود، ورزشکار کشتی‌گیر اهل ایران بود. وی در بازی‌های ۱۹۵۶ توانست پس از امامعلی حبیبی، دومین مدال طلای ورزشکاران ایرانی در بازی‌های المپیک را به دست آورد. او با کسب این نشان، به همراه دو مدال نقره که در بازی‌های ۱۹۵۲ و ۱۹۶۰ از آن خود کرد، پر افتخارترین کشتی‌گیر ایران در این بازی‌ها است. تختی دو قهرمانی و دو نائب قهرمانی در رقابت‌های قهرمانی جهان و همچنین نشان طلای بازی‌های آسیایی را در دوران فعالیت خود به دست آورد.
[ "غُلام‌رضا تَختی در چه تاریخی متولد شده‌است؟", "غُلام‌رضا تَختی در چه تاریخی درگذشت؟", "غُلام‌رضا تَختی با چه عنوانی شناخته می‌شود؟", "غُلام‌رضا تَختی کیست؟", "در چه سالی غُلام‌رضا تَختی توانست دومین مدال طلای ورزشکاران ایرانی در بازی‌های المپیک را به دست آورد؟", " در بازی‌های ۱۹۵۶ چه کسی اولین مدال طلای ورزشکاران ایرانی در بازی‌های المپیک را به دست آورد؟", "مدال طلای ورزشکاران ایرانی در بازی‌های المپیک در بازی‌های ۱۹۵۶ را چه کسی بدست آورد؟", "پر افتخارترین کشتی‌گیر ایران در بازی‌های المپیک چه کسی بود؟", "غُلام‌رضا تَختی چند مدال در رقابت‌های قهرمانی جهان دارد؟", "دو مدال نقره بازی‌های المپیک غُلام‌رضا تَختی در چه سال‌هایی بدست آمد؟", "امامعلی حبیبی کیست؟", "بازی‌های المپیک هر چند سال یکبار اتفاق می‌افتد؟", "امامعلی حبیبی در چه تاریخی متولد شد؟" ]
غُلام‌رضا تَختی
با تبدیل شدن وی به یک «قهرمان ملی»، گاه داستان‌هایی دربارهٔ او گفته می‌شود که لزوماً صحت تاریخی ندارند. در ایران از تختی به عنوان «جهان‌پهلوان» یاد می‌شود. کتاب‌های زیادی در وصف او تألیف شده‌است، فیلمی سینمایی در مورد وی ساخته شده، تندیسی از وی ساخته شده و در میدان تجریش در شهر تهران نصب شده‌است. به افتخار وی هر ساله به بهترین کشتی‌گیران ایران «جایزه غلام‌رضا تختی» اهدا می‌شود. تختی در طول زندگی خود به کارهای عام‌المنفعه پرداخت و خدماتی به محرومان کرد. او عضو جبهه ملی ایران بوده و در نهضت ملی‌شدن نفت در ایران فعالیت داشت.
[ "تندیسی که از غلام‌رضا تختی ساخته شده در کجا نصب شده‌است؟", "به افتخار غلام‌رضا تختی هر ساله به بهترین کشتی‌گیران ایران چه جایزه‌ای اهدا می‌شود؟", "غلام‌رضا تختی عضو چه جبهه‌ای در ایران بود؟", "چه کسی در ایران به عنوان جهان‌پهلوان یاد می‌شود؟", "نام فیلم سینمایی که در مورد غلام‌رضا تختی ساخته شده‌است چیست؟" ]
غُلام‌رضا تَختی
یکی از جاهایی که تختی همیشه می‌رفت، گل‌فروشی رز نزدیک چهارراه تخت‌جمشید (طالقانی کنونی) بود. تختی گل‌های باغچهٔ خانه‌اش را می‌چید و دسته می‌کرد و می‌برد گل‌فروشی رز که فروش برود. اما هربار که گذرش به آن‌جا می‌افتاد، مردم دور و برش را می‌گرفتند و با او گرم حرف زدن می‌شدند. تختی هم می‌خواست مهربانی آن‌ها را جبران کند. همین بود که از ده‌تا دستهٔ گل، یک دسته هم به گل‌فروشی نمی‌رسید. تختی با ماشین بنز سفیدی که داشت می‌رفت گل‌فروشی. می‌گویند بچه مدرسه‌ای‌ها می‌آمدند تکیه می‌زدند به ماشین و کنار او عکس یادگاری می‌گرفتند. گل‌فروش حرص و جوش می‌خورد و از تختی می‌خواست که خودش را از بچه‌ها و مردم پنهان کند. تختی گوش نمی‌کرد و می‌گفت: «مردم برای دیدن من آمده‌اند؛ چرا باید خودم را پنهان کنم؟»
[ "نام چهارراه تخت‌جمشید تهران امروز چیست؟", "یکی از جاهایی که تختی همیشه می‌رفت کجا بود؟", "غلام‌رضا تختی در جواب گل‌فروش چهارراه تخت‌جمشید (طالقانی کنونی) برای پنهان شدن از مردم چه می‌گفت؟", "غلام‌رضا تختی در کجا متولد شده‌بود؟" ]
غُلام‌رضا تَختی
علی شاه‌محمدی کارگردان مستند «شهسوار» دربارهٔ زندگی تختی، در این‌باره می‌گوید: «در این فیلم هم به صورت مستند و هم به صورت دراماتیک به زندگی تختی پرداخته‌ام و سؤال اصلی فیلم بر این محور است که تختی خودکشی کرد یا کشته شد؟ در پاسخ به این پرسش، برخی افراد در این فیلم با دلایل متقن و موجه می‌گویند که تختی خودکشی کرده و برخی هم با دلایل متقن و موجه دیگری می‌گویند که تختی به قتل رسیده‌است. هیچ رجحانی میان این افراد و دلایلی که برای نظرشان ذکر می‌کنند در مستند وجود ندارد و قضاوت در این باره را به عهدهٔ خود مخاطب گذاشته‌ایم، به این دلیل که خود ما هم از این دلایل قانع نشده‌ایم.»
[ "کارگردان مستند شهسوار چه کسی است؟", "علی شاه‌محمدی کدام مستند را که در مورد غلامرضا تختی است کارگردانی کرده‌است؟", "مستند شهسوار به کارگردانی علی شاه‌محمدی در مورد زندگی کیست؟", "علی شاه‌محمدی کیست؟" ]
غُلام‌رضا تَختی
غلامرضا تختی از سال ۱۳۴۲ بارها به ساواک احضار شد. اطرافیان شاه با ناکامی از نزدیک کردن او به دربار و حکومت، فشارها را بر تختی افزایش دادند. حتی در مواردی تختی از ورود به ورزشگاه‌ها منع می‌شد. او پس از دوری دوساله از رقابت‌های ورزشی برای چهارمین‌بار در بازی‌های المپیک شرکت کرد و برای نخستین بار در این بازی‌ها مدالی کسب نکرد. میرزایی با استناد به اسناد به جا مانده بیان می‌کند که گویا حکومت میل داشت تختی بدون تمرین و آمادگی جسمی و روحی در میدان حاضر شود و با شکست‌خوردن، محبوبیت‌اش در میان مردم را از دست بدهد. از سوی دیگر مردم نیز خواهان شرکت او در مسابقات جهانی بودند.
[ "غلامرضا تختی از چه سالی بارها به ساواک احضار شد؟", "چرا اطرافیان شاه فشارها را بر تختی افزایش دادند؟", "غلامرضا تختی چند سال از رقابت‌های ورزشی دور بود؟", "آمادگی جسمی به چه معناست؟" ]
غُلام‌رضا تَختی
دلخوری تختی از خاندان پهلوی، تا اندازه‌ای به روزگار نوجوانی او بازمی‌گشت. پدر تختی یخچال طبیعی داشت و از این راه گذران می‌کرد. اما یخچال در طرح خیابان‌کشی‌های رضاشاه می‌افتد و پدر تختی ناچار می‌شود یخچال را به بهای اندکی به دولت بفروشد. این پیشامد خانوادهٔ آن‌ها را ورشکست و آواره می‌کند، تا بدان‌جا که ناگزیر می‌شوند دو شب را در کوچه بخوابند. به هر روی، رویداد تلخی بود که اثر بسیار بدی بر تختی گذاشت و هرگز نتوانست خاطرهٔ گزنده‌اش را فراموش کند. به‌ویژه که زمانی نمی‌گذرد که پدرش آزرده از آنچه پیش آمده بود، بیمار می‌شود و درمی‌گذرد.
[ "شغل پدر تختی چه بود؟", "دلخوری تختی از خاندان پهلوی به چه زمانی باز می‌گردد؟", "چه بر سر شغل پدر غلامرضا تختی می‌آید؟", "رضاشاه کیست؟" ]
غُلام‌رضا تَختی
همچنین فیلم مستند سینمایی شهسوار به تهیه‌کنندگی هارون یشایایی و پژوهش، نویسندگی و کارگردانی علی شاه محمدی که به زندگی پرفراز و نشیب اجتماعی، سیاسی، ورزشی و خانوادگی غلامرضا تختی می‌پردازد در سال ۱۳۹۸ به اکران سینماها درآمد. در فیلم مستند سینمایی شهسوار با چهره‌های مهمی همانند حسین شاه حسینی از اعضای جبهه ملی و روح‌الله جیره‌بندی و نیز دوستان تختی همانند اصغر رمضانی و حسین شمشادی گفتگو شده که اکنون در قید حیات نیستند. همچنین در این فیلم برای اولین بار دست نوشته‌ای که که همسر تحتی شهلا توکلی برای غلامرضا تختی نوشته دیده می‌شود. این موارد سبب گردیده که اهمیت اسنادی فیلم بیشتر گردد. همچنین در این فیلم مجید خدایی قهرمان اسبق کشتی جهان در نقش غلامرضا تختی ظاهر گردیده‌است.
[ "فیلم مستند سینمایی شهسوار به تهیه‌کنندگی چه کسی ساخته شده‌است؟", "فیلم مستند سینمایی شهسوار به تهیه‌کنندگی هارون یشایایی در چه سالی اکران شد؟", "در فیلم مستند سینمایی شهسوار با کدام چهره‌های مهم گفتگو شده که اکنون در قید حیات نیستند؟", "همسر غلامرضا تختی چه نام دارد؟", "مجید خدایی کیست؟", "در فیلم مستند سینمایی شهسوار چه کسی در نقش غلامرضا تختی ظاهر گردیده‌است؟", "هارون یشایایی کیست؟", "غلامرضا تختی در کجا به خاک سپرده شده‌است؟", "مجید خدایی دارای چند مدال جهانی است؟" ]
خدا
خدا به معنی مالک و صاحب، قدرتی برتر و بدون ماهیتِ قابل تعریف، بر مبنای مفهوم‌محوری بسیاری از ادیان به ویژه ادیان ابراهیمی می‌باشد. در این ادیان، خدا به عنوان آفریننده و آغازگر جهان هستی عنوان شده‌است.
[ "خدا به چه معناست؟", "در ادیان ابراهیمی چه کسی به عنوان آفریننده و آغازگر جهان هستی عنوان شده‌است؟", "در کدام ادیان خدا به عنوان آفریننده و آغازگر جهان هستی عنوان شده‌است؟", "ادیان ابراهیمی را نام ببرید؟" ]
خدا
واژه خدا در ادبیات فارسی به معنای آفریدگار بکار رفته است. چنان که سعدی در ابتدای گلستان می گوید:«منت خدای را عزّ و جل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت» و فردوسی در ابتدای شاهنامه می گوید:«به نام خداوند جان و خرد، کزین برتر اندیشه بر نگذرد». کلمات دیگری نیز به معنای خدا بکار رفته مانند اهورا مزدا ، یزدان، ایزد، الله، پروردگار، دادار، آفریدگار، کردگار، یگانه، رحمان و غیره. مثلا کلمه یزدان بجای خدا بکار رفته است: «به نیروی یزدان بیابیم دست، بدان بدکنش مردم بت‌ پرست». واژهٔ خدا به معنی مالک و صاحب نیز به‌کار می رود چنانکه سعدی می‌گوید: «وگر چه به مکنت قوی‌حال بود / خداوندِ جاه و زر و مال بود». الفاظ کدخدا و دهخدا و ناخدا و خانه خدا ناظر به همین معنی است. خداوند و خداوندگار از القاب پادشاهان و حاکمان نیز بوده‌است. (خداوندگار عالم، خداوند عالم، خداوندگار ما و غیره)
[ "واژه خدا در ادبیات فارسی به چه معنایی بکار رفته است؟", "گلستان از آثار چه کسی است؟", "سعدی در ابتدای گلستان در مورد خدا چه گفته‌است؟", "شاهنامه از آثار چه کسی است؟", "فردوسی در ابتدای شاهنامه در مورد خدا چه می‌گوید؟", "واژهٔ خدا به معنی مالک و صاحب در کلام سعدی چگونه بکار رفته‌است؟", "در گفتار فردوسی کلمه یزدان چگونه بجای خدا بکار رفته‌است؟", "سعدی کیست؟", "فردوسی کیست؟" ]
خدا
در جهان امروز گسترهٔ ایمان به خدا در هر قاره و کشور متفاوت می‌باشد. در کشورهایی مانند ترکیه، اندونزی و برزیل آمار خبر از اعتقاد بیشتر از هشتاد درصد جمعیت به خدا دارد در حالی‌که در کشورهایی مانند آلمان، بریتانیا، فرانسه، سوئد و جمهوری چک کمتر از سی درصد جمعیت به‌وجود خدا اعتقاد دارند. در بعضی کشورهای شرق آسیا مانند ژاپن، کرهٔ جنوبی، کرهٔ شمالی و چین کمترین آمار خداباوران در جهان وجود دارد. گفته می‌شود در کشورهایی مانند ایران و عربستان بیش از نود و هشت درصد مردم به‌وجود خدا اعتقاد دارند، اما عدم وجود نظرسنجی‌های بی‌طرف و حکومت‌های دینی که برای خروج از دین پدری گاه مجازات مرگ هم در نظر می‌گیرند، باعث شده تا این‌گونه نظرسنجی‌ها بی‌اعتبار باشد.
[ "در کشورهایی مانند ترکیه، اندونزی و برزیل آمار خبر از اعتقاد چند درصد جمعیت به خدا دارد؟", "در کشورهایی مانند آلمان، بریتانیا، فرانسه، سوئد و جمهوری چک آمار خبر از اعتقاد چند درصد جمعیت به خدا دارد؟", "در کدام کشورهای جهان کمترین آمار خداباوران در جهان وجود دارد؟", "در کدام کشورها مردم بیش از نود و هشت درصد به‌وجود خدا اعتقاد دارند؟", "جمهوری چک در کجا قرار دارد؟" ]
خدا
در مباحث دین و فلسفه دلایل متعددی برای وجود خدا ذکر شده است که از میان آنها چهار مورد اهمیت بیشتری دارد. در برهان علیت هر پدیده ای علتی دارد و خود آن علت علت دیگری دارد تا در نهایت به علت اول که خدا است می رسد.در برهان نظم با مشاهده موارد نظم در طبیعت پی به وجود خدا می بریم. در برهان هستی شناسی داشتن زمینه ذهنی از یک وجود کامل و مطلق به نام خدا مطرح کننده این است که خدا وجود دارد. در این استدلال وجود بردو نوع است وجود مخلوقات و وجود خدا که واجب است و به عنوان واجب الوجود یاد می شود. در برهان اخلاق وجود ارزشهای اخلاقی و معنوی در جهان مادی قابل توجیه نیست مگر از طرف خدا آمده باشد یعنی اخلاقیات از منشاء طبیعت یا قوانین اجتماعی نیست و منشاء مادی ندارد.
[ "در برهان علیت چگونه به وجود خدا می‌رسیم؟", "در برهان نظم چگونه به وجود خدا می‌رسیم؟", "در برهان هستی شناسی چگونه به وجود خدا می‌رسیم؟", "در استدلال برهان هستی شناسی وجود چگونه است؟", "در برهان اخلاق چگونه به وجود خدا می‌رسیم؟", "فلسفه چیست؟", "مهمترین فلاسفه دنیا را نام ببرید؟" ]
گوریل
گوریل (به انگلیسی: Gorilla) جانوری از بزرگترین راسته نخستی‌ها است. این جانوران خشکی‌زی هستند و در جنگل‌های آفریقا زیست می‌کنند. گوریل‌ها به دو گونه تقسیم شده‌اند و هر کدام از آن دو گونه خود به ۴ یا ۵ زیرگونه تقسیم شده‌است. «دی.ان. ای» گوریل‌ها ۹۵٪-۹۹٪ با «دی.ان. ای» انسان یکسان است و پس از دو گونه شامپانزه نزدیکترین خویشاوند گونه انسان است.
[ "گوریل چیست؟", "گوریل در کجا زندگی می‌کند؟", "دی.ان. ای گوریل‌ها چند درصد با دی.ان. ای انسان یکسان است؟", "کدام گونه‌ها نزدیکترین دی‌ان‌ای را به انسان دارند؟", "بعد از دو گونه شامپانزه نزدیکترین خویشاوند گونه انسان کدام است؟", "جنگل‌های آفریقا دارای چه مساحتی است؟", "دی.ان. ای چیست؟" ]
گوریل
نزدیک‌ترین خویشاوند گوریل‌ها، شامپانزه‌ها و انسان‌ها هستند که نیای یکسان گوریل‌ها از انسان‌ها و شامپانزه‌ها ۷ میلیون سال پیش جدا شده‌است. ژن انسان میانگین ۱٫۶٪ با ژن گوریل تفاوت دارد و این دگرگونی هم به خاطر چند عدد کپی هر ژن است. اخیراً سه گونه گوریل مطرح بوده‌است؛ گوریل زمینی غربی، گوریل زمینی شرقی و گوریل کوهی ولی اکنون توافق شده که دو گونه بیشتر وجود ندارد گوریل زمینی غربی و شرقی که هر کدام دو زیر گونه دارند و به‌تازگی نیز آشکار شده سومین زیرگونه نیز در یکی از گونه‌ها وجود دارد. انواع گوریل‌ها که دانشمندان بر روی آن توافق دارند به این ترتیب هستند:
[ "نزدیک‌ترین خویشاوند گوریل‌ها کدام جانوران هستند؟", " ژن انسان میانگین چند درصد با ژن گوریل تفاوت دارد؟", "در حال حاضر چند گونه گوریل وجود دارد؟", "شامپانزه‌ چیست؟" ]
گوریل
هر گاه یک نر جوان نافرمانی کند یا یک نر خارجی مشکل به وجود بیاورد پشت نقره‌ای غرّش می‌کند و مشتهایش را به سینه‌اش می‌کوبد، شاخه‌ها را می‌شکند، دندانهایش را نشان می‌دهد و به سمت جلو حمله می‌کند. گاهی یک نر جوان از طرف رهبر مسن عهده‌دار رهبری می‌شود. اگر رهبر به علت بیماری، جنگیدن یا شکار غیرقانونی از بین برود گروه از هم متلاشی می‌شود و اعضای گروه به سایر گروه‌ها می‌پیوندند. خیلی از موارد پیش می‌آید که یک نر دیگ با کشتن پشت نقره‌ای گروه، آن گروه را کاملاً تصرف کند و خطر بزرگی وجود دارد که نر غالب بچه‌های پشت نقره‌ای کشته شده را نیز از بین ببرد.
[ "چه زمانی پشت نقره‌ای غرّش می‌کند و مشتهایش را به سینه‌اش می‌کوبد، شاخه‌ها را می‌شکند، دندانهایش را نشان می‌دهد و به سمت جلو حمله می‌کند؟", "هر گاه یک نر جوان نافرمانی کند یا یک نر خارجی مشکل به وجود بیاورد پشت نقره‌ای چه می‌کند؟", "چه زمانی گروه گوریل‌ها از هم متلاشی می‌شود؟", "رهبر گروه گوریل‌ها چگونه مشخص می‌شود؟" ]
گوریل
دوره آبستنی گوریل ماده ۳۴ هفته به درازا می‌انجامد و معمولاً یک بچه به دنیا می‌آورد. ۳ تا ۴ سال میان هر زایمان فاصله است. زیرا تا هنگامی که بچه‌ها در کنار مادر هستند، مادر دیگر آبستن نمی‌شود. ماده‌ها در ۱۰–۱۲ سالگی بالغ می‌شوند و این مدت در اسارت کمتر است و زودتر بالغ می‌شوند. نرها نیز در ۱۱–۱۳ سالگی به بلوغ می‌رسند. طول عمر گوریل‌ها ۳۰ تا ۵۰ سال است. اما در مورد این موضوع بحث است و مواردی که سن بالاتر داشته باشند نیز دیده شده‌است. مثلاً در باغ وحش دالاس در آمریکا یک گوریل به نام «جنی» هنوز در سن ۵۵ سالگی زنده‌است.
[ "دوره آبستنی گوریل ماده چند هفته طول می‌کشد؟", "بین هر زایمان گوریل ماده چقدر فاصله وجود دارد؟", "گوریل ماده در چه سنی بالغ می‌شود؟", "گوریل نر در چه سنی بالغ می‌شود؟", "طول عمر گوریل‌ها چند سال است؟", "باغ وحش دالاس در کدام کشور قرار دارد؟", "وسعت باغ وحش دالاس در آمریکا چقدر است؟" ]
گوریل
در سپتامبر ۲۰۰۵ یک گوریل دو سال و نیمه در حالی که در یک پناهگاه با سنگ در حال شکستن یک بادام بود دیده شده و زمانی استفاده کردن از ابزار در گوریلها دیده شده که شامپانزه‌ها ۴۰ سال زودتر استفاده از ابزار در طبیعت را می‌دانستند و بسیار عالی از یک چوب برای شکار کردن موریانه‌ها استفاده می‌کردند. داستان‌هایی در میان مردم بومی رواج دارد که گوریل‌ها در دفاع از خود در برابر حیوانات درنده از سنگ و چوب استفاده می‌کنند. گوریل‌ها دارای دستی نیمه دقیق هستند و مطمئناً می‌توانند از هر نوع ابزار ساده و اسلحه استفاده کنند.
[ "در چه تاریخی یک گوریل دو سال و نیمه در حالی که در یک پناهگاه با سنگ در حال شکستن یک بادام بود دیده شده‌است؟", "چند سال زودتر استفاده از ابزار در طبیعت در شامپانزه‌ها به نسبت گوریل‌ها دیده شده بود؟", "استفاده از ابزار در طبیعت شامپانزه‌ها چگونه دیده شده بود؟", "گوریل‌ها در کدام کشور آفریقایی بیشتر هستند؟", "بادام چیست؟" ]
گاتهام (مجموعه تلوزیونی)
گاتهام (به انگلیسی: Gotham) یک مجموعهٔ تلویزیونی ساخت کشور آمریکا در گونهٔ درام، اکشن، جنایی و تولید شده توسط برونو هلر است، که از شبکه رسانه‌ای فاکس در تاریخ ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴ پخش شد. این مجموعهٔ تلویزیونی دارای پنج فصل (فصل اول، فصل دوم، فصل سوم، فصل چهارم، فصل پنجم) می‌باشد که هرکدام دارای ۲۲ قسمت ۴۵ دقیقه‌ای است؛ ولی فصل پنجم تنها شامل ۱۲ قسمت می‌باشد.
[ "گاتهام چیست؟", "ژانر مجموعهٔ تلویزیونی گاتهام چیست؟", "مجموعهٔ تلویزیونی گاتهام توسط چه کسی ساخته شده‌است؟", "مجموعهٔ تلویزیونی گاتهام از کدام شبکه در تاریخ ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴ پخش شد؟", "مجموعهٔ تلویزیونی گاتهام در چه تاریخی از شبکه رسانه‌ای فاکس پخش شد؟", "مجموعهٔ تلویزیونی گاتهام دارای چند فصل بود؟", "هر کدام از فصل‌های مجموعهٔ تلویزیونی گاتهام چند قسمت دارد؟", "فصل پنجم مجموعهٔ تلویزیونی گاتهام دارای چند قسمت است؟", "برونو هلر در چه تاریخی متولد شده‌است؟", "برونو هلر کیست؟", "شبکه رسانه‌ای فاکس توسط چه کسی مدیریت می‌شود؟" ]
گاتهام (مجموعه تلوزیونی)
داستان سریال از اولین روزهایی که کارآگاه گوردن به ادارهٔ پلیس شهر گاتهام میپوندد شروع می‌شود و افسر ارشد ادارهٔ پلیس گاتهام یعنی «سارا ایسن» طی اتفاقاتی کارآگاه «جیمز گوردن» و «هاروی بولاک» را استخدام می‌کند. ایسن به گوردن و هاروی دستور می‌دهند تا به یک کوچه در پشت یک سینما در محله فقیر نشین برای پیگیری قتل یک زن و مرد بروند. وقتی به آنجا می‌رسند گوردون با بروس وین کوچک و ترسیده از مرگ پدر و مادرش رو به رو می‌شود و سعی می‌کند او را آرام کند، گوردون به او قول می‌دهد که قاتل پدر و مادرش را پیدا کند و در همین راه درگیر ماجراهایی می‌شود که به مافیاهای شهر مربوط است.
[ "داستان مجموعهٔ تلویزیونی گاتهام چگونه شروع می‌شود؟", "افسر ارشد ادارهٔ پلیس گاتهام در مجموعهٔ تلویزیونی گاتهام کیست؟", "سارا ایسن در مجموعهٔ تلویزیونی گاتهام چه کسانی را استخدام می‌کند؟", "مافیا به چه معناست؟" ]
گاتهام (مجموعه تلوزیونی)
از تاریخ ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۶ تا ۱۷ مه ۲۰۱۸ در طول ۲۲ قسمت از شبکه رسانه‌ای فاکس بر روی آنتن رفت. شخصیت‌های این سریال اقتباسی از کمیکهای منتشرشده به‌دست شرکت دی‌سی کامیکس می‌باشد و در زیرمجموعهٔ شخصیت‌های فرنچایز بتمن قرار می‌گیرند. تهیه‌کنندگان این فصل، شرکت وارنر برادرز تله‌ویژن و دی‌سی کامیکس هستند. برخلاف فصل قبل که دارای چهار تهیه‌کننده اجرایی داشت، این فصل سه تهیه‌کننده اجرایی دارد و یکی از آنها (کن وودراف) از این سمت کناره‌گیری کرده‌است. تهیه‌کنندگان اجرایی این فصل عبارت‌اند از: برونو هلر، دنی کنون و جان استیونز. این فصل با نام یک شوالیه تاریکی نیز شناخته می‌شود.
[ "شخصیت‌های مجموعهٔ تلویزیونی گاتهام اقتباسی از چیست؟", "تهیه‌کنندگان اجرایی فصل یک شوالیه تاریکی چه کسانی بودند؟", "تهیه‌کنندگان فصل یک شوالیه تاریکی چه کسانی هستند؟", "فصل یک شوالیه تاریکی در چه تاریخی از شبکه رسانه‌ای فاکس بر روی آنتن رفت؟", "آخرین قسمت فصل یک شوالیه تاریکی در چه تاریخی از شبکه رسانه‌ای فاکس بر روی آنتن رفت؟", "کن وودراف کیست؟", "جان استیونز چه کسی است؟" ]
گاتهام (مجموعه تلوزیونی)
«بیل فینگر» نویسنده دربارهٔ نامگذاری شهر به نان گاتهام و این که چرا زادگاه بتمن را از نیویورک به یک شهر خیالی تغییر دادند، گفته بود: «در حقیقت من می‌خواستم اسم گاتهام را سیویک سیتی (به معنای شهر مدنی) بگذارم. بعد به شهر ساحلی فکر کردم و شهر کاپیتال (شهر سرمایه‌داری) را هم امتحان کردم اما هیچ‌کدام از نظر تلفظی شبیه اسامی ابرقهرمانانه نبود. یک روز دفتر تلفن راهنمای نیویورک را ورق می‌زدم و همان‌طور که اسامی را از نظر می‌گذراندم به جواهری گاتهام رسیدم. خودش بود؛ گاتهام سیتی... نمی‌خواستیم بتمن متولد نیویورک یا هر شهر واقعی دیگری باشد. چون هر آدمی در هر نقطه ای از جهان باید حس می‌کرد که ممکن است شهر خودش زادگاه بتمن باشد».
[ "سیویک سیتی به چه معناست؟", "نویسنده مجموعه تلوزیونی گاتهام کیست؟", "شهر کاپیتال به چه معناست؟", "به گفته بیل فینگر نویسنده مجموعه تلوزیونی گاتهام چرا زادگاه بتمن را از نیویورک به یک شهر خیالی تغییر دادند؟", "بتمن کیست؟" ]
حافظ الاسد
حافظ اسد (زادهٔ ۶ اکتبر ۱۹۳۰ در قرداحه – درگذشته ۱۰ ژوئن ۲۰۰۰ در دمشق) سیاست‌مدار و ژنرال سوری، از رهبران برجسته حزب بعث سوریه، فرمانده پیشین نیروی هوایی ارتش سوریه و نیز رئیس جمهور و فرمانده کل قوای مسلح کشور سوریه (به مدت ۳۰ سال) بود.
[ "حافظ اسد در چه تاریخی متولد شده‌است؟", "حافظ اسد در چه تاریخی از دنیا رفت؟", "حافظ اسد در کدام شهر متولد شده‌است؟", "حافظ اسد در کدام شهر از دنیا رفت؟", "حافظ اسد کیست؟", "حافظ اسد از رهبران کدام حزب بود؟", "حافظ اسد در کدام کشور متولد شده‌است؟", "حافظ اسد چه مدت رئیس جمهور و فرمانده کل قوای مسلح کشور سوریه بود؟", "حزب بعث سوریه در چه تاریخی پایه گذاری شد؟", "قرداحه در کدام کشور قرار ارد؟", "دمشق در کدام کشور قرار دارد؟", "قرداحه در کجا واقع شده‌است؟", "وسعت دمشق چقدر است؟" ]
حافظ الاسد
طبق قوانینی که حافظ اسد وضع کرد، مجلس خلق سوریه و دولت به‌طور انحصاری در اختیار حزب بعث قرار گرفت و ارتش، سازمان‌های اطلاعاتی‌امنیتی و حزب بعث به‌طور تمام و کمال از شخص رئیس‌جمهور که خودش بود باید پیروی می‌کردند. او به عنوان رئیس‌جمهوری مقامی فوق هرسه قوه داشت و او حق وتوی مصوبات مجلس و کابینه و حتی قوه قضائیه برای خودش ایجاد کرد و فرمان‌های ریاست جمهوری برای هرسه قوه لازم‌الاجرا و فصل‌الخطاب بودند. او قدرت حداکثری متمرکز و مطلقه ولی بدون امکان پاسخ‌گویی به مردم برای خودش در مقام ریاست جمهوریِ مادام‌العمر سوریه ایجاد کرد.
[ "چه کسی قوانینی وضع کرد که ارتش، سازمان‌های اطلاعاتی‌امنیتی و حزب بعث به‌طور تمام و کمال از شخص رئیس‌جمهور در سوریه باید پیروی می‌کردند؟", "چه کسی قوانینی وضع کرد که مجلس خلق سوریه و دولت به‌طور انحصاری در اختیار حزب بعث قرار گرفت؟", "چه کسی در سوریه به عنوان رئیس‌جمهوری مقامی فوق هرسه قوه داشت و او حق وتوی مصوبات مجلس و کابینه و حتی قوه قضائیه برای خودش ایجاد کرد؟", "در حال حاضر رهبر حزب بعث سوریه کیست؟" ]
حافظ الاسد
منتقدان دولت حافظ اسد، دولت او و اساساً حاکمیت حزب بعث سوریه را مبتنی بر دیکتاتوری نظامی می‌دانند. منتقدان حافظ اسد بر این باورند که حکومت او مبتنی بر دیکتاتوری نظامی بود. منتقدان حافظ اسد کشتار حما و کشتار زندان تدمر توسط ارتش بعثی سوریه برای سرکوبی مخالفان داخلی دولت حافظ اسد را نمودِ دیکتاتوری نظامی او می‌دانند که از طریق دو دستگاه نظامی (ارتش و سازمان‌های اطلاعاتی‌امنیتی) به جامعه اِعمال می‌شد. آنان یادآور می‌شوند که اگرچه سیاست خارجی حافظ اسد در تضاد با صدام حسین در عِراق بود به طوری که حافظ اسد مهم‌ترین متحد نظامی ایران در جنگ ایران و عراق بود و همه‌جا با صدام حسین مخالفت می‌کرد، ولی سیاست داخلیِ حافظ اسد و صدام حسین کاملاً شبیه به هم بود و از روش‌های یکسانی استفاده می‌کردند؛ مانند تأسیس ارتش شخصی برای خودشان به نام گارد ریاست جمهوری و تک‌حزبی کردن حکومت و وضع قوانین برای مطلقه کردن قدرت ریاست‌جمهوری مادام‌العمر.
[ "منتقدان دولت حافظ اسد، دولت او و اساساً حاکمیت حزب بعث سوریه را مبتنی بر چه می‌دانستند؟", "صدام حسین در کدام کشور متولد شده‌است؟", "چه کسی مهم‌ترین متحد نظامی ایران در جنگ عراق علیه ایران بود؟", "سیاست داخلیِ حافظ اسد و صدام حسین چه شباهتی با هم دارد؟", "صدام حسین کیست؟" ]
حافظ الاسد
حافظ اسد به عنوان یکی از استراتژی‌هایش در این راستا که قدرت را در سوریه در دست داشته باشد با استفاده از امکانات دولتی یک فرقه شخصیت را ایجاد کرد. تصاویر او که اغلب او را در حال انجام اقدامات قهرمانانه نشان می‌داد، در همه مکان‌های عمومی قرار داده می‌شد. او تعداد بی‌شماری از مکان‌ها و موسسات را در سوریه به افتخار خودش و برخی از اعضای خانواده‌اش نام‌گذاری کرد. به بچه‌ها در مدارس آموزش داده می‌شد که اشعار متملقانه‌ای دربارهٔ حافظ اسد بخوانند. معلم‌ها می‌بایستی هر درس را با سرود «رهبر جاودانه ما حافظ اسد» آغاز کنند. در برخی موارد او تصویری خدایی از خودش ارائه می‌کرد. در کنده‌کاری‌ها و نقاشی‌ها او در کنار پیامبر اسلام نشان داده می‌شد. پس از مرگش دولت پرتره‌هایی از مادر او را تولید کرد، در حالی که هاله‌ای از نور او را دربر گرفته بود. به مقامات سوری گفته شده بود که او را به عنوان فرد مقدس یاد کنند. در فرقه شخصیتی که او ایجاد کرد، از او به عنوان یک فرد با بصیرت و متواضع یاد می‌شد که صرفاً رهبر کشور است. استراتژی ایجاد فرقه شخصیت بعدها توسط رئیس‌جمهور بعدی دولت بعث سوریه یعنی بشار اسد دنبال شد.
[ "رئیس‌جمهور بعد حافظ اسد چه کسی است؟", "در حال حاضر رئیس‌جمهور سوریه کیست؟", "بشار اسد رئیس‌جمهور کدام کشور است؟", "بشار اسد عضو کدام حزب سوریه است؟", "بشار اسد از چه تاریخی رئیس‌جمهور سوریه شده‌است؟" ]
حافظ الاسد
دولت حافظ اسد در زمان جنگ ایران و عراق، به دلیل اختلاف نظرهای شدیدی که با دولت صدام حسین تکریتی داشت، همواره از حکومت ایران حمایت می‌کرد و ایران نیز در عوض امتیازهای تجاری و اقتصادی قابل توجهی به حکومت بعث سوریه اعطا می‌کرد که از آن جمله می‌توان به صادرات یک میلیارد دلار نفت خام رایگان به سوریه در مقابل مسدود کردن مسیر صادرات نفت عراق از خاک سوریه اشاره کرد. سوریه نیز در عوض اجازه استقرار نیروی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خاک خود و نزدیکی مرز لبنان را صادر کرد تا از این طریق حزب‌الله لبنان مستقیماً از جانب ایران اداره شود.
[ "دولت حافظ اسد در زمان جنگ عراق علیه ایران به چه دلیل همواره از حکومت ایران حمایت می‌کرد؟", "ایران در عوض حمایت‌های دولت حافظ اسد در زمان جنگ عراق علیه ایران چه کرد؟", "صادرات یک میلیارد دلار نفت خام رایگان به سوریه در مقابل چه چیزی در زمان جنگ عراق علیه ایران انجام شد؟", "حزب‌الله در کدام کشور حضور فعال دارد؟", "لبنان در کجا واقع شده‌است؟" ]
حافظ الاسد
سوریه هیئتی از افسران سوری را به کشورهای بلوک شرق فرستاد تا تسلیحاتی را از این کشورها خریداری کند. این تسلیحات مستقیماً در اختیار ایران قرار گرفت تا تحریم‌های تسلیحاتی ایران دور زده شود. این کشور بخشی از فرودگاه بین‌المللی دمشق را به جمهوری اسلامی ایران اختصاص داد. دمشق حتی به حسن تهرانی مقدم و تیم ۵۰ نفره سپاه پاسداران انقلاب اسلامی موشک داد. این موشک‌ها اولین جرقه‌های دانش موشک بومی در ایران بود. از آن جایی که تیم ایرانی به دستور مستقیم حافظ اسد رئیس‌جمهور وقت سوریه در مهمترین پادگان موشکی این کشور استقرار یافته بود، تیم ایرانی از هر فرصتی برای آموزش بهره می‌برد به نحوی که اعضا بدون اینکه کسی مانع آن‌ها شود، به زاغه‌های مهمات، انبارهای موشکی و ... سرکشی می‌کردند تا از نحوه نگه‌داری موشک‌ها هم آگاه شوند.
[ "دمشق در زمان جنگ عراق علیه ایران موشک به چه کسانی داد؟", "موشک‌های اهدایی کجا اولین جرقه‌های دانش موشک بومی در ایران بود؟", "به دستور مستقیم چه کسی در زمان جنگ عراق علیه ایران تیم ایرانی در مهمترین پادگان موشکی این کشور استقرار یافته بود؟", "حسن تهرانی مقدم کیست؟" ]
حافظ الاسد
حافظ اسد در روز ۱۰ ژوئن ۲۰۰۰ هنگام مکالمه تلفنی با امیل لحود رئیس‌جمهور لبنان بر اثر حمله قلبی در سن ۶۹ سالگی درگذشت. پس از مرگ او، حزب بعث جلسه‌ای تشکیل داد و فرزند او بشار اسد را به عنوان رئیس‌جمهور بعدی دولت بعث سوریه انتخاب کرد. بشار اسد در همان اوایل دولت خود سفری به تهران کرد و علی خامنه‌ای رهبر ایران، مرگ حافظ اسد را به او تسلیت گفت و تأکید کرد که: «جمهوری اسلامی ایران با درگذشت آقای حافظ اسد، یک دوست و برادر خوب را از دست داد اما ادامه راه وی به وسیله فرزند آن مرحوم که یادآور شخصیت آقای حافظ اسد می‌باشد، مایه امیدواری است.» و سپس بشار اسد نیز یادآور شد که مثل دولت حافظ اسد، «دمشق همواره و در تمام شرایط پشتیبان تهران خواهد بود.» همان‌طور که در زمان جنگ ایران و عراق، دولت بعث سوریه از دولت ایران حمایت کرد.
[ "حافظ اسد در چه سنی دارفانی را وداع گفت؟", "در سال ۲۰۰۰ رئیس‌جمهور لبنان چه کسی بود؟", "حافظ اسد در روز ۱۰ ژوئن ۲۰۰۰ هنگام مکالمه تلفنی با چه کسی بر اثر حمله قلبی در سن ۶۹ سالگی درگذشت؟", "نام فرزند حافظ اسد چیست؟", "امیل لحود کیست؟", "بشار اسد در همان اوایل دولت خود سفری به کدام شهر داشت؟", "بشار اسد در همان اوایل دولت خود در سفرش به تهران به آقای خامنه‌ای چه گفت؟", "آیت‌الله خامنه‌ای به بشار اسد در در همان اوایل دولت خود در سفرش به تهران چه گفتند؟" ]
حاجعلی رزم‌آرا
حاجعلی رزم‌آرا (۱۰ فروردین ۱۲۸۰ تهران – ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ تهران) نظامی ایرانی با درجهٔ سپهبدی و نخست‌وزیر ایران بود. رزم‌آرا در ۱۶ اسفند سال ۱۳۲۹ توسط یکی از اعضای گروه فداییان اسلام به نام خلیل طهماسبی در محوطهٔ مسجدشاه تهران ترور شد.
[ "حاجعلی رزم‌آرا در چه تاریخی متولد شده‌است؟", "حاجعلی رزم‌آرا در چه تاریخی از دنیا رفت؟", "حاجعلی رزم‌آرا در کجا متولد شد؟", "حاجعلی رزم‌آرا در کجا درگذشت؟", "حاجعلی رزم‌آرا چه کسی بود؟", "حاجعلی رزم‌آرا چه درجه نظامی داشت؟", "حاجعلی رزم‌آرا توسط چه کسی کشته شد؟", "حاجعلی رزم‌آرا توسط خلیل طهماسبی در کجا کشته شد؟", "خلیل طهماسبی از اعضای کدام گروه بود؟", "خلیل طهماسبی چه کسی را در محوطهٔ مسجدشاه تهران کشت؟", "آخرین نخست وزیر ایران چه کسی بود؟", "حاجعلی رزم‌آرا چه مدت نخست‌وزیر ایران بود؟", "گروه فداییان اسلام در چه سالی تاسیس شد؟", "گروه فداییان اسلام توسط چه کسی تاسیس شد؟" ]
حاجعلی رزم‌آرا
هنگامی که سپهبد فرانسوا ژرژ ژاندر فرانسوی (به فرانسوی: François-Georges Gendre) دانشگاه جنگ را در ایران بنیان نهاد علی رزم‌آرا به معاونت وی منصوب شد و به سمت استادی رسید. وی که تاکتیک، نقشه‌خوانی و جغرافیای نظامی تدریس می‌کرد. طی سال ۱۳۱۸ پس از نوزده سال خدمت به درجهٔ سرتیپی رسید و به عضویت شورای عالی نظام برگزیده شد. اما هیچ‌گاه نتوانست پست بالاتری در ارتش عهده‌دار شود، علت آن نیز وجود پرونده‌ای در دادسرای ارتش بود که رزم‌آرا را متهم به عدم اجرای حکم اعدام یکی از عشایر می‌کرد. [نیازمند منبع]
[ "چه کسی دانشگاه جنگ را در ایران بنیان نهاد؟", "سپهبد فرانسوا ژرژ ژاندر فرانسوی کدام دانشگاه را در ایران تاسیس کرد؟", "علی رزم‌آرا در دانشگاه جنگ چه مباحثی را تدریس می‌کرد؟", "علی رزم‌آرا در چه سالی به درجهٔ سرتیپی رسید؟", "چرا علی رزم‌آرا هیچ‌گاه نتوانست پست بالاتری در ارتش عهده‌دار شود؟", "فرانسوا ژرژ کیست؟", "نقشه‌خوانی چیست؟" ]
حاجعلی رزم‌آرا
در سال ۱۳۲۳ به درجهٔ سرلشکری رسید و از نو به ریاست ستاد ارتش بازگشت. این فرصتی بود تا روزنامه‌نگاران دوست رزم‌آرا زمینهٔ حذف مخالفان او را فراهم آورند. [نیازمند منبع] انتشار جزوات شرح حال تیمساران برگرفته از اطلاعاتی بود که او در اختیار آنان می‌گذاشت تا افراد مؤثر ارتش را متزلزل کند و مشاغل حساس را در اختیار دوستان خود قرار دهد. اما در آذر ۱۳۲۳ ناگهان از این سمت برکنار شد و اندکی بعد سرلشکر حسن ارفع جایگزین او شد و در ۴۴ سالگی با بازنشستگی اجباری او را از گردونه خارج کرد؛ بنابراین رزم‌آرا برای بازگشت به قدرت ناچار شد با کمک مظفر فیروز و رهبران حزب توده، به احمد قوام (قوام‌السلطنه) نزدیک شود.
[ "علی رزم‌آرا در چه سالی به درجهٔ سرلشکری رسید؟", "علی رزم آرا در سال ۱۳۲۳ به چه درجه‌ای رسید؟", "چه کسی بعد از رزم آرا به ریاست ستاد ارتش رسید؟", "حزب توده چیست؟" ]
حاجعلی رزم‌آرا
این‌ها آرزوهای علی رزم‌آرا را برآورده نمی‌کرد. چرا که همه او را با رضا شاه مقایسه می‌کردند. از این رو در انتخابات دورهٔ شانزدهم در ۱۳۲۸ تصمیم به مداخله گرفت و موفق هم بود؛ ولی با کشته شدن عبدالحسین هژیر (وزیر دربار وقت) انتخابات تهران دوباره تکرار شد و با مقابلهٔ فضل‌الله زاهدی رئیس شهربانی که رقیب دیرینهٔ او به‌شمار می‌رفت، نامزدهای جبههٔ ملی و هواداران ملی شدن نفت، به مجلس راه یافتند تا نیرومندترین "اقلیت" تاریخ پارلمانی ایران را برسازند. در تیرماه ۱۳۲۹ مجلسی که ظاهراً در اکثریت هواداران رزم‌آرا بود، رأی تمایل به نخست‌وزیری او داد و شاه به‌ناچار آن را پذیرفت و در ۵ تیر ۱۳۲۹ او را به نخست‌وزیری منصوب کرد؛ ولی دربار، جبههٔ ملی در مجلس و نیروهای مذهبی به رهبری سید ابوالقاسم کاشانی در خیابان، از سه جهت بر او می‌تاختند؛ به‌طوری‌که او با داشتن دولت، ارتش و اکثریت پارلمان، و در شرایطی که چراغ سبز دو ابرقدرت شوروی و بریتانیا را نیز همراه داشت، یکی از ضعیف‌ترین دولت‌های ایران را در اختیار داشت.
[ "عبدالحسین هژیر چه کسی بود؟", "رقیب دیرینهٔ علی رزم آرا چه کسی بود؟", "نیرومندترین اقلیت تاریخ پارلمانی ایران در چه سالی رقم خورد؟", "علی رزم آرا در چه تاریخی به نخست‌وزیری منصوب شد؟", "چرا علی رزم آرا یکی از ضعیف‌ترین دولت‌های ایران داشت؟", "سید ابوالقاسم کاشانی چه کسی بود؟", "جبههٔ ملی چیست؟" ]
حاجعلی رزم‌آرا
فردای ترور رزم‌آرا، روزنامهٔ «نبرد ملت» ارگان فداییان اسلام، تیتر زد «رزم‌آرا به جهنم رفت و سایر خائنین به دنبال او رهسپار می‌شوند.» این تیتر را امیرعبدالله کرباسچیان، مدیر روزنامه زده بود. روزنامه دو قران بود، تا ساعت ده به ۲ تومان رسید؛ ۳ بار هم چاپ شد. شنبه صبح ابراهیم کریم‌آبادی، مدیر روزنامهٔ «اصناف» عکسی چاپ کرد که در آن نواب صفوی دستش را روی سر سید حسین امامی و خلیل طهماسبی گذاشته بود و نوشت: «این دو مرد حق تربیت‌شدهٔ این مرد حق‌اند.» و اعلامیهٔ نواب صفوی را با این تیتر چاپ کرده بود که «اعلام ما به دشمنان اسلام و غاصبین حکومت اسلامی ایران، شاه و دولت» و زیرش نوشته بود «حضرت استاد خلیل طهماسبی معروف به عبدالله موحد رستگار، طبق فرمان خدا رزم‌آرا را از میان برداشت. چنانچه دربار در عرض یک هفته از این سرباز برومند اسلام، حضرت خلیل طهماسبی عذرخواهی نکرده و آزاد ننماید، دربار را کن فیکون خواهیم کرد»
[ "کدام روزنامه بعد از کشته شدن رزم آرا تیتر زد رزم‌آرا به جهنم رفت و سایر خائنین به دنبال او رهسپار می‌شوند؟", "مدیر روزنامه نبرد ملت در زمان نخست وزیری رزم آرا چه کسی بود؟", "امیرعبدالله کرباسچیان، مدیر کدام روزنامه بود؟", "مدیر روزنامهٔ اصناف در زمان نخست وزیری رزم آرا چه کسی بود؟", "ابراهیم کریم‌آبادی مدیر کدام روزنامه بود؟", "خلیل طهماسبی معروف به چه نامی بود؟", "نواب صفوی چه کسی بود؟", "سید حسین امامی چه کسی بود؟" ]
حاجعلی رزم‌آرا
در این نشست مجلس مظفر بقایی رهبر حزب زحمتکشان ایران در این باره چنین گفت: «چون سپهبد علی رزم‌آرا در دوران ریاست ستاد ارتش و ریاست دولت تمام توانایی و قدرت ناشی از مقامات فوق راعلیه مشروطیت و نابود کردن مبانی حکومت ملی و آزادی ایران که محصول قربانی‌ها و مجاهدات مردم این کشوراست به کار برده به‌طوری‌که قطع نظر از سوء استفاده از مقام دولتی خود عملاً مقدم علیه حکومت ملی و آزادی ایران قرار گرفت تا آن جا که از هیچ قانون‌شکنی من‌جمله مداخله و ارعاب و تخویف دستگاه قضایی و قوهٔ مقننه دریغ نکرد و بالنتیجه آثار حکومت ملی و آزادی و مصونیت قانونی افراد بر اثر تجاوزات و قلدری این شخص به کلی نابود شد؛ بنابراین امضاکنندگان زیر آقای استاد خلیل طهماسبی را تجسم ارادهٔ ملی و عمل او را اجرای قضاوت افکار عمومی دانسته رجاء واثق داریم که به احترام افکار عمومی و حکومت مشروطهٔ ایران از طرف دادگاه رأیی بر خلاف عدل و وجدان صادر نخواهد گردید چه در این مورد ملت ایران است که مشمول رأی قضات آن دادگاه قرار خواهد گرفت»
[ "رهبر حزب زحمتکشان ایران در زمان نخست وزیری رزم آرا چه کسی بود؟", "مظفر بقایی رهبر کدام حزب بود؟", "مظفر بقایی رهبر حزب زحمتکشان ایران در مورد خلیل طهماسبی چه نظری داشت؟", "واثق به چه معناست؟" ]
حاجعلی رزم‌آرا
کاشانی در مصاحبه‌ای نظرش را چنین ابراز داشت: «این عمل به نفع ملت ایران بود و این گلوله و ضربه عالی‌ترین و مفیدترین ضربه‌ای بود که به پیکر استعمار و دشمنان ملت ایران وارد آمد. قاتل رزم‌آرا باید آزاد شود؛ زیرا این اقدام او در راه خدمت به ملت ایران و برادران مسلمانش بوده‌است.» بنا به خاطرات سید محمد واحدی از اعضای برجستهٔ فداییان اسلام و حاج مهدی عراقی، رهبران جبههٔ ملی برای جلوگیری از اقدامات رزم‌آرا و حتی احتمال کودتا توسط وی، از فداییان اسلام درخواست می‌کنند که رزم‌آرا از سر راه نهضت ملی برداشته شود. در جلسه‌ای با حضور نواب صفوی، بقایی، فاطمی، نریمان، آزاد، حائری‌زاده، سنجابی، شایگان و مکی از طرف جبههٔ ملی حضور پیدا می‌کنند و فاطمی تأکید می‌کند که من اصالتاً از طرف خودم هستم و وکالتاً از طرف مصدق (چون کسالت داشت) و ایشان گفته‌اند هر تصمیمی که در این جلسه گرفته شود «برای خود من هم لازم‌الاجرا است.»
[ "سید محمد واحدی از اعضای کدام گروه بود؟", "حاج مهدی عراقی از رهبران کدام حزب بود؟", "آیت‌الله کاشانی در مورد خلیل طهماسبی چه نظری داشتند؟", "نهضت ملی چیست؟", "سید محمد واحدی کیست؟", "حاج مهدی عراقی کیست؟" ]
حمید سمندریان
حمید سمندریان (۹ اردیبهشت ۱۳۱۰، تهران – ۲۲ تیر ۱۳۹۱، تهران) کارگردان و مترجم ایرانی بود. سمندریان از سرآمدان نسلی از کارگردانان نامدار نمایش چون عباس جوانمرد، علی نصیریان، بهرام بیضایی، رکن‌الدین خسروی، آربی اوانسیان به‌شمار می‌رفت که تئاتر را در ایران دههٔ ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ به پایگاه جدی‌تری رسانیدند.
[ "حمید سمندریان در چه تاریخی متولد شده‌است؟", "حمید سمندریان در چه تاریخی درگذشت؟", "حمید سمندریان در کجا متولد شده‌است؟", "حمید سمندریان کیست؟", "چه کسانی تئاتر را در ایران دههٔ ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ به پایگاه جدی‌تری رسانیدند؟", "عباس جوانمرد کیست؟", "علی نصیریان کیست؟" ]
حمید سمندریان
وی پس از پایان این دوره به دعوت ادارهٔ هنرهای نمایشی دراماتیک ادارهٔ کل هنرهای زیبای ایران به کشور برگشت. سمندریان در پی نمایش بود، ولی پس از این که تلویزیون راه خود را به خانه‌ها باز کرد، برنامه‌ای تلویزیونی به تیم او سفارش داده شد که سمندریان از این سفارش خشنود نبود. به این ترتیب، نخستین کار حمید سمندریان تله‌تئاتر «جراحی پلاستیک» نوشته پیر فراری بود که در سال ۱۳۴۰ برای تلویزیون ملی ایران (ثابت پاسال) کارگردانی کرد. یک سال بعد او و تیمش در اداره هنرهای دراماتیک سالن ۵۰ تا ۶۰ نفری درست کردند که چند برنامه نمایشی در آن اجرا شد. سمندریان اولین اثر خود، نمایشنامهٔ «دوزخ یا در بسته» نوشتهٔ ژان پل سارتر را در همین تالار نوبنیاد روی صحنه برد و کار نمایش را پیوسته ادامه داد؛ همچنین با همکاری مهدی فروغ به تأسیس هنرستان آزاد هنرهای دراماتیک که وابسته به هنرهای زیبای کل کشور بود دست زد.
[ "نخستین کار حمید سمندریان چه بود؟", "ثابت پاسال چیست؟", "تله‌تئاتر جراحی پلاستیک ساخته حمید سمندریان نوشته چه کسی بود؟", "نمایشنامهٔ دوزخ یا در بسته نوشتهٔ کیست؟", "حمید سمندریان با همکاری چه کسی به تأسیس هنرستان آزاد هنرهای دراماتیک که وابسته به هنرهای زیبای کل کشور بود دست زد؟", "ژان پل سارتر کیست؟", "پیر فراری کیست؟" ]
حمید سمندریان
پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران و در پی انقلاب فرهنگی و پاک‌سازی دانشگاه‌ها از بسیاری از استادان، حمید سمندریان نیز به دلیل سوءظن به گرایش به کمونیسم به دلیل ترجمهٔ «دایرهٔ گچی قفقازی» از فعالیت دانشگاهی منع شد. در نتیجه به ناچار رستورانی باز کرد تا خود و چند نفر از دانشجویانش، اگر نه از طریق تئاتر، از راهی شرافتمندانه زندگی کنند. پس از مدتی با وساطت شاگرد سابق وی، بهروز غریب‌پور که در آن دوران مورد وثوق بعضی از کسانی بود که به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان وارد شده بودند، از این اتهام تبرئه شده و قرار شد سمندریان به دانشکدهٔ هنرهای زیبا برگردد.
[ "انقلاب ایران در چه سالی به پیروزی رسید؟", "حمید سمندریان با وساطت چه کسی به دانشکدهٔ هنرهای زیبا برگشت؟", "حمید سمندریان به چه دلیل از فعالیت دانشگاهی منع شد؟", "دایرهٔ گچی قفقازی اثر کیست؟" ]
حمید سمندریان
سمندریان بارها اعلام کرده بود که دوست دارد این نمایش را روی صحنه برد. دلیلی که خود این‌گونه شرحش داد: «زندگی گالیله در واقع افراطی‌ترین درامی است که دوست دارم آن را اجرا کنم، اما شرایط به‌گونه‌ای نیست که بتوانیم زندگی او و سکوت تحمیلی پنجاه‌ساله‌اش را اجرا کنیم. از آن‌جا که طعنه‌های اندک من در نمایش «ملاقات بانوی سالخورده» مضر شناخته نشده و همین‌طور با اصراری که به ادامهٔ کارم وجود دارد، بار دیگر وسوسه شدم تا نمایش زندگی گالیله را به‌عنوان وصیتنامهٔ زندگی هنری خود اجرا کنم.» امری که هربار به دلایل مختلف انجام نگرفت تا سرانجام خبر از اجرای نمایش «بازی استریندبرگ» که او سال‌ها پیش به صحنه برده بود با همان بازیگران قبلی یعنی هما روستا، رضا کیانیان و احمد ساعتچیان اعلام شد.
[ "اجرای نمایش بازی استریندبرگ از حمید سمندریان با کدام بازیگران انجام شد؟", "حمید سمندریان اجرای کدام نمایش را به‌عنوان وصیتنامهٔ زندگی هنری خود می‌دانست؟", "نمایش ملاقات بانوی سالخورده توسط چه کسی به اجرا درآمد؟", "گالیله کیست؟" ]
حمید سمندریان
سمندریان در سال ۱۳۴۲ گروه تئاتری منسجمی به‌نام گروه هنری پازارگاد تشکیل داد که اعضایش عبارت بودند از پرویز پورحسینی، سعید پورصمیمی، پری صابری، اسماعیل محرابی، جمشید مشایخی، پرویز کاردان، محمد حفاظی، منوچهر فرید، ثریا قاسمی، اسماعیل شنگله و مهدی فخیم‌زاده. سمندریان در این گروه همچون کارگردان، حسابدار و یکی از بانیان کار می‌کرد. این گروه به شکل یک شرکت تعاونی فعالیت می‌کرد و چون ادارهٔ هنرهای زیبا به خاطر رویکردشان به متون فرنگی حمایتشان نمی‌کرد، دست به دامان انجمن‌های ایتالیا و فرانسه و آلمان و روسیه می‌شدند. پری صابری در مورد تشکیل این گروه می‌گوید:
[ "سمندریان در سال ۱۳۴۲ کدام گروه تئاتر را تشکیل داد؟", "سمندریان در چه سالی گروه تئاتر پازارگاد را تشکیل داد؟", "اعضای گروه هنری پازارگاد در سال ۱۳۴۲ را نام ببرید؟", "مهدی فخیم‌زاده کیست؟" ]
حمید سمندریان
از اجراهای قابل‌توجه سمندریان می‌توان به دو اثر از دورنمات اشاره کرد که او در سال ۱۳۵۱ در تالار مولوی (سالن نمایش وابسته به دانشگاه تهران) به روی صحنه برد. در نمایش ملاقات بانوی سالخورده به‌ویژه هنرنمایی جمیله شیخی در اجرای نقش اصلی برجسته بود. سمندریان چندی بعد در تالار مولوی نمایش بازی استریندبرگ را کارگردانی کرد که در آن محمدعلی کشاورز بازی استادانه‌ای ارائه داد. سمندریان سال‌ها بعد، پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷، هر دو اثر را بار دیگر به روی صحنه برد، اما چه‌بسا گیرایی اجراهای اول را نداشت. در سال ۱۳۸۶ اجرای تازه‌ای از ملاقات بانوی سالخورده را به یاد و خاطرهٔ جمیله شیخی تقدیم کرد. سمندریان در سال ۱۳۷۸ نمایش‌نامهٔ بازی استریندبرگ را نیز بار دیگر در سالن چهارسوی تئاتر شهر تهران به روی صحنه برد. در این اجرا رضا کیانیان، احمد ساعتچیان و هما روستا بازی داشتند.
[ "سالن نمایش وابسته به دانشگاه تهران کدام است؟", "در تالار مولوی نمایش بازی استریندبرگ به کارگردانی چه کسی انجام شد؟", "در نمایش ملاقات بانوی سالخورده کدام بازیگر زن هنرنمایی کرده‌است؟", "محمدعلی کشاورز کست؟" ]
حمید سمندریان
حمید سمندریان پروردهٔ تئاتر مدرن اروپا بود. در کارنامهٔ هنری او کارگردانی آثاری از تنسی ویلیامز و آرتور میلر، دو نمایشنامه‌نویس آمریکایی هم دیده می‌شود، اما او در اصل شیفتهٔ تئاتر اروپا بود. نخستین آثاری که پس از پایان تحصیل در آلمان و بازگشت به ایران اجرا کرد، از ژان پل سارتر و اوژن یونسکو و ژان آنوی بودند. اما در میدان گستردهٔ تئاتر اروپا نیز سمندریان به تئاتر آلمانی علاقه داشت. او آثار نمایش‌نامه‌نویسان بزرگ آلمانی زبان را می‌پسندید و در طول سالیان به ترجمهٔ برخی از آن‌ها پرداخت. با ترجمه‌های او درام‌نویسان بزرگی مانند ماکس فریش و فریدریش دورنمات به جامعهٔ هنری ایران معرفی شدند.
[ "تنسی ویلیامز و آرتور میلر چه کسانی هستند؟", "حمید سمندریان نخستین آثاری که پس از پایان تحصیل و بازگشت به ایران اجرا کرد کدام است؟", "کدام کارگردان پروردهٔ تئاتر مدرن اروپا بود؟", "با ترجمه‌های چه کسی درام‌نویسان بزرگی مانند ماکس فریش و فریدریش دورنمات به جامعهٔ هنری ایران معرفی شدند؟", "با ترجمه‌های حمید سمندریان کدام درام‌نویسان به جامعهٔ هنری ایران معرفی شدند؟", "فریدریش دورنمات کیست؟", "تنسی ویلیامز کیست؟" ]
حمید سمندریان
علاقهٔ سمندریان به دورنمات از زمانی شروع شد که در هامبورگ تحصیل می‌کرد و تنها به آثار نمایشی این نویسنده نیز محدود نمی‌شد. سمندریان گفته‌است: «اولین ترجمهٔ من از آثار دورنمات «قاضی و جلاد» بود که در دوران دانشجویی در آلمان آن را به فارسی برگرداندم و حدود سال ۱۳۷۰ در ایران به چاپ رسید.» قابل ذکر است که اثر یادشده در قالب یک رمان پلیسی است. سمندریان کمابیش تمام نمایش‌نامه‌های مهم دورنمات را به فارسی برگردانده‌است که بیشتر این نمایش‌نامه‌ها را نخست خود او برای تئاتر یا تلویزیون کارگردانی کرد. برخی از آن‌ها را نیز برای تمرین و اجرا در اختیار شاگردان خود گذاشت تا، اگر به حد قابل‌قبولی می‌رسیدند، برای اجرای عمومی به روی صحنه ببرند.
[ "اولین ترجمهٔ حمید سمندریان به گفته خودش کدام است؟", "هامبورگ در کدام کشور قرار دارد؟", "قاضی و جلاد از آثار چه کسی است؟", "ترجمهٔ قاضی و جلاد نوشته دورنمات در چه سالی در ایران به چاپ رسید؟", " آثار دورنمات قاضی و جلاد در چه قالبی است؟" ]
حمید سمندریان
حمید سمندریان جدا از آموزش تئاتر، شیوهٔ خاصی در کارگردانی داشت که بسیاری از کارگردانان پس از وی تحت تأثیر شیوهٔ کارگردانی او قرار گرفتند. او معتقد بود بازی در تئاتر باید باورپذیر باشد و به همین دلیل در کارهای او بازی‌های درشت و اغراق‌آمیز دیده نمی‌شد و بازی‌ها روان بود. اما شاید یکی از بزرگ‌ترین کارهای سمندریان در تئاتر ایران، تأثیر بر نمایش‌نامه‌نویسان ایران از راه ترجمه و معرفی نمایش‌نامه‌نویسان متفاوت و مطرح جهان بود. تا پیش از حضور او تئاتر ایران متکی بر نمایش‌نامه‌نویسان فرانسوی و انگلیسی‌زبان بود؛ اما حمید سمندریان صداهای تازه‌ای را وارد تئاتر کرد. او با ترجمه و معرفی نویسندگان آلمانی به سهم خود تئاتر ایران را چندصدایی کرد. بدین ترتیب، اگر تئاتر نوین ایران با عبدالحسین نوشین یا به گمان برخی دیگر با شاهین سرکیسیان آغاز شد، با حمید سمندریان پوست انداخت.
[ "چه کسی صداهای تازه‌ای را وارد تئاتر ایران کرد؟", "تا قبل از حمید سمندریان تئاتر ایران متکی بر نمایش‌نامه‌نویسان کدام زبان بود؟", "تئاتر نوین ایران با چه کسی آغاز شد؟", "تئاتر نوین ایران با چه کسی پوست انداخت؟", "شاهین سرکیسیان کیست؟", "عبدالحسین نوشین کیست؟" ]
حمید سمندریان
بسیاری بر این نکته تأکید دارند که سمندریان در تمام محافل و نشست‌ها جز از تئاتر و دربارهٔ آن از چیزی دیگری صحبت نمی‌کرد. حتی چند روز قبل از درگذشتش از گذشتهٔ تئاتر می‌گفت و مسائل امروزش و اظهار امیدواری کرده بود که اگر عمری باقی باشد، باز هم بتواند یک تئاتر به صحنه بیاورد. اسماعیل شنگله هم که خود را اولین شاگرد حمید سمندریان می‌داند و می‌گوید از سال ۱۳۳۸ که هر دو کارمند ادارهٔ هنرهای دراماتیک بودند با هم دوست شدند و هر روز مسیر خانه تا اداره را پیاده می‌رفتند تا از تئاتر بگویند. شنگله این دیدارها و گفتارها را کلاسی شفاهی برای خود دانست که باعث افزایش اطلاعات او از تئاتر شده و منجر به رفتن شنگله به اتریش و آلمان برای تحصیل در این رشته شد. شنگله یکی از مدرسان آموزشگاه سمندریان نیز بوده‌است.
[ "چه کسی خود را اولین شاگرد حمید سمندریان می‌داند؟", "اسماعیل شنگله خود را اولین شاگرد چه کسی می‌داند؟", "به گفته اسماعیل شنگله در چه سالی او با حمید سمندریان دوست شد؟", "به گفته اسماعیل شنگله دوستی او با حمید سمندریان منجر به چه شد؟", "اسماعیل شنگله در چه تاریخی متولد شده‌است؟" ]
حمید سمندریان
در تاریخ شنبه ۸ اسفند ۱۳۸۸ و با همت معاونت اجتماعی شهرداری تهران و با حضور محمدباقر قالیباف، شهردار وقت تهران، تماشاخانهٔ شمارهٔ دو ایرانشهر در خانهٔ هنرمندان ایران به پاس یک عمر حضور هنری حمید سمندریان به نام این چهرهٔ نامدار عرصهٔ هنر ایران نامگذاری شد. هم‌زمان با این اتفاق نمایشگاهی از پوستر نمایش‌های سمندریان در طول سال‌ها کارگردانی نیز در خانهٔ هنرمندان برپا شد و آن‌طور که محمدباقر قالیباف گفت، قرار بر این شد که تندیس این هنرمند هم در «تماشاخانهٔ سمندریان» نصب شود. همچنین شهردار تهران از نمایشگاه پوستر و کاریکاتور سمندریان دیدن کرد و برای اجرای نمایش گالیله که سمندریان قرار بود اجرا کند، قول همکاری داد. علاوه بر این‌ها، در این روز از کتاب «این صحنه خانهٔ من است» سمندریان نیز رونمایی شد.
[ "در سال ۱۳۸۸ شهردار تهران چه کسی بود؟", "در چه تاریخی تماشاخانهٔ شمارهٔ دو ایرانشهر در خانهٔ هنرمندان ایران به نام حمید سمندریان نامگذاری شد؟", "در شنبه ۸ اسفند ۱۳۸۸ تماشاخانهٔ شمارهٔ دو ایرانشهر در خانهٔ هنرمندان ایران به نام چه کسی نامگذاری شد؟", "کتاب این صحنه خانهٔ من است نوشته کیست؟", "کاریکاتور چیست؟", "محمدباقر قالیباف کیست؟" ]
هارون الرشید
أبو جعفر هارون بن محمدالمهدی بن أبی جعفر المنصور مشهور به هارون الرشید (زادهٔ ۲۵ اسفند ۱۴۱ برابر ۱۷ مارس ۷۶۳ - مرگ ۴ فروردین ۱۸۸ برابر ۲۴ مارس ۸۰۹) در شهر ری به دنیا آمد و در چهل و پنج سالگی بر اثر بیماری در خراسان درگذشت. وی پنجمین خلیفه عباسی بود که در سال ۱۷۰ ق پس از هادی به خلافت رسید. در آغاز، با یاری مادرش، خیزران و خاندان برمکی به امور کشور رسیدگی می‌کرد.
[ "نام کامل هارون الرشید چه بود؟", "هارون الرشید در چه تاریخی متولد شده‌است؟", "هارون الرشید در چه تاریخی فوت کرد؟", "هارون الرشید در کجا متولد شده‌است؟", "هارون الرشید در چه سنی دارفانی را وداع گفت؟", "هارون الرشید به چه دلیلی در چهل و پنج سالگی فوت کرد؟", "هارون الرشید چندمین خلیفه عباسی بود؟", "هارون الرشید پس از چه کسی به حکومت رسید؟", "هارون الرشید در چه سالی بعد از هادی به حکومت رسید؟", "نام مادر هارون الرشید چیست؟", "هارون الرشید در آغاز حکومت با کمک چه کسانی به امور کشور رسیدگی می‌کرد؟", "خاندان برمکی چه کسانی بودند؟", "شهر ری در کجا واقع شده‌است؟", "اولین خلیفه عباسی چه کسی است؟", "آخرین خلیفه عباسی چه کسی است؟" ]
هارون الرشید
علویان تنها گروهی نبودند که از تعارض و اختلافات در زمینه شرعی به تنگ آمده بودند و بر علیه خلفی عباسی شوریدند. خوارج نیز گروه دیگری از مسلمانان بودند که در زمان خلافت هارون در سال ۱۷۸ق به فرماندهی ولید بن طریف شاری اقدام کردند و در ارمنستان و آذربایجان نیز نفوذ کردند و با تهدید سواد در عراق تا حلوان پیش رفتند. در سال ۱۷۹ ق هارون که متوجه فعالیت این گروه شده بود، یزید بن مزید شیبانی را با نیروی نظامی خود به سوی آن‌ها فرستاد و دو طرف در حدیث الفرات با یک‌دیگر برخورد کردند و سپاه عباسیان موفق شد تا خوارج را شکست دهد.
[ "خوارج به فرماندهی چه کسی در زمان خلافت هارون در سال ۱۷۸ق شوریدند؟", "خوارج به فرماندهی ولید بن طریف شاری در زمان خلافت چه کسی در سال ۱۷۸ق شوریدند؟", "خوارج به فرماندهی ولید بن طریف شاری در زمان خلافت هارون در چه سالی شوریدند؟", "خوارج توسط چه کسی در حدیث الفرات از سپاه عباسیان شکست خوردند؟", "علویان چه کسانی بودند؟" ]
هارون الرشید
هارون با دادن آزادی عمل و کم‌توجهی به اعمال کارگزارانش موجب سوءاستفاده آن‌ها نسبت به خودش شد. چرا که آن‌ها تنها به منافع خود می‌اندیشیدند، مالیات‌ها را افزایش می‌دادند و در شکل‌گیری قیام‌های مردمی تأثیر زیادی داشتند که همه این‌ها خود را در خراسان نمودار ساخت. رافع بن لیث در خراسان با یاری بسیاری از مردم خراسان و ماورا نهر که از عباسیان خشمگین بودند، بر ضد حکومت مرکزی شوریدند و مردم نسف هم از او برای نابودی عباسیان یاری خواستند، علی بن عیسی، استاندار، از مناطق تحت حکمرانی خود حفاظت کرد ولی نتوانست شورش را سرکوب کند. در نتیجه، هارون او را عزل و هرثمه بن اعین را به جای او منصوب کرد ولی هرثمه هم بر خشم مردم نسبت به عباسیان افزود و شدت جنبش را بیش‌تر کرد. به طوری که هارون برای سرکوب شورش راهی خراسان شد اما در میانه راه از دنیا رفت.
[ "هارون الرشید با چه کارهایی موجب سوءاستفاده کارگزارانش نسبت به خودش شد؟", "چه کسی در زمان حکومت هارون الرشید در خراسان شورش کرد؟", "رافع بن لیث در زمان هارون الرشید در کجا بر علیه عباسیان شورید؟", "مردم کدام منطقه از رافع بن لیث برای نابودی عباسیان یاری خواستند؟", "در زمان شورش رافع بن لیث در خراسان چه کسی استاندار آنجا بود؟", "پس از عزل علی بن عیسی توسط هارون الرشید چه کسی به جای او منصوب شد؟", "هرثمه بن اعین چه کسی بود؟", "نسف شامل کدام مناطق امروزی می‌شود؟" ]
هارون الرشید
شارلمان برای تصرف اندلس به شدت تلاش می‌کرد تا به هدف خود مبنی بر دستیابی به تاج امپراتوری روم، برسد. او برای این کار در ابتدا، نیاز به حمایت معنوی خلیفه داشت تا با ممانعت عرب اندلس مواجه نشود چرا که در سال ۱۶۲ ق اعراب در مقابل او از خود دفاع کردند و او را شکست دادند. البته میان مورخان دربارهٔ روابطی که هارون و شارلمان داشتند اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد. برخی از مورخان به روابط سیاسی میان عباسیان و کارولنژی‌ها باور ندارند و آن را فاقد صحت تاریخی می‌دانند. روابط تجاری میان دو حکومت را نیز تنها محدود به شهروندان آن دو حکومت می‌دانند و برخی از مورخان نیز، تنها دلیل آشکار رفت و آمد نمایندگان هارون و شارلمان را به دربار خود، انگیزه دینی تلقی می‌کنند. عده‌ای دیگر از مورخان باور دارند که انگیزه سیاسی مشترک دو طرف باعث وحدت و برقراری روابط دوستانه شد و گروه آخر نیز دشمنی عباسیان با امویان و خصومتی که فرانسویان نسبت به رومی‌ها داشتند باعث پیوند آن‌ها شده بود تا هارون با ایستادگی در برابر رومیان و شارلمان نیز در مقابل امویان از یک دیگر محافظت کنند.
[ "اندلس در کجا واقع شده‌بود؟", "دشمنی عباسیان با چه کسانی بود؟", "خصومت فرانسویان نسبت به چه کسانی وجود داشت؟", "کارولنژی‌ها چه کسانی بودند؟" ]
هارون الرشید
بر طبق بعضی روایات سیستم جانشینی در سال ۱۸۲ هجری/۷۹۸ تعیین گردید و در سال ۱۸۶ هجری/ ۸۰۲ میلادی و در طی سفر هارون به همراه فرزندانش به مکه، در آنجا رسمیت یافت. در مکه، هارون پس از ایراد سخنانی، مردم را از تصمیم خود آگاه کرد و با اهدا عهدنامه‌ها و برقراری تعهدها و سوگندها میان امین و مأمون، به این امر رسمیت بخشید. سپس نسخه‌ای را بر کعبه آویختند و چندین نسخه را به ممالک دیگر فرستادند. روایت است که هارون تصمیمی برای جانشینی فرزند دیگرش، قاسم نداشت اما به جهت سفارش عبدالملک بن صالح او را نیز در خلافت برادران شریک ساخت و خلع یا ابقای او را در هر زمان بر عهدهٔ مأمون گذاشت.
[ "بر طبق بعضی روایات سیستم جانشینی در چه سالی تعیین گردید؟", "روایت است که هارون تصمیمی برای جانشینی کدام فرزندش نداشت؟", "هارون الرشید خلع یا ابقای قاسم را در هر زمان بر عهدهٔ چه کسی گذاشت؟", "مکه در کجا واقع شده‌است؟" ]
هارون الرشید
روایت است که هارون از سرنوشت این پیمان و اختلافاتی که ممکن بود به وجود آید در واهمه بود به‌طوری‌که نسبت به محبوس کردن سخن‌چینان اقدام کرد و در هنگام عزیمت به خراسان، از همهٔ شخصیت‌های کشوری و لشکری، برای مأمون دوباره بیعت گرفت که این امر بعدها در جلب حمایت مردم به وسیلهٔ طاهر برای مأمون مؤثر واقع شد. بر طبق روایات، منطقه‌ای مانند مرزهای امپراتوری بیزانس که در آن، احتمال ناامنی و آشوب وجود داشت به قاسم واگذار شد و منطقه‌ای از خلافت که در آن طرفداران هاشمی و معمولی امین بیشتر بودند و صلح نیز جریان داشت به امین واگذار گردید و منطقهٔ شرقی علی‌الخصوص خراسان که با آشوب و بحران عجین بود به دستان مأمون سپرده شد تا با کفایت خویش آنجا را اداره نماید. هارون همچنین برای اطمینان از عدم پیدایش مشکل میان جانشینان، برای آنان قلمرو حکومت مشخص به همراه درآمدهای بسیار در نظر گرفت اما تمام این تدابیر نتوانستند از بروز مشکلات و اختلافات جدی در آینده جلوگیری نمایند.
[ "در زمان هارون الرشید کدام مناطق به قاسم واگذار شد؟", "در زمان هارون الرشید کدام مناطق به مأمون سپرده شد؟", "در زمان هارون الرشید کدام مناطق به امین سپرده شد؟", "بیزانس شامل کدام مناطق امروزی می‌شود؟" ]
هارون الرشید
همان‌طور که گفته شد، علی بن عیسی با بی‌عدالتی و تعارض به حقوق مردم خراسان آن‌ها را به ستوه آورده بود و اهالی این سرزمین به یاری رافع بن لیث دست به شورش زدند. هارون برای آرام کردن اوضاع از هرثمه بن اعین یاری خواست و او نیز علی را دستگیر کرد، از سوی دیگر رافع در سمرقند بود و هارون برای روشن کردن تکلیف او با همراهی مأمون، پسرش به سوی خراسان شتافت. در طوس بود که به شدت بیمار و ناتوان گشت یا احتمال داده می‌شود که از پیش بیماری داشت و در راه بر شدتش افزوده شد و مأمون را به تنهایی برای رسیدگی امور روانه مرو کرد و هارون در آخرین ساعات زندگی، برادر رافع را به قصاب سپرد و به دو نیم کرد و چند ساعت پس از این اتفاق در جمادی الآخر سال ۱۹۳ ق در حالی که ۴۵ سال داشت و موهای مجعدش تازه به سفید شدن گراییده بود، درگذشت.
[ "هارون الرشید در کجا بیمار شد؟", "علی بن عیسی با چه اعمالی مردم خراسان را به ستوه آورده بود؟", "در زمان شورش رافع هارون الرشید با چه کسی به سوی خراسان شتافت؟", "سمرقند کدام مناطق امروزی را شامل می‌شود؟" ]
هاینریش هیملر
هاینریش هیملر (به آلمانی: Heinrich Himmler) (۷ اکتبر ۱۹۰۰ – ۲۳ مه ۱۹۴۵) نظامی و سیاست‌مدار آلمانی و فرمانده نیروهای اس‌اس در این کشور در دوره حاکمیت حزب نازی بود. آدولف هیتلر بعدها او را به فرماندهی ارتش جایگزین و قائم مقام اداره تمام رایش سوم منصوب کرد. او به عنوان یکی از مسئولین اصلی هولوکاست شناخته می‌شود.
[ "هاینریش هیملر در چه تاریخی متولد شد؟", "هاینریش هیملر در چه تاریخی درگذشت؟", "هاینریش هیملر کیست؟", "چه کسی به عنوان یکی از مسئولین اصلی هولوکاست شناخته می‌شود؟", "چه کسی هاینریش هیملر را به فرماندهی ارتش جایگزین و قائم مقام اداره تمام رایش سوم منصوب کرد؟", "فرمانده نیروهای اس‌اس در کشور آلمان چه کسی بود؟", "هاینریش هیملر اهل کجا بود؟", "آدولف هیتلر کیست؟", "آدولف هیتلر در چه تاریخی متولد شد؟" ]
هاینریش هیملر
در مارس ۱۹۳۳، نخستین اردوگاه در داخاو تأسیس شد. هیتلر خواسته بود که این اردوگاه با زندان یا بازداشتگاه متفاوت باشد. هیملر، تئودور آیکه را به فرماندهی اردوگاه منصوب کرد. آیکه سیستمی را پیاده کرد که الگوی اردوگاه‌های آتی قرار گرفت. مشخصات این الگو عبارت بود از: تفکیک قربانی از دنیای بیرون، استفاده از شکنجه و اعدام برای مطیع‌سازی، و قواعد تنبیهی سختگیرانه برای نگهبانان. یونیفورم نگهبانان روی یقه‌هایشان علامت مرگ (death's head) داشتند. در اواخر ۱۹۳۴، هیملر یک بخش مجزا (SS-Totenkopfverbände) برای اداره اردوگاه‌ها ایجاد کرد . در آغاز اردوگاه‌ها مخالفین سیاسی را در خود جا می‌داد؛ بعدها اعضای نامطلوب جامعه، مانند جنایتکاران و منحرفین، نیز به اردوگاه‌ها آورده شدند. هیتلر در سال ۱۹۳۷ فرمانی صادر کرد که بر مبنای آن اعضای نامطلوب جامعه یهودی‌ها، کولیها، کمونیستها، و تمام افراد نژادهای پست‌تر، را شامل شد. بدین ترتیب، اردوگاه‌ها مکانیسمی شد برای مهندسی اجتماعی و نژادی. هنگام آغاز جنگ جهانی دوم در پاییز ۱۹۳۹، ۶ اردوگاه با ۲۷٬۰۰۰ زندانی فعال بودند.
[ "در مارس ۱۹۳۳ نخستین اردوگاه بدست هیملر در کجا تأسیس شد؟", "در مارس ۱۹۳۳ نخستین اردوگاه بدست چه کسی در داخاو تأسیس شد؟", "چه کسی توسط هاینریش هیملر به فرماندهی نخستین اردوگاه در داخاو رسید؟", "تئودور آیکه توسط چه کسی به فرماندهی نخستین اردوگاه در داخاو رسید؟", "تئودور آیکه چه کسی بود؟" ]
هاینریش هیملر
در نوامبر ۱۹۳۳ گورینگ پلیس مخفی گشتاپو را تأسیس کرده و رودولف دیلس را به ریاست آن گمارده بود. گورینگ فکر می‌کرد که دیلز بقدر کافی برای مقابله با اس آ مقتدر نیست. بنابر این، در ۲۰ آوریل ۱۹۳۴، او کنترل گشتاپو را به هیملر سپرد. همزمان، هیتلر هیملر را به ریاست پلیس آلمان (غیر از پروس) منصوب کرد. هیملر، در ۲۲ آوریل ۱۹۳۴، هیدریچ را به ریاست گشتاپو برگمارد. هیتلر در ۲۱ ژوئن تصمیم به حذف روحم و دیگر رهبران اس آ گرفت. او در ۲۹ ژوئن گورینگ را به برلین فرستاد تا با هیملر و هیدریچ برای طراحی عملیات ملاقات کند. روحم در مونیخ دستگیر و تیر باران شد. بین ۳۰ ژوئن و ۲ ژولای ۱۹۳۴، در عملیاتی موسوم به شب چاقوهای بلند (Night of the Long Knives)، بین ۸۵ تا ۲۰۰ عضو رهبری اس ا کشته شدند. از این پس هیتلر مافوق مستقیم هیملر شد، و اس آ به یک سازمان ورزشی و آموزشی تبدیل شد.
[ "پلیس مخفی گشتاپو را چه کسی تاسیس کرد؟", "در چه تاریخی گورینگ پلیس مخفی گشتاپو را تأسیس کرد؟", "گورینگ پس از تاسیس پلیس مخفی گشتاپو چه کسی را به ریاست آن گماشت؟", "هاینریش هیملر در چه تاریخی هیدریچ را به ریاست گشتاپو برگمارد؟", "بین ۳۰ ژوئن و ۲ ژولای ۱۹۳۴ چه عملیاتی انجام شد؟", "بعد از عملیاتی موسوم به شب چاقوهای بلند اس آ به چه تبدیل شد؟", "بعد از عملیاتی موسوم به شب چاقوهای بلند مافوق مستقیم هیملر چه کسی بود؟", "مونیخ در کجا قرار دارد؟", "رودولف دیلس کیست؟", "گورینگ که پلیس مخفی گشتاپو را تأسیس کرده چه کسی است؟", "سازمان اس آ قبل از عملیات موسوم به شب چاقوهای بلند چه سازمانی بود؟" ]
هاینریش هیملر
هیملر و هیدریچ می‌خواستند قدرت اس اس را گسترش دهند؛ آن‌ها از هیتلر خواستند یک نیروی ملی پلیس زیر نظر اس اس برای حفاظت آلمان نازی در مقابل دشمنان واقعی و خیالی آن تشکیل دهد . وزیر کشور، فریک (Frick)، نیز یک پلیس ملی می‌خواست، لیکن پلیسی که توسط خودش کنترل شود. هیتلر از هیملر و هیدریچ خوست مسئله را بین خود و فریک حل کنند. هیدریچ پیشنهادهایی تهیه کرد و هیملر او را به ملاقات فریک فرستاد. فریک، علی‌رغم بی میلی، توسط هیتلر به پذیرش پیشنهادها راضی شد. در ۱۷ ژوئن ۱۹۳۶ هیتلر فرمان اتحاد تمامی نیروهای پلیس رایش را صادر کرد و هیملر را در راس پلیس آلمان قرار داد. هیملر، در این نقش ظاهراً مادون فریک بود. در عمل، اما، پلیس بخشی از اس اس شده و از کنترل فریک خارج شده بود. کمی بعد، هیملر پلیس جنایی (Kriminalpolizei) را تأسیس کرد و بعد از ادغام آن با گشتاپو، پلیس امنیتی (Sicherheitspolizei) را تحت فرماندهی هیدریچ به وجود آورد. تحت مدیریت هیملر، اس اس شاخه نظامی خود (SS-Verfügungstruppe) را تأسیس کرد که بعد به Waffen-SS تغییر نام داد.
[ "چه کسانی از هیتلر خواستند یک نیروی ملی پلیس زیر نظر اس اس برای حفاظت آلمان نازی در مقابل دشمنان واقعی و خیالی آن تشکیل دهد؟", "هیملر و هیدریچ ازچه کسی خواستند یک نیروی ملی پلیس زیر نظر اس اس برای حفاظت آلمان نازی در مقابل دشمنان واقعی و خیالی آن تشکیل دهد؟", "در چه تاریخی هیتلر فرمان اتحاد تمامی نیروهای پلیس رایش را صادر کرد؟", "در ۱۷ ژوئن ۱۹۳۶ هیتلر چه کسی را در راس پلیس آلمان قرار داد؟", "چه کسی در آلمان نازی پلیس جنایی را تأسیس کرد؟", "فریک کیست؟", "هیتلر در چه تاریخی فوت شد؟" ]
هاینریش هیملر
سیاست‌های نژادی نازی‌ها به روزهای اولیه حزب مربوط می‌شد؛ هیتلر، در کتاب نبرد من این موضوع را بحث کرده‌است. در دسامبر ۱۹۴۱، مصادف با اعلام جنگ به آمریکا، هیتلر بالاخره تصمیم به نابودی یهودها گرفت . در ۲۰ ژانویه ۱۹۴۲ هیدریچ یک گرد همایی میتینگ، در وانزه، در حومه برلین، ترتیب داد، که در طی آن رهبران نازی طرح راه حل نهایی مسئله یهود را بررسی کردند. هیدریچ تعداد یهودیانی را که باید کشته می‌شدند در حدود ۱۱ میلیون نفر برآورد کرد و به شرکت کنندگان گوشزد کرد که هیتلر مسئولیت کار را به عهده هیملر گذشته‌است.
[ "کتاب نبرد من اثر کیست؟", "نام کتاب هیتلر چیست؟", "در چه تاریخی هیتلر بالاخره تصمیم به نابودی یهودها گرفت؟", "وانزه در کجا قرار دارد؟", "در چه تاریخی هیدریچ یک گرد همایی میتینگ، در وانزه، در حومه برلین، ترتیب داد؟", "برلین چقدر وسعت دارد؟" ]
هاینریش هیملر
در ژوئن ۱۹۴۲، راینهارد هایدریش در پراگ ترور شد. در طی تشییع جنازه، هیملر — به عنوان صاحب عزا — قیومت دو پسر هایدریش را بر عهده گرفت. در ۹ ژوئن، پس از مشورت با هیملر و هرمان فرانک، هیتلر فرمان انتقام صادر کرد. بیش از ۱۳٬۰۰۰ نفر دستگیر شدند، روستای لیدیتسه سوزانده شده تمام ساکنان مرد آن و تمام افراد بالغ روستای لزکی (Ležáky) قتل‌عام شدند. حد اقل ۱٬۳۰۰ نفر تیرباران شدند. هیملر آهنگ کشتار یهودیان اروپایی را با ساخت اردوگاه‌های بلزک، سوبیبور و تربلیکا سرعت بخشید. در اوایل کار قربانیان با دود اگزوز یا تیرباران کشته می‌شدند. در اوت ۱۹۴۱، هیملر تیرباران ۱۰۰ یهودی را در مینسک تماشا کرد، و چون حالش از این کار به‌هم‌خورد، از تأثیر منفی چنین تجربیاتی روی افراد اس‌اس نگران شد. او تصمیم گرفت، که روش‌های دیگری باید برای کشتار پیدا شود. طبق دستور او تا بهار ۱۹۴۲ اردوگاه آشویتس توسعه یافته بود و از جمله اتاق‌های گاز برای کشتار با سیکلون ب در آن جا دائر شده بود. تا آخر جنگ حد اقل ۵٫۵ میلیون یهودی توسط رژیم نازی کشته شدند.
[ "در چه تاریخی راینهارد هایدریش در پراگ ترور شد؟", "در ژوئن ۱۹۴۲، راینهارد هایدریش در کجا ترور شد؟", "قیومت دو پسر راینهارد هایدریش را چه کسی برعهده گرفت؟", "هیملر آهنگ کشتار یهودیان اروپایی را با ساخت چه چیزی سرعت بخشید؟", "سیکلون ب چیست؟", "راینهارد هایدریش چه کسی بود؟" ]
هاینریش هیملر
در مقام کمیسیونر استحکام ملیت آلمانی، هیملر عمیقاً در پروژه آلمانی‌سازی[persian-alpha 2] شرق، مخصوصاً لهستان، دخالت داشت. هیتلر اعلام کرده بود که حتی یک قطره خون آلمانی نباید تلف شده یا با خون نژاد خارجی مخلوط شود . طرح هیملر با طبقه‌بندی مردم لهستانی که تصور می‌رفت خون آلمانی داشته باشند (Volksliste) شروع شد. هیملر دستور داد کسانی که از طبقه‌بندی شدن اجتناب کردند به اردوگاه‌ها اعزام شده، فرزندانشان گرفته شده، و خود به کار اجباری گمارده شوند. به نظر هیملر، چون «مقاومت کردن بخشی از طبیعت خون آلمانی است»، در نتیجه اجتناب کنندگان از طرح طبقه‌بندی از تسلیم شدگان به طرح آلمانی تر بودند. تاره، همچنین، ربودن کودکان اروپای شرقی توسط آلمان نازی را شامل می‌شد. کودکانی را که از نظر نژادی با ارزش تشخیص داده می‌شدند باید از لهستانی‌ها تفکیک کرده و با اسامی آلمانی و به عنوان آلمانی بزرگ می‌شدند. این بچه‌ها قرار بود توسط خانواده‌های آلمانی اقتباس شوند. تا ژانویه ۱۹۴۳، هیملر گزارش داد که ۶۲۹٬۰۰۰ نفر با اصالت آلمانی نقل مکان کردند؛ اما، اغلب این‌ها در مزرع کوچکی که مورد نظر بود زندگی نکردند، بلکه در اردوگاه‌های موقت در اطراف شهرها ساکن شدند.
[ "چه کسی در پروژه آلمانی‌سازی مخصوصاً لهستان، دخالت داشت؟", "هیملر در مورد نژاد آلمانی چه نظری داشت؟", "هیتلر در مورد خون آلمانی چه نظری داشت؟", "لهستان در کجا واقع شده‌است؟" ]
هاینریش هیملر
در ۶ ژوئن ۱۹۴۴ ارتش‌های متفقین غربی به شمال فرانسه رسیدند. در پاسخ، سپاه راین بالایی[persian-alpha 3] تشکیل گردید تا با نیروهای پیشروی‌کننده آمریکایی و سپاه یکم فرانسه مقابله کند. در اواخر ۱۹۴۴، هیتلر فرماندهی این سپاه را به هیملر سپرد. در ۲۶ سپتامبر ۱۹۴۴ هیتلر دستور تشکیل جوخه‌های مردمی (پئوپلئس اشتورم) را به هیملر ابلاغ کرد. تمام مردان بین ۱۶ تا ۶۰ سال مجبور به خدمت شدند. به دلیل کمبود شدید اسلحه و مهمّات و عدم آموزش کافی، اعضای جوخه‌ها آمادگی جنگی نداشتند و در ماه‌های آخر جنگ در حدود ۱۷۵٬۰۰۰ نفرشان کشته شدند.
[ "در چه تاریخی ارتش‌های متفقین غربی به شمال فرانسه رسیدند؟", "در ۶ ژوئن ۱۹۴۴ ارتش‌های متفقین غربی به کجا رسیدند؟", "در چه تاریخی هیتلر دستور تشکیل جوخه‌های مردمی (پئوپلئس اشتورم) را به هیملر ابلاغ کرد؟", "در ۲۶ سپتامبر ۱۹۴۴ چه کسی دستور تشکیل جوخه‌های مردمی (پئوپلئس اشتورم) را به هیملر ابلاغ کرد؟", "در ۲۶ سپتامبر ۱۹۴۴ هیتلر دستور تشکیل چه چیزی را به هیملر ابلاغ کرد؟", "در ۲۶ سپتامبر ۱۹۴۴ هیتلر دستور تشکیل جوخه‌های مردمی (پئوپلئس اشتورم) را به چه کسی ابلاغ کرد؟", "فرانسه در کجا قرار دارد؟", "وسعت فرانسه چقدر است؟", "راین در کدام کشور قرار دارد؟" ]
هاینریش هیملر
در ۱ ژانویه ۱۹۴۵ هیتلر و ژنرال‌هایش عملیات نوردویند را آغاز کردند. هدف شکافتن خطوط سپاه هفتم آمریکا و سپاه یکم فرانسه بود. بعد از پیروزی‌های محدود، آمریکایی‌ها تهاجم را متوقف کردند. تا ۲۵ ژانویه، عملیات طوفان شمال رسماً خاتمه یافت. در ۲۵ ژانویه ۱۹۴۵، علی‌رغم اینکه هیملر تجربه نظامی نداشت، هیتلر او را به فرماندهی سپاه جدید تأسیس شده ویستولا (Army Group Vistula) برگمارد تا جلو پیشروی ارتش سرخ شوروی را سد کند. هیملر قادر به طرح هیچ نقشه مؤثری برای تکمیل عملیات نظامی نبود. در نتیجه در ۲۰ مارس، هیتلر او را با ژنرال هاینریتسی جایگزین کرد. در این تاریخ، هیملر، که از ۱۸ فوریه تحت نظر پزشکش بود، به استراحتگاهی (Sanatorium) در هوهنلیشن (Hohenlychen) فرار کرده بود . شکست هیملر و واکنش هیتلر رابطه این دو مرد را به هم زد، آنهم در زمانی که حلقه مردان مورد اعتماد هیتلر هر لحظه کوچک‌تر می‌شد.
[ "در چه تاریخی هیتلر و ژنرال‌هایش عملیات نوردویند را آغاز کردند؟", "در ۱ ژانویه ۱۹۴۵ چه کسانی عملیات نوردویند را آغاز کردند؟", "در ۱ ژانویه ۱۹۴۵ هیتلر و ژنرال‌هایش چه عملیاتی را آغاز کردند؟", "هدف از عملیات نوردویند چه بود؟", "در چه تاریخی هیملر توسط هیتلر به فرماندهی سپاه جدید تأسیس شده ویستولا منصوب شد؟", "هدف گماشتن هیملر به فرماندهی سپاه جدید تأسیس شده ویستولا توسط هیتلر چه بود؟", "ژنرال هاینریتسی کیست؟", "هوهنلیشن در کجا واقع شده‌است؟" ]
هاینریش هیملر
روش مدیریتی هیتلر آن بود که دستورهای متناقضی را به زیر دستانش می‌داد و آن‌ها را در موقعیتی قرار می‌داد که با هم در تضاد مسولیتی قرار بگیرند. با این وسیله هیتلر بی‌اعتمادی، رقابت و جنگ درون گروهی را در زیردستانش ترویج داده و به استحکام مقام خود می‌افزود. کابینه بعد از ۱۹۳۸ جلسه تشکیل نداد و وزرا از ملاقات خصوصی با هم مانع شدند. هیتلر معمولاً دستور کتبی صادر نمی‌کرد و فرامین خود را شفاهاً یا از طریق تلفن ابلاغ می‌کرد. بعضی اوقات نیز، فرمان‌ها بواسطه بورمان (Bormann) فرستاده می‌شدند. بورمان با استفاده از مقام خود جریان اطلاعات و دسترسی به هیتلر را کنترل می‌کرد و این باعث دشمنی او با هیملر شده بود.
[ "روش مدیریتی هیتلر چه بود؟", "روش مدیریتی هیتلر باعث چه شده‌ بود؟", "از چه سالی به بعد کابینه هیتلر جلسه تشکیل نداد و وزرا از ملاقات خصوصی با هم مانع شدند؟", "بورمان چه کسی بود؟" ]
هاینریش هیملر
در سال ۱۹۳۹، هیملر با هدویگ پوتاست[persian-alpha 10]، که از سال ۱۹۳۶ منشی‌اش بود، وارد رابطه شد. هدویگ در سال ۱۹۴۱ شغلش را ترک کرد. هیملر برای او مسکن تهیه کرد. آن‌ها صاحب دو فرزند شدند؛ یک پسر به نام هلگ[persian-alpha 11] که در ۱۹۴۲ متولد شد و دختری به نام نانت (Nanette Dorothea) که در ۱۹۴۴ به دنیا آمد. مارگارت در سال ۱۹۴۱ از رابطه پنهانی شوهرش خبر دار شد ولی سعی کرد به خاطر دخترش با موضوع کنار بیاید. مارگارت، که در صلیب سرخ کار می‌کرد، در زمان جنگ به شغلی مدیریتی در ارتش منصوب شد. هیملر همواره با دخترش گوردن رابطه‌ای صمیمی داشت و هر چند روز یک بار به او زنگ می‌زد.
[ "در چه سالی هیملر با هدویگ پوتاست وارد رابطه شد؟", "هدویگ پوتاست در چه سالی شغلش را ترک کرد؟", "هلگ فرزند هیلمر در چه سالی متولد شد؟", "نانت فرزند هیلمر در چه سالی متولد شد؟", "نام همسر هیملر چه بود؟" ]
هاینریش هیملر
آلبرت اشپر ذکر می‌کند که گرچه هیملر در سطح موشکاف و بی‌اهمیت به نظر می‌رسید، تصمیم‌گیر خوبی بود و در برگزیدن چیزهای بسیار شایسته مستعد بود و در گنجاندن اس اس در همه جنبه‌های زندگی روزمره موفق شد. پیتر لانگریچ مورخ، می‌گوید توانایی او برای تجمیع قدرت‌ها و مسئولیت‌های فزاینده به صورت یک نظام به هم پیوسته در سایه اس اس او را به یکی از قوی‌ترین مردان رایش سوم بدل کرده بود. ولفگنگ سوئر نوشته‌است، «علیرغم کوتاه فکری، هیملر از نظر قدرت واقعی درست بعد از هیتلر قرار می‌گرفت. توان او در ترکیبی از زرنگی، جاه طلبی، و اطاعت برده ور از هیتلر بود.» جان تلاند داستانی را از یکی از زیردستان هیدریچ نقل می‌کند. هیدریچ تصویری از هیملر را به او نشان داده و گفت، «بالاتنه یک معلم و پایین‌تنه یک سادیست است.»
[ "پیتر لانگریچ چه کسی بود؟", "آلبرت اشپر در مورد هیلمر چه گفته‌است؟", " پیتر لانگریچ مورخ در مورد هیلمر چه گفته‌است؟", "ولفگنگ سوئر در مورد هیلمر چه گفته‌است؟", "ولفگنگ سوئر کیست؟", "آلبرت اشپر کیست؟" ]
هاینریش هیملر
بر اساس یادداشت‌های جلسات کابینه جنگی انگلیس، وینستون چرچیل بدنبال ترور هیملر بود. در واکنش به تلاش‌های هیملر برای مذاکرات صلح با متفقین در ۱۹۴۵، چرچیل بررسی کرده بود که او را به پای مذاکره بکشند و منفجر کنند. چرچیل می‌گفت «حقش بیش از این نیست». یان کرشو نتیجه گرفته‌است که اغلب نازی‌ها ظاهراً در پایان کار به یک «دیوار روانی» رسیده بودند و از پذیرش مسولیت خود در رابطه با جنایات نازی‌ها در طی رایش سوم سر باز می‌زدند. آن‌ها از خود آگاهی بی‌بهره شده و سیستم وجدانیشان کاملاً فروپاشیده بود. در سال ۲۰۰۸ یک مجله آلمانی در اشپیگل، هیملر را یکی از بزرگترین قاتلان تاریخ و معمار هولوکاست نامید.
[ "بر اساس یادداشت‌های جلسات کابینه جنگی انگلیس چه کسی بدنبال ترور هیملر بود؟", "در سال ۲۰۰۸ یک مجله آلمانی در اشپیگل چه کسی را یکی از بزرگترین قاتلان تاریخ و معمار هولوکاست نامید؟", "بر اساس یادداشت‌های جلسات کابینه جنگی انگلیس، وینستون چرچیل بدنبال ترور چه کسی بود؟", "وینستون چرچیل کیست؟" ]
هنری ماتیس
آنری-امیل-بنوآ ماتیس (به فرانسوی: Henri-Émile-Benoît Matisse) (زاده ۳۱ دسامبر ۱۸۶۹ – مرگ ۳ نوامبر ۱۹۵۴) هنرمند فرانسوی طراح، گراورساز، مجسمه‌ساز و نقاش اوایل قرن بیستم می‌باشد که بیشتر به عنوان یک نقاش شناخته می‌شود و تأثیر او بر این هنر بسیار زیاد است.
[ "نام کامل هنری ماتیس چیست؟", "هنری ماتیس در چه تاریخی متولد شده‌است؟", "هنری ماتیس در چه تاریخی درگذشت؟", "هنری ماتیس کیست؟", "هنری ماتیس در چه قرنی می‌زیسته‌است؟", "هنری ماتیس اهل کدام کجا بود؟", "هنری ماتیس بیشتر به چه عنوانی شناخته می‌شود؟", "گراورساز چیست؟", "نام پدر هنری ماتیس چیست؟" ]
هنری ماتیس
وی در کاتو-کامبرزی، در شمال فرانسه متولد شد. آنری بزرگترین پسر خانواده و پدرش تاجر رنگ بود. در رشتهٔ حقوق تحصیل کرد، در ۱۸۸۷ در پاریس در آکادمی ژولین زیر نظر گوستاو مورو به فراگیری هنر پرداخت. در ۱۸۹۷ با پیسارو در دورن آشنا شد. کارهای خود را در نمایشگاه‌های مختلفی از جمله از ۱۹۰۱ در سالن مستقل‌ها و از ۱۹۰۳ در سالن پاییز به نمایش درآورد، در ۱۹۰۴ نخستین نمایشگاه خود را در ولار برگزار کرد. تابستان هارا با نقاشی کردن در جنوب فرانسه می‌گذراند. در سال‌های ۱۹۰۵ و ۱۹۰۶ همراه نقاشان دیگری با عنوان فووها آثار خود را در سالن پاییز به نمایش گذاشت. به ایتالیا، آلمان، اسپانیا، مراکش و مسکو سفر کرد. نخستین جایزه خود را در نمایشگاه بین‌المللی کارنگی در پیتزبورگ در ۱۹۲۷، و سپس در بی‌ینال ونیز در ۱۹۵۰ دریافت کرد. وی در ونس، در جنوب فرانسه با زندگی وداع کرد.
[ "هنری ماتیس در کدام شهر به دنیا آمد؟", "کاتو-کامبرزی در کدام سمت فرانسه واقع شده‌است؟", "شغل پدر هنری ماتیس چه بود؟", "هنری ماتیس در چه رشته‌ای تحصیل کرده‌است؟", "هنری ماتیس در چه سالی در پاریس در آکادمی ژولین زیر نظر گوستاو مورو به فراگیری هنر پرداخت؟", "هنری ماتیس در سال ۱۸۸۷ در کجا زیر نظر گوستاو مورو به فراگیری هنر پرداخت؟", "هنری ماتیس در سال ۱۸۸۷ در پاریس در آکادمی ژولین زیر نظر چه کسی به فراگیری هنر پرداخت؟", "هنری ماتیس در چه سالی با پیسارو آشنا شد؟", "هنری ماتیس در چه سالی نخستین نمایشگاه خود را در ولار برگزار کرد؟", "هنری ماتیس در ۱۹۰۴ نخستین نمایشگاه خود را در کجا برگزار کرد؟", "هنری ماتیس نخستین جایزه خود را در کجا در سال ۱۹۲۷ دریافت کرد؟", "هنری ماتیس در ۱۹۵۰ در کجا جایزه دریافت کرد؟", "هنری ماتیس در کدام شهر از دنیا رفت؟", "ونس در کدام سمت فرانسه قرار دارد؟", "پیتزبورگ در کجا واقع شده‌است؟", "ونیز در کجا واقع شده‌است؟", "گوستاو مورو چه کسی است؟", "گوستاو مورو در چه تاریخی متولد شدده‌است؟", "مسکو در کجا واقع شده‌است؟" ]
هنری ماتیس
طرح‌هایی برای نمایش رقص «آواز بلبل» (کار استراوینسکی – دیاگیلف) ساخت ۱۹۱۹. مجموعه اثارش را در موزه هنر مدرن نیویورک به نمایش گذاشت(۱۹۱۳). در آمریکا، سفارشی برای یک نقاشی دیواری با عنوان رقص گرفت. در همین سال‌ها، اشعار مالارمه، و پولیسیز جویس را به تصویر کشید. اسلوب کاغذ چسبانده را برای نخستین بار آزمود۱۹۳۷. نمازخانه شهر وانس فرانسه را تزیین کرد۱۹۴۹–۱۹۵۱. در بی ینال ونیز جایزه اول را ربود (۱۹۵۰). ماتیس در عرصه مجسمه‌سازی آثاری ارزشمند از خود به جای گذاشت. نقش برجسته‌های چهارگانه او با عنوان پشت (۱۹۰۹–۱۹۳۰)، حاکی از پژوهش‌های عمیقی است که در مسائل فرم و ساختمان سه بعدی انجام داد.
[ "هنری ماتیس در چه سالی مجموعه آثارش را در موزه هنر مدرن نیویورک به نمایش گذاشت؟", "نمایش رقص آواز بلبل اثر چه کسی است؟", "نمایش رقص آواز بلبل اثر استراوینسکی - دیاگیلف در چه سالی انجام شد؟", "هنری ماتیس در چه سالی اسلوب کاغذ چسبانده را برای نخستین بار آزمود؟", "شهر وانس در کدام کشور قرار دارد؟", "هنری ماتیس نمازخانه شهر وانس فرانسه را در چه سالی تزیین کرد؟", "نقش برجسته‌های چهارگانه با عنوان پشت اثر چه کسی است؟", "هنری ماتیس در بی ینال ونیز جایزه چندم را از آن خود کرد؟", "نیویورک در کدام کشور قرار دارد؟", "استراوینسکی - دیاگیلف کیست؟", "استراوینسکی - دیاگیلف در چه سالی متولد شده‌است؟", "موزه هنر مدرن نیویورک در چه سالی ساخته شده‌است؟" ]
هنری ماتیس
در ۱۸۹۲ به مدت چند ماه عضو فرهنگستان بوگرو بود و از سال ۱۸۹۲ تا ۱۸۹۷ نزد گوستاو مورو تعلیم گرفت و سخت تحت تأثیر امپرسیونیسم قرار گرفت و تابلوی «میز شام» به تاریخ ۱۸۹۷ بیانگر نزدیکی کارش به سبک بوناردو و وولار است. در سال ۱۹۰۱ همراه درن با ولامینگ آشنا شد. قبلاً او با درن دوست بود حدود سال ۱۸۹۲ به روش تفکیک روی آورد اما در ۱۹۰۳ – ۱۹۰۱ به سزان گرایش یافت و رنگ مایه‌ای تیره در برابر کیفیت مصنوعی رنگ درخشان سیناک را پذیرفت. تأثیر سیناک در سال ۱۹۰۴ بار دیگر تجدید شد و ان هنگامی بود که ماتیس دوباره الهام با او در جنوب فرانسه اقامت داشت و این تماس دوباره الهام بخس او در تابلوی «تجمل، آرامش و شهوت» شد.
[ "تابلوی میز شام در چه تاریخی توسط هنری ماتیس کشیده شد؟", "تابلوی میز شام اثر هنری ماتیس به سبک چه کسی نزدیک است؟", "تابلوی تجمل، آرامش و شهوت اثر کیست؟", "تابلوی میز شام اثر کیست؟", "هنری ماتیس بین چه سال‌هایی تحت تعلیم گوستاو مورو بود؟", "در چه سالی هنری ماتیس به مدت چند ماه عضو فرهنگستان بوگرو بود؟", "امپرسیونیسم چیست؟", "گوستاو مورو در چه سالی از دنیا رفت؟" ]
هنری ماتیس
ماتیس در نخستین سال هلی فعالیتش پرده‌هایی از طبیعت بیجان و گوشه‌های داخلی خانه در برتانی را نقاشی کرد. در این پرده‌ها، نشانی از ستایش شاردن مشهود است. در اواخر دهه ۱۸۹۰، تحت تأثیر امپرسیونیسم و نئو امپرسیونیسم به رنگ‌های تند و درخشان روی آورد. بعداً با دیدن آثار سزان به او جلب شد. پس از ان توجه خود را بر مسئله استحکام ساختار نقاشی متمرکز کرد. پرده‌هایی چون آکادمی آبفام گذر از رنگ‌پردازی درخشان به حجم نمایی ساده را نشان می‌دهد. این مرحله تجربی آنگاه به پایان رسید که او به شیوه رنگ گزینی نئو امپرسیونیست‌ها بازگشت. در این هنگام، اساس فوویسم در نقاشی اش شکل گرفت. به زودی، رهبری ماتیس نزد دوستانش مقبول افتاد. در آثاری چون زیبا، آرام، دل‌انگیز(۱۹۰۵) ویژگی هنر او نمایان شد.
[ "هنری ماتیس در کدام دهه تحت تأثیر امپرسیونیسم و نئو امپرسیونیسم بود؟", "پرده‌هایی چون آکادمی آبفام اثر هنری ماتیس چه چیزی را نشان می‌دهد؟", "زیبا، آرام، دل‌انگیز توسط هنری ماتیس در چه سالی کشیده شد؟", "زیبا، آرام، دل‌انگیز اثر چه کسی است؟", "فوویسم چیست؟" ]
هنری ماتیس
ماتیس از معدود هنرمندانی بود که جنبه‌های عقلانی و عاطفی را در هنر خود به هم آمیخت. او به هنری بیانگر و هدفمند اعتقاد داشت. از این لحاظ، او را می‌توان با اکسپرسیونیست‌های المانی مقایسه کرد (اگر چه حال و هوا و اسلوب کار او با آثار اکسپرسیونیست‌ها یکسره متفاوت است). در هنر ماتیس، صور بدوی بدون خشونت تشویش انگیز رخ می‌نمایند. نحوه به‌کارگیری رنگ و خط در نقاشی‌های او چنان است که هیچ‌گاه عمق معنای هنری و تصویری شان کاسته نمی‌شود. به اعتقاد او «فقط آن کسی که بتواند عواطف خود را به طرزی اصولی نظم دهد، هنرمند است». ماتیس به هنری متعادل، ناب، آهنگین، آرامش بخش، و عاری از موضوع‌های گزنده و دلگیر می‌اندیشید.
[ "هنری ماتیس را می‌توان با چه کسانی مقایسه کرد؟", "هنری ماتیس به چه هنری می‌اندیشد؟", "هنری ماتیس به چه هنری اعتقاد داشت؟", "اسلوب کار اکسپرسیونیست‌های آلمانی چگونه است؟" ]
هنری ماتیس
آنری ماتیس، دربارهٔ رنگ‌بندی‌های قالب‌های شرقی و مناظر شمال آفریقا به مطالعه پرداخته بود و سبکی را پروراند که تأثیر سترگی بر طراحی مدرن نهاد. تابلو میز غذاخوری یکی از تابلوهای او مربوط به سال ۱۹۰۸ است. مشاهده می‌کنیم که ماتیس شیوه کار پیر بونار را ادامه داده‌است، ولی با وجود آن‌که بونار همچنان می‌خواست تأثیرات نور و تابندگی را حفظ کند، ماتیس در تبدیل صحنه پیش روی خود به یک طرح تزئینی، گام‌های بس بلندتری برداشت. تأثیر متقابل کاغذ دیواری و بافت رومیزی با اشیای روی میز، نقش‌مایه اصلی این تصویر را تشکیل می‌دهد. حتی شکل زن و منظره‌ای که از میان پنجره دیده می‌شود، به صورت بخشی از این طرح درآمده‌اند و نمای زن و درخت‌ها برای آن‌که با گل‌های کاغذ دیواری جور درآیند، فوق‌العاده ساده و حتی تحریف شده‌اند. نقاش در واقع نام این اثر را هماهنگی در رنگ سرخ نهاده‌است که عناوین تابلوی‌های جیمز مک‌نیل ویسلر را به یادمان می‌آورد.
[ "تابلو میز غذاخوری اثر چه کسی است؟", "تابلو میز غذاخوری اثر هنری ماتیس مربوط به چه سالی است؟", "تابلو میز غذاخوری اثر هنری ماتیس عناوین تابلوی‌های چه کسی را به یادمان می‌آورد؟", "جیمز مک‌نیل ویسلر چه کسی است؟", "پیر بونار چه کسی است؟" ]
حسین بروجردی
سید حسین طباطبایی بروجردی (زاده ۳ فروردین ۱۲۵۴ در بروجرد – درگذشته ۱۰ فروردین ۱۳۴۰ در قم) از مراجع شیعه اهل ایران بود. وی به مدت هفده سال مدیر حوزه علمیه قم بود و پس از درگذشت سید حسین طباطبایی قمی مرجعیت عامهٔ شیعیان را به مدت نزدیک به ۱۵ سال بر عهده داشت.
[ "نام کامل حسین بروجردی چیست؟", "سید حسین طباطبایی بروجردی در چه تاریخی متولد شده‌است؟", "سید حسین طباطبایی بروجردی در چه تاریخی از دنیا رفت؟", "سید حسین طباطبایی بروجردی در کجا به دنیا آمد؟", "سید حسین طباطبایی بروجردی در کجا از دنیا رفت؟", "سید حسین طباطبایی بروجردی چه کسی بود؟", "سید حسین طباطبایی بروجردی چه مدت مدیر حوزه علمیه قم بود؟", "سید حسین طباطبایی بروجردی بعد از فوت چه کسی مرجعیت عامهٔ شیعیان شد؟", "سید حسین طباطبایی بروجردی چه مدت مرجعیت عامهٔ شیعیان را بر عهده داشت؟", "سید حسین طباطبایی قمی چه کسی بود؟", "سید حسین طباطبایی قمی در چه تاریخی متولد شده‌ بود؟", "سید حسین طباطبایی قمی در چه تاریخی درگذشت؟", "بعد از سید حسین طباطبایی بروجردی چه کسی مدیر حوزه علمیه قم شد؟" ]
حسین بروجردی
بروجردی، سال‌ها در نجف از آخوند خراسانی، سید محمد کاظم یزدی، مرتضی طالقانی و آقا شریعت اصفهانی در رشتهٔ خارج فقه و اصول تحصیل کرد، و خود در علوم عقلی و نقلی به مرتبهٔ اجتهاد و استادی ارتقاء یافت و در سن سی‌سالگی در ردیف استادان حوزهٔ نجف به تدریس پرداخت. بروجردی بعد از ده سال اقامت در عتبات، در سال ۱۳۲۸ از عراق وارد بروجرد شد و مدت چند سال در زادگاه خود به ترویج، تدریس و تألیف مشغول گشت و چند سفر به حوزهٔ قم رفت و آمد کرد که در برههٔ زمان در جملهٔ مدرسین حوزهٔ قم قرار گرفت و دیری نگذشت که پس از فوت حائری، به صورت تدریجی در رأس استادان بزرگ حوزهٔ قم قرار گرفت.
[ "سید حسین طباطبایی بروجردی در نجف زیر نظر چه کسانی تحصیل کرد؟", "سید حسین طباطبایی بروجردی در چه سالی از عراق وارد بروجرد شد؟", "سید حسین طباطبایی بروجردی در کجا در رشتهٔ خارج فقه و اصول تحصیل کرد؟", "سید حسین طباطبایی بروجردی در سال ۱۳۲۸ از عراق وارد کدام شهر شد؟", "سید محمد کاظم یزدی چه کسی است؟", "آخوند خراسانی چه کسی است؟" ]
حسین بروجردی
موضع بروجردی در مورد سیاست کاملاً محافظه‌کارانه بود و او نگران بود که دخالت مرجعیت در سیاست و کارکرد اشتباه آن به نام دین نوشته شود. وی در مورد جنبش ملی شدن صنعت نفت گفت که «من در قضایایی که وارد نباشم و آغاز و پایان را ندانم و نتوانم پیش‌بینی کنم، وارد نمی‌شوم. قضیهٔ ملی شدن صنعت نفت را نمی‌دانم چیست، چه خواهد شد و در آینده در دست چه کسانی خواهد بود. البته روحانیت نباید به هیچ وجه با این حرکت مخالفت کند، که اگر با این حرکت مردمی مخالفت کند و این حرکت ناکام بماند، در تاریخ ایران ضبط خواهد شد که روحانیت مانع شد؛ لذا به آقای بهبهانی و علمای تهران نوشتم که مخالفت نکنند.» او همچنین مخالف شرکت طلاب در انتخابات مجلس بود. رابطهٔ بروجردی با اسلام‌گرایان تندرو نیز تیره بود و در بهار ۱۳۳۱ دیدار با نواب صفوی و یارانش را نپذیرفته بود.
[ "موضع سید حسین طباطبایی بروجردی در مورد سیاست چه بود؟", "سید حسین طباطبایی بروجردی مخالف شرکت طلاب در کجا بود؟", "سید حسین طباطبایی بروجردی در چه سالی دیدار با نواب صفوی و یارانش را نپذیرفته بود؟", "نواب صفوی کیست؟" ]
حسین بروجردی
وی در ۱۰ فروردین ۱۳۴۰ (شوال ۱۳۸۰ قمری) در سن ۸۶ سالگی بر اثر بیماری قلبی درگذشت و در حرم فاطمه معصومه در قم به خاک سپرده شد. با این حال که او مقامی سیاسی و حزبی نداشت و به جز عراق و حجاز جای دیگری نرفته بود، خبر فوت او بازتابی وسیعی داشت، و دولت نیز تعطیل و راهی قم شد و سه روز عزای عمومی اعلام شد. شهربانی کافه‌ها را بست. در عراق و پاکستان سه روز عزای عمومی، و در سوریه، لبنان و کویت عزاداری شد. بازار تهران نیز تعطیل شد. سفیر شوروی پیام تسلیت فرستاد و بیشتر سفارتخانه‌های خارجی در تهران، در آن روز با پرچم‌های نیمه افراشته تعطیل شدند.
[ "سید حسین طباطبایی بروجردی در چه سنی از دنیا رفت؟", "سید حسین طباطبایی بروجردی به چه دلیلی از دنیا رفت؟", "سید حسین طباطبایی بروجردی در کجا دفن شد؟", "حرم فاطمه معصومه در کجا قرار دارد؟", "کویت در کجا قرار دارد؟" ]
حسین بروجردی
بعد از درگذشت سید حسین بروجردی، جلسه ای با حضور روحانیون قم در منزل مرتضی حائری یزدی تشکیل و تصمیم گرفته شد که نیمی از شهریه پرداختی سید حسین بروجردی که مبلغی در حدود ۷۵ هزار تومان بود را، سید محمدرضا گلپایگانی و نیم دیگر را سید محمدکاظم شریعتمداری تقبل کنند. همچنین سید شهاب الدین مرعشی نجفی نیز مُهرِ نان طلاب را تقبل کرد. در این دوران سید احمد خوانساری در تهران به اقامه نماز جماعت و تدریس خارج فقه و اصول برای فضلای تهران اهتمام داشت. عده‌ای از علماء و معاریف حوزه در صدد بودند، سید احمد خوانساری را به قم دعوت و بعنوان مرجع عامه شیعه بعد از سید حسین بروجردی به مردم معرفی نمایند.
[ "بعد از درگذشت سید حسین بروجردی، جلسه ای با حضور روحانیون قم در منزل چه کسی برپا شد؟", "بعد از درگذشت سید حسین بروجردی در مورد شهریه پرداختی او چه تصمیمی گرفته شد؟", "بعد از درگذشت سید حسین بروجردی چه کسی مُهرِ نان طلاب را تقبل کرد؟", "بعد از درگذشت سید حسین بروجردی چه کسی در تهران به اقامه نماز جماعت و تدریس خارج فقه و اصول برای فضلای تهران اهتمام داشت؟", "بعد از درگذشت سید حسین بروجردی علماء و معاریف حوزه در صدد بودند چه کسی را بعنوان مرجع عامه شیعه معرفی نمایند؟", "مرتضی حائری یزدی کیست؟", "سید محمدرضا گلپایگانی کیست؟" ]
جیک جیلنهال
جیکوب بنجامین «جیک» جیلنهال (به انگلیسی: Jacob Benjamin "Jake" Gyllenhaal) (زادهٔ ۱۹ دسامبر ۱۹۸۰ در لس‌آنجلس)، یک هنرپیشهٔ آمریکایی است. پسر کارگردان، استیون جیلنهال و نمایشنامه‌نویس، ناومی فومر، بازیگری را از سن ده سالگی شروع کرد. او از زمانی که اولین نقش اصلی‌اش در سال ۱۹۹۹ در فیلمی به نام آسمان اکتبر بازی کرد، در نقش‌های متفاوتی ظاهر شده. در سال ۲۰۰۱ در فیلم دانی دارکو نقش یک نوجوان روان‌پریش را بازی کرد. در سال ۲۰۰۴ در فیلم پرفروش روز پس از فردا در نقش جوانی ظاهر شد که با فعل و انفعالات شیمیایی موجب سردی کرهٔ زمین شد و در نقش یک تکاور در فیلم جارهید ساخت ۲۰۰۵ بازی کرد. در همان سال برای بازی در نقش جک تویست در فیلم کوهستان بروکبک نامزد دریافت جایزهٔ اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک شد.
[ "نام کامل جیک جیلنهال چیست؟", "جیک جیلنهال در چه تاریخی متولد شده‌است؟", "جیک جیلنهال در کجا متولد شد؟", "جیک جیلنهال کیست؟", "استیون جیلنهال کیست؟", "نام پدر جیک جیلنهال چیست؟", "نام اولین فیلمی که جیک جیلنهال بعنوان نقش اصلی در آن بازی کرده چیست؟", "جیک جیلنهال در چه سالی در فیلمی به نام آسمان اکتبر بازی کرد؟", "جیک جیلنهال در چه سالی در فیلم دانی دارکو بازی کرد؟", "جیک جیلنهال در سال ۲۰۰۱ در فیلم دانی دارکو نقش چه کسی را بازی کرد؟", "جیک جیلنهال در چه سالی در فیلم روز پس از فردا بازی کرد؟", "جیک جیلنهال در سال ۲۰۰۴ در فیلم روز پس از فردا چه نقشی را بازی کرد؟", "جیک جیلنهال در چه سالی در فیلم جارهید بازی کرد؟", "جیک جیلنهال در سال ۲۰۰۵ در فیلم جارهید چه نقشی را بازی کرد؟", "جیک جیلنهال در فیلم کوهستان بروکبک نقش چه شخصیتی را بازی کرد؟", "لس‌آنجلس در کجا واقع شده‌است؟", "فیلم کوهستان بروکبک اثر کیست؟", "فیلم روز پس از فردا اثر کیست؟", "فیلم جارهید اثر کیست؟", "فیلم آسمان اکتبر اثر کیست؟" ]
جیک جیلنهال
در دوران کودکی، جیلنهال به علت موقعیت خانواده‌اش، علاقهٔ زیادی به ساخت فیلم داشت. در سن ۱۱ سالگی (سال ۱۹۹۱) نخستین نقش خود را در فیلم کمدی حقه‌بازان شهر ایفا کرد. در سال ۱۹۹۲، خانواده‌اش به او اجازه ندادند در فیلم اردک‌های قوی بازی کند چون می‌بایست دو ماه خانه را ترک کند. او این اجازه را پیدا کرد که در فیلم‌های پدرش ظاهر شود. او در فیلم زن خطرناک محصول ۱۹۹۳ همراه با خواهرش بازی کرد و در قسمتی از سریال زندگی در خیابان به نام تفنگ رقصان و فیلم کمدی خانگی ایفای نقش کرد. جیک و خواهرش همراه با مادرشان در دو قسمت از سریال مولتو مورینو و در یک برنامهٔ آشپزی ظاهر شدند. قبل از آخرین سال دبیرستانش، تنها فیلمی که اجازه داشت در آن بازی کند که کارگردانی غیر از پدرش داشت، فیلم جاش و اس. ای. ام بود که ساخت ۱۹۹۳و دارای داستانی ماجراجویی کودکانه داشت. جیلنهال در سال ۱۹۹۸ دبیرستان را تمام کرد و به دانشگاه کلمبیا رفت، جایی که خواهرش دانشجوی سال آخر بود. همچنین مادرش در آن دانشگاه رشتهٔ مذاهب شرقی و فلسفه خوانده بود. جیلنهال بعد از دو سال دانشگاه را ترک کرد تا بتواند فقط روی بازیگری تمرکز کند.
[ "جیک جیلنهال اولین فیلمش را در چه سنی بازی کرد؟", "نام اولین فیلم جیک جیلنهال چیست؟", "ژانر فیلم حقه‌بازان شهر چه بود؟", "فیلم کمدی حقه‌بازان شهر در چه سالی ساخته شد؟", "فیلم زن خطرناک در چه سالی ساخته شد؟", "فیلم جاش و اس. ای. ام در چه سالی ساخته شد؟", "ژانر فیلم جاش و اس. ای. ام چه بود؟", "مادر جیک جیلنهال در دانشگاه کلمبیا در چه رشته‌ای فارغ التحصیل شده ‌بود؟", "کارگردان سریال مولتو مورینو کیست؟", "فیلم اردک‌های قوی ساخته کیست؟" ]
جیک جیلنهال
۲۰۰۵ سالی پربار برای جیلنهال بود. او در فیلم‌های برهان، جارهد و کوهستان بروکبک که همگی نظر مثبت منتقدان را به خود جلب می‌کرد، بازی کرد. در برهان که در کنار آنتونی هاپکینز ایفای نقش می‌کرد، نقش یک فارغ‌التحصیل رشتهٔ ریاضیات را بازی می‌کرد که در صدد این بود که برهان جنجالی یک معمای ریاضی که خود حل کرده بود، منتشر کند که در این راستا دچار مشکلاتی می‌شود. در جارهد در نقش مردی عصبی که سال‌ها خدمت به عنوان تکاور آمریکایی در جنگ‌های اولیهٔ خلیج، او را فردی خشن ساخته بود. او همچنین برای بازی در پرفروش‌ترین فیلم تاریخ بتمن آغاز می‌کند معرفی می‌شود که در نهایت کریستین بیل برای این فیلم انتخاب می‌شود.
[ "در سال ۲۰۰۵ جیک جیلنهال در چه فیلم‌هایی به ایفای نقش پرداخت؟", "جیک جیلنهال در چه سالی در فیلم‌های برهان، جارهد و کوهستان بروکبک بازی کرد؟", "جیک جیلنهال در فیلم برهان همراه با چه کسی به ایفای نقش پرداخت؟", "آنتونی هاپکینز کیست؟", "کریستین بیل کیست؟" ]
جیک جیلنهال
در فیلم کوهستان بروکبک در کنار هیت لجر بازی کرد که داستان دو همجنس‌گرا را نشان می‌دهد که در تابستان سال ۱۹۶۳ با همدیگر رابطه برقرار می‌کنند که این رابطه تا سال ۱۹۸۳ که مرگ شخصیت جیلنهال است، ادامه پیدا می‌کند. این فیلم در رسانه‌ها اغلب با عبارت فیلمی دربارهٔ گاوچران‌های همجنس‌گرا یاد می‌شود گرچه نظرهای مختلفی دربارهٔ گرایش جنسی بازیگران فیلم ارائه شد. این فیلم جایزهٔ شیر طلایی جشنوارهٔ فیلم ونیز را از آن خود ساخت و برندهٔ چهار جایزهٔ گولدن گلوب، چهار جایزهٔ اسکار و همچنین جایزه هنر انگلیس (بفتا) شد. جیلنهال نامزد جایزهٔ بهترین بازیگر نقش مکمل اسکار شد که در نهایت جرج کلونی به خاطر بازی در سیریانا این جایزه را از آن خود کرد. اگرچه او به خاطر همان نقش در بفتا جایزهٔ بهترین بازیگر مکمل را برنده شد. همچنین او و لجر برندهٔ ام تی وی بخاطر «بهترین بوسه» در سال ۲۰۰۶ شدند!
[ "بفتا چیست؟", "جیک جیلنهال در فیلم کوهستان بروکبک در کنار چه کسی بازی کرد؟", "چه کسی بخاطر بازی در سیریانا اسکار را از آن خود کرد؟", "جرج کلونی کیست؟" ]
کعبه
خانهٔ کعبه (به عربی: الكعبة) یا خانهٔ خدا (به عربی: بيت الله) بنایی در میان مسجد الحرام در شهر مکه در کشور عربستان سعودی است.
[ "خانهٔ کعبه در کدام شهر قرار دارد؟", "شهر مکه در کدام کشور قرار دارد؟", "خانهٔ کعبه به عربی چه گفته می‌شود؟", "کشور عربستان سعودی در کجا واقع شده‌است؟" ]
کعبه
کعبه مقدس‌ترین مکان از نظر دین اسلام است. نام کعبه اشاره به چهارگوش بودن این سازه دارد. در قرآن، کتاب مذهبی مسلمانان آمده که بنای کعبه بدست ابراهیم و پسرش اسماعیل بازسازی شده‌است و نخستین سازنده آن آدم بوده‌است. کعبه قبل از گسترش اسلام نیز از مکان‌های مقدس اعراب به‌شمار می‌رفت. بادیه‌نشینان عرب سالی یک مرتبه اختلافات قبیله‌ای خود را کنار می‌گذاشتند و برای پرستش خدایانشان در کعبه گرد می‌آمدند.
[ "مقدس‌ترین مکان از نظر دین اسلام کدام است؟", "نام کعبه اشاره به چه چیز آن بنا دارد؟", "کتاب مذهبی مسلمانان چه نام دارد؟", "بنای کعبه بدست چه کسانی ساخته شده‌است؟", "نخستین سازنده بنای کعبه چه کسی بوده‌است؟", "قرآن دارای چند سوره است؟" ]
کعبه
این سازه تا پیش از فتح مکه به دست ابوسفیان و برادرانش که از بزرگان و ثروتمندان قریش بودند، محل نگهداری و پرستش بتها شده بود و سالانه مردم از کشورها و شهرهای دیگر برای زیارت بتها یا نگهداری و سپردن بتهایشان به آنجا می‌آمدند، هدایا و قربانیهای زیادی برای احترام به بتها تقدیم کعبه می‌کردند و با اهالی مکه به داد و ستد می‌پرداختند. علت مخالفتها و جنگهایی که آن‌ها با محمد بعد از به پیامبری رسیدنش کردند، همین ترس از بی رونق شدن سود و تجارتشان بود. قریش در اطراف کعبه بتهای مختلفی قرار داده بودند، مانند: لات، عزی، اسافه، نائله، منات و... بزرگ این بت‌ها هبل بود که می‌گویند بعد از فتح مکه به فرمان او و به دست علی شکسته شدند؛ علی برای شکستن بتها روی شانه‌های محمد رفت.
[ "بزرگ بت‌های اطراف کعبه چه نام داشت؟", "کعبه پیش از فتح مکه به دست چه کسانی محل نگهداری و پرستش بتها شده بود؟", "ابوسفیان کیست؟", "کدام بت‌ها توسط قریش در اطراف کعبه قرار داده شده‌ بود؟" ]
کعبه
در دوره بعد از اسلام کعبه چهار بار به کلی ویران شده و از نو بنا شده‌است. دو بار اول به سده اول هجری برمی‌گردد. در جریان جنگ‌هایی که بین امویان و عبدالله بن زبیر فرماندار وقت مکه صورت می‌گرفت کعبه دو بار ویران شد. بار اول آتش گرفت و بار دوم توسط سپاهیان حجاج بن یوسف با منجنیق سنگ باران شد. سومین تخریب مکه به ۹۳۰ میلادی برمی‌گردد که قرامطه- که از شیعیان اسماعیلی بودند- به مکه حمله کردند و حجاج را قتل‌عام کردند و چاه زمزم را با جنازه‌های کشتگان پر کردند. آنان حجرالاسود را ربودند و با خود به احسا- در شرق عربستان- بردند. تخریب چهارم کعبه در نتیجه سیلی بود که در سال ۱۶۲۹ میلادی رخ داد. پس از آن سلطان مراد چهارم ساختمان کعبه را با سنگ‌های گرانیتی از نو بنا کرد که این ساختمان تا عصر حاضر به جا مانده‌است.
[ "در دوره بعد از اسلام کعبه چند بار به کلی ویران شده و از نو بنا شده‌است؟", "در جریان جنگ‌هایی که بین امویان و عبدالله بن زبیر فرماندار وقت مکه صورت می‌گرفت کعبه چند بار ویران شد؟", "کعبه توسط سپاهیان چه کسی با منجنیق سنگ باران شد؟", "سومین تخریب مکه به چه سالی برمیگردد؟", "قرامطه چه کسانی هستند؟", "چه کسانی حجاج بن یوسف را قتل‌عام کردند؟", "احسا در کدام سمت عربستان است؟", "تخریب چهارم کعبه در چه سالی بود؟", "بعد از سیل ۱۶۲۹ میلادی چه کسی کعبه را مجدد بنا کرد؟", "تخریب چهارم کعبه در سال ۱۶۲۹ میلادی به چه دلیلی بود؟", "سلطان مراد چهارم کیست؟", "حجاج بن یوسف کیست؟", "عبدالله بن زبیر کیست؟", "حجرالاسود چیست؟" ]
کعبه
پیش از بنای قریش، کعبه دو در داشته‌است: یکی در ناحیه شرقی (محل در کنونی) و دیگری در ناحیه غربی؛ که از یکی وارد و از دیگری خارج می‌شدند؛ اما قریش تنها در ناحیه شرقی آن دری نصب کرد. بعدها عبدالله ابن زبیر در دیگر را گشود که به وسیله حجاج بن یوسف بسته شد و اکنون همان یک در باقی مانده‌است. این در تا به حال چندین بار عوض شده‌است و در سال ۱۳۹۸ (قمری) به دستور خالد بن عبدالعزیز در جدیدی ساخته و نصب شد. ساختمان کعبه نیز از سال ۱۰۴۰ (قمری) تا سده اخیر تعمیر نشده بود؛ ولی در سال ۱۳۷۷ (قمری) و سپس ۱۴۱۷ (قمری) به دستور سعود بن عبدالعزیز و فهد بن عبدالعزیز در آن تعمیراتی صورت گرفت. سقف کعبه، دو سقفی است که با سه‌پایه چوبی که در میانه آن در یک ردیف قرار گرفته و نگهداری می‌شود. اطراف آن سنگ‌های مرمر نصب شده و در کنار آن پلکانی قرار دارد که برای رسیدن به سقف بالایی تعبیه شده‌است.
[ "پیش از بنای قریش، کعبه چند در داشته‌است؟", "در سال ۱۳۹۸ (قمری) به دستور چه کسی در جدیدی برای کعبه ساخته و نصب شد؟", "ساختمان کعبه از چه سالی تا سده اخیر تعمیر نشده بود؟", "ساختمان کعبه در سال ۱۳۷۷ قمری و سپس ۱۴۱۷ قمری به دستور چه کسی در آن تعمیراتی صورت گرفت؟", "سعود بن عبدالعزیز کیست؟" ]
کعبه
شاذروان همان برآمدگی‌هایی است که در اطراف کعبه قرار دارد و آن بخشی از کعبه‌است که توسط قریش از ساختمان کعبه کاسته شد و اکنون همانند پوششی اطراف خانه را دربرگرفته‌است. شاذروانِ کنونی از ساخته‌های سلطان مراد چهارم در هنگام ساختمان کعبه در سال ۱۰۴۰ (قمری) است. زمانی که در بازسازی‌های کعبه، ابعاد خانه قدری کوچک‌تر از بنای ابراهیمی آن شد، برای حفظ ابعاد اصلی، فضای عقب‌نشینی‌شده را با ساخت سکویی کم‌ارتفاع علامت‌گذاری کردند که «شاذَروان» نامیده شد و چون ملاک در طواف، حدّ اصلی کعبه‌است، فقها برای حصول شرط خروج طواف‌گزار از کعبه، طواف بر روی شاذروان را صحیح نمی‌دانند.
[ "شاذروان چیست؟", "شاذروانِ کنونی از ساخته‌های چه کسی است؟", "ملاک در طواف چیست؟", "زمانی که در بازسازی‌های کعبه، ابعاد خانه قدری کوچک‌تر از بنای ابراهیمی آن شد، برای حفظ ابعاد اصلی، فضای عقب‌نشینی‌شده را با ساخت سکویی کم‌ارتفاع علامت‌گذاری کردند که چه نامیده می‌شد؟", "طواف چیست؟" ]
کعبه
دیواری است نیم دایره به ارتفاع ۱۳۱ سانتی‌متر و عرض ۱٫۵ متر که به دیوار قسمت شمال غربی کعبه وصل نیست. جنس حطیم سنگ مرمر سفید است. برخی نیز مساحت میان حجر الاسود و زمزم و مقام ابراهیم و قسمتی از حجر اسماعیل را «حطیم» می‌گویند. از مکان‌های محترم در مسجد الحرام است و مردم در این قسمت برای دعا جمع می‌شوند. این که آیا حطیم تنها همان محدوده کنار حجر الاسود و باب کعبه را شامل می‌شود یا وسعت بیشتری دارد، اختلاف است. در روایتی از جعفر صادق، تنها همین موضع را حطیم می‌نامند. چنان‌که شیخ صدوق نیز آورده‌است که حطیم فاصله میان در کعبه و حجر الاسود را گویند، جایی که خداوند توبه آدم را پذیرفت.
[ "حطیم چیست؟", "جنس حطیم چیست؟", "برخی مساحت میان حجر الاسود و زمزم و مقام ابراهیم و قسمتی از حجر اسماعیل را چه می‌گویند؟", "شیخ صدوق در مورد حطیم چه گفته‌است؟", "شیخ صدوق کیست؟", "مقام ابراهیم به کجا گفته می‌شود؟" ]
کعبه
بر روی کعبه پوششی سیاه رنگ وجود دارد که به آن «پرده کعبه» یا «جامه کعبه» (به عربی: کسوة الکعبه) گویند. نخستین کسی که خانه کعبه را پرده پوشانید تُبع حمیری پادشاه یمن بود. علی نیز همه ساله از عراق برای کعبه پرده‌ای می‌فرستاد. چون مهدی عباسی به خلافت رسید خادمان کعبه از انبوهی پرده‌ها بر روی کعبه شکایت کردند و گفتند بیم آن می‌رود که خانه صدمه ببیند. مهدی عباسی دستور داد پرده‌ها را بردارند و تنها یک پرده بر آن بگذارند و سالی یک بار آن را عوض کنند این سنت تا به امروز ادامه دارد؛ و بر آن آیه‌هایی از قرآن قلاب دوزی شده‌است.
[ "پرده کعبه چیست؟", "به عربی به جامه کعبه چه گفته می‌شود؟", "نخستین کسی که خانه کعبه را پرده پوشانید چه کسی بود؟", "تُبع حمیری کیست؟", "یمن در کجا واقع شده‌است؟" ]
سَلْجوقیانِ کِرمان
سَلْجوقیانِ کِرمان یا آل‌قاوَرْد یا قاوَرْدیان، شاخه‌ای از سلجوقیان بودند که از حدود قرن ۵ تا اواخر قرن ۶ هجری در بخش‌هایی از کرمان و مکران حکومت می‌کردند. مؤسس این سلسله، عماد الدین قرا ارسلان قاورد بود که پس از تسلیم حاکم بویهی، ابوکالیجار دیلمی، حکومت این دیار را بر عهده گرفت.
[ "آل‌قاوَرْد چه کسانی هستند؟", "سَلْجوقیانِ کِرمان چه کسانی بودند؟", "قاوَرْدیان در چه زمانی در بخش‌هایی از کرمان و مکران حکومت می‌کردند؟", "قاوَرْدیان از حدود قرن ۵ تا اواخر قرن ۶ هجری در کجا حکومت می‌کردند؟", "مؤسس سَلْجوقیانِ کِرمان چه کسی بود؟", "عماد الدین قرا ارسلان قاورد مؤسس کدام سلسله بود؟", "شاخه‌ای از سلجوقیان که از حدود قرن ۵ تا اواخر قرن ۶ هجری در بخش‌هایی از کرمان و مکران حکومت می‌کردند چه کسانی بودند؟", "عماد الدین قرا ارسلان قاورد پس از تسلیم چه کسی حکومت بخش‌هایی از کرمان و مکران را بدست گرفت؟", "ابوکالیجار دیلمی حاکم کجا بود؟", "مکران در کدام مناطق امروزی واقع شده‌است؟", "کرمان دارای چند روستا است؟", "ابوکالیجار دیلمی چند سال بر بویهی حکومت کرد؟" ]